loading...
انقلاب اسلامی
پوریا بصیری بازدید : 155 چهارشنبه 09 دی 1394 نظرات (0)

 مقايسه قبل و بعد از انقلاب

بيش از ربع قرن از پيروزي انقلاب اسلامي مي گذرد و جمهوري اسلامي در طول اين مدت مراحل دشوار و موانع بسياري را پشت سر گذاشته است.

- كارنامه جمهوري اسلامي بر اساس شاخص هاي توسعه يافتگي
به رغم وجود اين موانع و تغيير قابل توجه شرايط در سال هاي پس از انقلاب، شاخص ها و شواهد بسياري حكايت از رشد و توسعه كشور در بسياري از زمينه ها و ابعاد مي كند كه به عنوان نمونه به برخي از آنها اشاره مي كنيم. لكن قبل از آن بايد به اين نكته توجه شود كه به دليل وجود شرايط بحراني و جنگي در دهه اول انقلاب، نمي توان اين دوره را در فرايند توسعه كشور مورد محاسبه قرار داد زيرا در حقيقت،دوره سازندگي و توسعه كشور، پس از جنگ شروع مي گردد؛ به همين جهت ، اكثر قريب به اتفاق شواهدي كه در اين بحث به آنها اشاره مي شود، به بعد از سال 1368 مربوط مي گردد.

 1- رشدعلميوآموزشي
موفقيتهرسالهدانشآموزانايرانيدردستيابيبهمقاماتجهانيدرالمپيادهايعلميدر رشته هاي مختلفي همچون فيزيك، رياضي، شيمي، كامپيوتر و ... در رقابت با كشورهاي پيشرفته علمي يكي از شواهد رشد و توسعه علمي كشور در سال هاي پس از انقلاب است.
اين موفقيت ها در رشته هاي مختلف المپيادهاي دانش آموزي از اولين سال حضور جوانان مستعد ايراني هر ساله با پيشرفت بسياري همراه بوده است: 3 بار مقام اول جهاني (المپياد شيمي 1374 و 1375، المپياد رياضي 1377)، 2 بار مقام دوم جهاني (المپياد فيزيك 1378 و المپياد شيمي 1380) و 2 بار مقام سوم جهاني (المپياد فيزيك در سال هاي 1374 و 1377) از دست آوردهاي دانش آموزان ايراني است. حاصل شركت ايران در المپيادهاي جهاني دانش آموزي در طي سال هاي 1366 تا 1380 در رشته هاي رياضي، فيزيك، كامپيوتر، شيمي و زيست ، 57 مدال طلا، 92 مدال نقره و 58 مدال برنز بوده است.
از جهت رشد كمي در حالي كه تعداد دانشجويان دانشگاه هاي كشور قبل از انقلاب ، از مرز 150 هزار نفر تجاوز نمي كرد ، امروزه به حدود دو ميليون و چهارصد هزار نفر رسيده است.
كشوري كه در سال 56 با 33 ميليون جمعيت، نيازمند ورود پزشك خارجي (از كشورهاي در حال توسعه اي همچون هند، بنگلادش ، پاكستان و ...) بوده هم اكنون با جمعيتي بيش از دو برابر، و به تبع آن با نيازي بيشتر به پزشك با مازاد پزشك روبه روست در زمينه پزشك روبه روست در زمينه پزشك متخصص نيز از رقم 7000 نفر در سال 57 به رقم 72792 نفر بيش از 10 برابر رسيده كه آما كم نظيري است.
از جهت رشد كيفي نيز بايد يادآور شد در حالي كه در سال تحصيلي 1359-1358 تعداد دانشجويان دانشگاه هاي دولتي در مقطع دكتري فقط 452 نفر بوده اين تعداد در سال تحصيلي 1381-1380 به بيش از 23000 نفر رسيده است . به عبارت ديگر 5/26 برابر رشد داشته است كه اگر آمار دانشگاه آزاد نيز به آن اضافه شود، به بيش از 50 برابر خواهد رسيد.
بر اساس گزارش موسسه بين المللي اطلاعات علمي
 ،تعدادمقالاتعلميچاپشدهازمحققانايرانيدرمجلاتمعتبربينالملليدرطول 10 سال (1993-2003) 600 درصدرشدداشتهاستكه 3 برابررشدمتوسطجهانيدرايندورهاست.
طيدههاخير،مركزفرهنگيسازمانملل (يونسكو) چند بار ايران را به عنوان يكي از موفق ترين كشورهاي جهان در مبارزه با بي سوادي معرفي كرده است؛ زيرا ايران توانسته نرخ با سوادي جمعيت 6 ساله و بالاتر را از رقم 7/28 درصد در سال 55 به حدود 85 درصد در سال 1383 ارتقا دهد.
هم اكنون ما شاهد اين هستيم كه ايران در بسياري از فناوري ها نه تنها خودكفا شده بلكه به كشور صادر كننده خدمات فني مهندسي در حوزه هاي صنعت نفت، كشاورزي، بهداشت، سدسازي، تراكتورسازي، هسته اي، خودروسازي ، سلول هاي بنيادين و ... تبديل شده است.

در عرصه علوم نوين، دانشمندان ايراني توانسته اند تا مرزهاي جديد دانش بشري پيش روند و در مواردي نيز از اين مرزها نيز عبور كنند. موفقيت بينظير دانشمندان ايراني در تهيه، انجماد و نگهداري سلولهاي بنيادي جنيني، كه پيش از آن در انحصار 9 كشور دنيا بود، درمان ناباروري، نارسايي قلب و تلاش براي ترميم لوزالمعده براي توليد انسولين به منظور درمان بيماري قند (ديابت) براي اولين بار در جهان از اقدامات كم نظير دانشمندان جوان ايراني در عرصه مهندسي ژنتيك است.
در عرصه علوم هستهاي، با وجود موانع و ممانعت كشورهاي غربي و تحريم تجهيزات دو منظوره- داراي كاربرد مشترك در فعاليتها و تحقيقات هستهاي صلحآميز و غير صلحآميز- امروزه ايران به فناوري پيچيده غني سازي اورانيوم دست يافته و به جمع 10 كشور داراي اين فناوري نوين در جهان پيوسته است.

2-كشاورزي و دامداري
بخش كشاورزي از مهمترين و استراتژيكترين بخشهاي اقتصادي كشور است. در حيطه كشاورزي و دامداري، طبق آمار رسمي دولت در سال 1356، دولت فقط توانايي تامين مواد غذايي مردم خود براي 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقي مواد غذايي را از خارج وارد كند. براي مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائيل، سيب را از لبنان، پنير را از دانمارك و... وارد ميكرد؛ هماكنون كشورمان به رغم دو برابر شدن جمعيت، به مرز خودكفايي رسيده است؛ به گونهاي كه با توجه به اينكه توليد گندم در سال 1356، 1/5 ميليون تن بوده و كشور ما سالها از بزرگترين واردكنندههاي گندم در دنيا محسوب ميشده در سال 83 با توليد بيش از 14 ميليون تن- بعد از چهل و اندي سال- توانست به خودكفايي در عرصه اين محصول استراتژيك دست يابد.
ميزان توليد شلتوك برنج در سال 1356، معادل 1/1 ميليون تن بود. اين رقم در سال 1379 به 7/2 ميليون تن افزايش يافت. توليد جو از 900 هزار تن به 3/3 ميليون تن و سبزيجات و محصولات جاليزي از 7/2 ميليون تن به 15 ميليون تن رسيد. در بخش دام نيز رشد قابل توجهي در توليد پديد آمده است؛ به گونهاي كه توليد تخم مرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزايش يافته است. توليد گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شير خام از 620/2 ميليون تن به 877/5 ميليون تن رسيده است.
براساس گزارش سازمان خواروبار كشاورزي سازمان ملل متحد،- فائو- ايران در سال 2004 رتبه نخست صادرات كشاورزي را در ميان كشورهاي خاورميانه كسب كرده است

3- وضعيت روستاها
فقر و نابساماني جوامع روستايي از مسائل و معضلات مهم و اساسي كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه به شمار ميرود. به همين جهت برخلاف رژيم گذشته كه تنها به توسعه و آباداني تهران و شهرهاي بزرگ اكتفا ميكرد، بعد از پيروزي انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم كشور براي دولت و برنامه ريزان از اولويت خاصي برخوردار شد. در اينجا به بخشي از شاخصهاي برخورداري روستاها در سالهاي پس از انقلاب اسلامي اشاره ميكنيم:
تعداد مراكز بهداشتي و درماني روستايي در سال 357، 1500 واحد بوده كه در سال 1381 به 7345 واحد رسيده تعداد خانه هاي بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزايش يافته است.
برقرساني به روستاها و مناطق محروم و ايجاد تاسيسات زيربنايي از قبيل توسعه شبكه راههاي روستايي، مخابرات و... در اين مناطق از اقدامات موفقيتآميز پس از انقلاب به شمار ميرود.
تعداد روستاهاي برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بيش از 10 برابر
درسال 1380 افزايشيافتهاست. همچنينطيدوره 1357- 1317 تنها 8000 كيلومترراهروستايي كشيده شده بود. اما اين رقم بعد از انقلاب به 86000 كيلومتر رسيده است (بيش از 10 برابر در مدتي تقريبا 10 ساله). تعداد روستاهاي بهرهمند از شبكه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بيش از 30 برابر- افزايش يافته. تعداد واحدهاي پستي روستايي هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بيش از 25 برابر- رسيده است.

 4- صنايع
دربخشصنعت،كشوريكهقبلازانقلابتقريباتمامكالاهايصنعتيخودراازخارجواردميكردهومعدودكالاهايساختداخلشنيزعموماازكيفيتومرغوبيتپايينيبرخوردار بوده، هم اكنون در بسياري از زمينه ها به توليدكننده تبديل شده و توليداتش نيز در بسياري از موارد، از جهت كيفيت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجي ميباشد و در برخي از صنايع- همچون صنايع ساختماني- سالهاست كه به مرز خودكفايي رسيده است.
جمهوري اسلامي وارث صنعتي است كه ميزان وابستگي آن به خارج بسيار زياد بوده به همين سبب، صنايع كشور پس از انقلاب، به دليل محاصره اقتصادي و تامين نشدن مواد اوليه و واسطه اي، دچار ركود شديد شد. از سوي ديگر، صاحبان و مالكان اين صنايع كه آنها را با استفاده از اعتبارات بانكي تاسيس كرده بودند، از كشور گريختند.
دولت توانست پس از انقلاب در زمينه كاهش وابستگي شديد به مواد اوليه وارداتي، كالاهاي سرمايهاي خارجي، تخصصهاي فني و اطلاعات و دانش فني خارجي- كه تهديدي براي صنعت به شمار ميرود- اقدامات در خور توجهي انجام دهد. به همين علت پس از انقلاب اسلامي، ظرفيتهاي وسيعي در كشور پديد آمد و توليد مواد اوليه، ايجاد صنايع تبديلي، صنايع تكميلي و پر كردن حلقههاي مفقوده صنعت جدي گرفته و گامهاي بلندي در اين راه برداشته شد. تقويت و گسترش صنايع پتروشيمي را ميتوان در همين ارتباط ارزيابي كرد. ميزان توليدات پتروشيمي كشور كه در سال 1357 حداكثر 7/4 ميليون تن بوده در سال 1381 به 5/12 ميليون تن افزايش يافته است.
امروزه ايران در عرصه صنايع موشكي و مخابراتي به درجهاي از پيشرفت رسيده كه به توان ساخت ماهواره دست يافته و وارد باشگاه چند كشور محدود پرتاب كننده ماهواره گرديده است. اين موفقيت در حالي به دست آمده كه ما در زمينه محصولاتي كه قابليت استفاده در صنايع موشكي و الكترونيك نظامي دارند، در تحريم به سر مي بريم تا جايي كه حتي در برخي مواقع از يا چيپ ساده الكترونيكي به ما ممانعت به عمل ميآيد.
در زمينه سدسازي امروزه در بين 3 كشور برتر دنيا قرار داريم؛ به طوري كه پس از پيروزي انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و يا در حال ساخت است. در صنايع كشاورزي، هماكنون، تراكتورهاي ساخت ايران به بيش از 30 كشور جهان صادر ميشود.
در صنايع نفت و گاز، پروژه صددرصد ايراني فاز يك منطقه عسلويه به عنوان بزرگترين پروژه نفت و گاز كشور در آبان 83 به بهره برداري رسيد كه با بهره برداري فازهاي ديگر آن سالانه حدود يك ميليارد دلار درآمد نصيب كشور خواهد كرد.

5-صنايع نظامي
ايران كه قبل از انقلاب تقريبا تمام تسليحات نظامي خود را از خارج وارد ميكرده در زمره يكي از كشورهاي توليد كننده تسليحات پيشرفته نظامي در جهان قرار گرفته و در كنار كشورهايي چون هند، برزيل و يوگسلاوي مطرح شده است و توليدات خود را به بيش از 30 كشور جهان صادر ميكند. توليد محصولات الكترونيكي و راداري، ادوات و تجهيزات خاص از اين جمله است. اكنون ايران در زمينه صنايع زرهي و ساخت انواع نفربر در بين ده كشور برتر دنيا قرار گرفته است. به برخي از اقدامات انجام شده در صنايع نظامي اشاره ميكنيم:
ساخت هواپيماي جنگنده آذرخش، طراحي و ساخت لانچر (پرتابكننده) چهار موشكي با قابليت شليك همزمان و تكتك، ساخت چرخبال آموزشي و چرخبال دو موتوره، طراحي و ساخت تانك پيشرفته ذوالفقار و راهاندازي خط توليد انبوه آن، ساخت تانك مدرن ، طراحي و ساخت خودرو تانكبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و يدككشها، ساخت زيردريايي و اسكله شناور، ساخت موشك فاتح 110 (از موفقترين موشكهاي زمين به زمين در جهان) و موشكهاي دوربر شهاب (با سرعتي سه برابر موشك اسراييلي)، راهاندازي خطوط تعميرات اساسي و بازسازي هواپيماي نظامي و خودكفايي در زمينههاي ساخت و يا تعمير بسياري از تجهيزات و قطعات نظامي كه در جنگ الكترونيكي كاربرد دارد.

6- مبارزه با مواد مخدر

از ديگر موارد قابل اشاره موفقيت بسيار چشمگير نظام جمهوري اسلامي در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ ميباشد. طبق آمارهاي بينالمللي بيش از 80 درصد مواد مخدر مكشوفه در سطح جهان در مرزهاي ايران كشف و منهدم ميشود كه به همين جهت نيز ايران بارها از سوي مجامع جهاني مورد تقدير قرار گرفته است و كميته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهاني، مركز آموزش منطقهاي خود را ايران قرار داده است. البته بايد بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان كشور را يكي از نقاط ضعف عملكرد كارگزاران نظام محسوب كرد.

7- فرهنگ و هنر
در حوزه هنري و فرهنگي يكي از موارد قابل اشاره، سينماي ايران است كه قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هيچ وجه در دنيا مطرح نبوده و به حساب نميآمده لكن امروزه، به عنوان سينمايي صاحب سبك و جذاب، در بين 10 سينماي برتر جهان مطرح ميباشد. در صنعت دوبلاژ نيز ايران جزء سه كشور برتر دنياست.
همچنين در اين حوزه ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
1. رونق چشمگير صنعت چاپ و نشر و انتشار گسترده مطبوعات و كتب؛
2. توسعه گسترده شبكه هاي صدا و سيما و توليد وسيع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه اي كه از دو شبكه سيما و چند شبكه صدا با ساعات محدود هم اكنون به ده ها شبكه داخلي و خارجي به صورت تمام وقت و شبكه هاي استاني گسترش يافته است.
3. توسعه و گسترش چشمگير شبكه هاي خبررساني و خبرگزاري داخلي و بينالمللي به گونهاي كه امروزه ديگر ما مجبور نيستيم براي كسب خبر- همانند گذشته- متكي به خبرگزاريهاي خارجي همچون: آسوشيتدپرس، رويترز، دويچله وله و امثال آن باشيم

8- بهداشت و سلامت
يكي از شاخصهاي متعارف توسعه يافتگي، كاهش نرخ مرگ و مير كودكان است. طي سالهاي اخير سازمان بهداشت جهاني دو بار ايران را به عنوان موفقترين كشور جهان در كاهش نرخ مرگ و مير كودكان مورد تقدير قرار داده است. به گونهاي كه مرگ و مير كودكان زير يك سال از 111 مورد در هر هزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر هزار تولد)( زنده در سال 1381 رسيده به عبارت ديگر بيش از چهار برابر كاهش يافته است.
از 237 نفر در هر 100 هزار (همچنين كاهش مرگ مادران ناشي از عوارض باروري تولد زنده در سال 1355 به حدود 37 نفر در سال 1380 رسيده يعني 5/6 برابر كاهش يافته است.
از ديگر شاخصها، افزايش سن اميد به زندگي است. در نتيجه اقدامات و آموزشهاي بهداشتي، اصليترين شاخص سلامت (سن اميد به زندگي) كه قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسيده است براساس آمار ديگري سن اميد به زندگي طي 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزايش يافته، يعني در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا يافته است.
همچنين سازمان بهداشت جهاني، ايران را در سال 2004 به عنوان موفقترين كشور آسيايي در كنترل و مقابله با ايدز معرفي كرد.

9- خدمات رساني
يكي از موارد قابل اشاره، بهتر شدن روند خدمت رساني به شهرها و روستاهاي كشور است. كه به اختصار، به عناوين برخي از اقدامات انجام شده، اشاره ميكنيم:
- افزايش بيش از 12 برابري تعداد تلفنهاي ثابت نسبت به پيش از انقلاب و گسترش ضريب نفوذ آن در كشور به خصوص در نقاط محروم و روستاها.
- واگذاري حدود 1/7 ميليون خط تلفن همراه و روند رو به رشد آن به گونهاي كه امروزه ايران از جهت ارائه خدمات تلفني مقام سوم را در ميان كشورهاي آسيايي داراست.
- افزايش راه هاي درونشهري، بين شهري، روستايي، راه آهن و ساخت مترو. افزايش توليد انرژي الكتريكي و برق رساني تا حد رفع خاموشي ها با توجه به ازدياد فراوان مصرف كنندگان خانگي و صنعتي.
- افزايش شبكه ها و تعداد ساعات پخش برنامه هاي صدا و سيما و گسترش مناطق تحت پوشش.

10- گاز شهري
در سال 1357، تنها 5 شهر كشور به طور بسيار محدود از شبكه گاز شهري برخوردار بودند؛ اما اين امكان تا آبان ماه 1382 به سطح 40 ميليون نفر افزايش يافته كه رقم بسيار قابل توجهي است.
گاز طبيعي- سوخت مقرون به صرفه با آلودگي پايين- در سبد مصرفي سوختهاي فسيلي قبل از انقلاب گزارش نشده است؛ اما اين سهم تا سال 82، از مرز 54 درصد فراتر رفته است.
ظرفيت پالايش گاز طبيعي از 36 ميليون متر مكعب در روز به 288 ميليون متر مكعب در روز (8 برابر) و تعداد خانوارهاي تحت پوشش گاز طبيعي از 51000 خانوار در سال 57، به 8998000 خانوار در آبان ماه 82 (بيش از 176 برابر) افزايش يافته است.

11- آب سالم و بهداشتي
تعداد مشتركان آب شهري
آبسالموبهداشتي- درسال 1357، 7/2 ميليونرشتهبودهكهدرسال 1382 به 5/8 ميليونرشتهافزايشيافته كه گوياي بيش از 3 برابر افزايش است.
تعداد شهرهاي تحت پوشش آب شهري از 45 شهر به 760 شهر در سال 1382 افزايش يافته است. آبرساني به روستا از 12000 روستا در سال 1357 به 23036 روستا در سال 1378 رسيده است. ميزان توليد آب در سال 1357 حدود 5/1 ميليون متر مكعب بوده كه در سال 1382 به 4 ميليون متر مكعب
بيشاز 3 برابر- رسيدهاست

 

بررسي افزايش قيمتها و قدرت خريد مردم

يكي از نكاتي كه در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثير منفي بر جاي گذاشته ، ارزاني قبل از انقلاب و گراني بعد از انقلاب است . اين مسئله از دو جهت بايد مورد توجه قرار گيرد .
الف)از جهت سياست هاي اقتصادي توسعه اي كشور ، اين سوال مطرح مي شود كه چرا قبل از انقلاب ، قيمت كالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسي ها نشان مي دهد يكي از عمده ترين دلايل این امر ، اعمال تعرفه هاي گمركي پايين از سوي دولت نسبت به كالاهاي وارداتي خارجي در قبل از انقلاب و افزايش اين تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت ديگر در نتيجه اعمال تعرفه هاي گمركي پايين ، كالاهاي خارجي به وفور و با قيمت بسيار نازل در بازار يافت مي شد اين سياست اقتصادي نامناسب ، در جهت تضعيف توليدات داخلي ، افزايش وابستگي اقتصادي كشور به قدرت هاي صنعتي و تامين بازار براي آنان بوده است زيرا در چنين شرايطي توليد كننده نوپا و كم تجربه داخلي امكان رقابت با توليد كننده توانمند و مجرب خارجي را نمي يابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج مي شود و حضور در عرصه توليد را مقرون به صرف نمي يابد . به هميسن جهت است كه ارزاني كالاها (به معناي عرفي آن ) يكي از بزرگ ترين موانع رشد و توسعه اقتصادي در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقي مي شود ؛ ارزاني غير معقول ، موجب تضعيف موقعيت توليد كننده و در نهايت ، تضعيف توليدات داخلي مي شود . از همين رو در اكثر كشورهاي پيشرفته اقتصادي ،گراني وجود دارد . براي مثال ،بانك جهاني براي چندمين بار ، توكيو پايتخت ژاپن را به عنوان گران ترين شهر جهان اعلام كرده است حتي در اين كشورها گاه با ارزاني مبارزه نيز مي شود ، زيرا با واقعي شدن قيمتها ست كه مي توان از توليد كننده داخلي حمايت كرد و حمايت از توليدكننده داخلي نيز در نهايت تامين منافع مصرف كننده داخلي را به همراه دارد .
ب) اين مسئله از جهت قدرت خريد اكثريت افراد جامعه نيز قابل تامل و توجه است . بسيار مي شنويم كه گفته مي شود در گذشته مثلا قيمت گوشت فلان مقدار بوده با قيمت تخم مرغ چنان بود و درمقايسه با قيمت هاي كنوني كه بسيار افزايش ياقته در اين گونه نتيجه گيري مي شود كه چون قدرت خريد مردم كاهش يافته ، وضعيت معيشت مردم بدتر شده است ؛
در پاسخ بايد توجه كرد كه هم ،مشاهده عيني وضعيت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبي وضعيت معيشت اكثريت افراد جامعه دارد . به عبارت ديگر ، درست است كه در گذشته قيمتها پايين بوده ولي قدرت خريد مردم بسيار پايين تر از آن بوده است آمارها و بررسي هاي رسمي و غير رسمي گوياي آن است كه به غير برخي اقشار جامعه ؛اكثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعيت معيشتي مناسب تري نسبت به قبل از انقلاب برخودار مي باشند . لكن به دلايل متعددي همچون تغيير الگوي زندگي (الگوي مسكن ، خوراك ، پوشاك و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزايش سطح انتظار آنها از زندگي ،ابراز نارضايتي و احساس محروميت در آنان افزايش يافته است . به عنوان مثال امروزه الگوي مسكن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال هاي اول انقلاب تغيير يافته است . در گذشته اكثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اكنون هسته اي شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس يا دامادي به خانواده اضافه مي شد ، در يكي از اتاقهاي همان خانه جاي ميگرفت ؛ اما اكنون عموما زوجهاي جوان به زندگي در مسكن مستقل روي مي آورند .
در خصوص الگوي خوراك نيز شاهد تغييرات اساسي در جامعه خودمان در سال هاي اخير هستيم. در حدود 30 سال پيش، قوت غالب خانوادههاي ايراني نان بوده و برنج غذاي اعياني محسوب ميشده در حالي كه امروز الگوي خوراك اكثريت جامعه تغيير يافته و عموما برنج در غذاي روزانه آنان جايگاه خاصي پيدا كرده است.
آمارهاي جهاني نيز گوياي بهتر شدن وضعيت رفاه مردم ما در سالهاي پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانك جهاني، 46 درصد مردم ايران در سال 1356 زير خط فقر بودند؛ اما اين رقم در سال 1378 به 16 درصد كاهش يافته يعني بيش از 8/2 برابر وضعيت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در اين خصوص مباحث فراوان ديگري قابل طرح است كه پرداختن به آنها در اين مجال نميگنجد.
5. عوامل دخيل در قضاوت منفي افراد نسبت به وضع موجود
سوالي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه چرا با وجود اين دستاوردها و تلاشهاي غيرقابل انكار از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي، عده اي از مردم و حتي نخبگان از وضعيت موجود اظهار نارضايتي ميكنند؟
در پاسخ بايد گفت كه عوامل متعددي در اين قضاوت منفي دخيل بوده است. از جمله:
1. تغيير الگوي مصرف جامعه و بهتر شدن نسبي سطح زندگي مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، كه به تدريج باعث افزايش سطح انتظارات آنان از زندگي شده است.
2. افزايش چشمگير سطح آگاهيهاي اجتماعي و اقتصادي افراد جامعه پس از انقلاب و در نتيجه، آرمانگرايي و توجه بيشتر آنان به نقاط ضعف و نارساييهاي وضع موجود به جاي توجه به نقاط قوت آن.
3. ترويج و حاكميت فرهنگ نادرست اجتماعي در جامعه در سالهاي اخير، به صورتي كه افراد، رفع تمامي مشكلات را تنها از حكومت و دولت- آن هم در كوتاه مدت- انتظار دارند.
4. انعكاس نيافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاي دقيق، شفاف و تطبيقي از ابعاد اقدامات و تلاشهاي صورت پذيرفته از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي، به خصوص در مقايسه با قبل از انقلاب و كشورهاي منطقه.
5. عدم اطلاع رساني مناسب به مردم در خصوص مشكلات موجود از جمله كاهش شديد درآمد سرانه نفتي كشور و ورود خسارتهاي هنگفت به دليل جنگ تحميلي كه در كاهش توان و عملكرد كارگزاران نظام و كارآمدي آنان بسيار موثر بوده است.
6. توجيه نكردن مردم در خصوص سياستهاي اقتصادي دولت (همچون واقعي كردن قيمتها) كه در نگاه آنان، بيتوجهي دولت به مشكلات مردم، تداعي شده است. (كه البته اين سه عامل اخير به تنهايي بيانگر ابعادي از ناكارآمدي كارگزاران نظام
درتبيينعملكردوتوجيهوضعيتفراروينظام- ميباشد(
7. فضاسازيوفعاليتگستردهتبليغاتيمخالفانداخليو خارجي نظام در سياهنمايي وضع موجود و بزرگنمايي مشكلات.
8. افزايش سطح توقعات و مطالبات جمعيت روستايي كشور تحت تاثير رسانهها و برنامههاي تلويزيوني و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگير آنان با شهرها.
9. جوان بودن جمعيت كشور- 60 درصد جمعيت زير 30 سال- كه ايجاد نياز روزافزون جهت تخصيص بودجه و امكانات در حوزههاي آموزشي و تحصيلي- تفريحي و رفاهي، مسكن و به ويژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.

 

پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ایران قبل و بعد از انقلاب

این موضوع به صورتی بسیار کلی ابعاد و جوانب مختلفی را شامل می‌گردد، اما ما سعی خواهیم کرد با بهره‌گیری از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به برخی از جوانب مختلف موضوع اشاره نموده و آن را با وضعیت پیش از انقلاب مقایسه نمائیم.
ماهیت، شیوه و ساختار حکومتی در ایران:
از جمله عوامل مؤثر بر نوع سیاستگذاری یک نظام، ماهیت، ساختار و شیوه اداره حکومت می باشد. به عنوان نمونه اعمال سیاستهای کلی در نظامی با ساختار دینی که خود را مقید به حفظ اصول اخلاقی و الهی می‌داند با نظامی لائیک یا سکولار متفاوت است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شیوه حکومتی رژیم پهلوی بر پایه پادشاهی یا حکومت فردی قرار داشت. در حکومت پادشاهی یک فرد با عنوان سلطان یا شاه تمام قدرت سیاسی جامعه را در اختیار می‌گیرد و اراده شخصی او مظهر اراده سیاسی و حاکمیت در جامعه تلقی می‌گردد. همان‌گونه که قانون اساسی در دست رژیم پیش از انقلاب بازیچه‌ای بیش نبود و در واقع این شخص شاه بود که به تنهایی تصمیمات حکومتی را اتخاذ می‌کرد. انتصاب یا برکناری نخست‌ وزیر، وزرا، صاحبان پست‌های بالا استانداران و غیره تنها به وسیله شاه انجام می‌گرفت. به اعتراف دوست و دشمن کابینه، مجلس و قوای دیگر حکومتی از خود هیچ اختیاری نداشته و در واقع نقش نهادهای رسمی نقشی تشریفاتی بیش نبود.
در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی است که بر پایه سه رکن اساسی دین، مردم و رهبری استوار گردیده است. در این نظام حاکمیت اصلی از آن خداست. شکل حکومت به صورت جمهوری اسلامی است که مردم ایران در همه‌پرسی 1358 با اکثریت قاطع آراء آنرا برای خود برگزیدند. ساختار حکومتی در جمهوری اسلامی به موجب اصل 57 قانون اساسی از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه تشکیل گردیده که زیر نظر ولایت مطلقه فقیه اعمال می‌گردد. هر چند به موجب این اصل این قوا مستقل از یکدیگر می باشند اما همکاری و نظارت متقابل بین قوای مزبور وجود دارد. با این توضیح که در این نظام حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه به عهده رهبری گذارده شده است. کلیه قوانین و مقرارات در جمهوری اسلامی ایران اعم از مالی، اقتصادی، اداری، مدنی، جزایی، فرهنگی، سیاسی و... باید بر اساس موازین اسلامی تدوین یابند. بدیهی است که در این نظام تمام قوای حکومتی و رهبری کشور نمی‌توانند در غیر مسیر اسلامی حرکت کنند و کلیه قوانین و مقررات باید از منابع اسلامی سرچشمه گرفته باشند. این در حالی است که رژیم پیش از انقلاب از مدتها قبل حرکتی وسیع و گسترده در راستای دین زدایی و ترویج فرهنگ غربی سکولاریسم در جامعه ایران به راه انداخته بود و در این راه از هیچ تلاشی برای محو فرهنگ دینی در جامعه ایران کوتاهی نداشت.
وظایف حکومت حقوق ملت:
حال باید دید سیاست کلی نظام حکومتی در ایران قبل و بعد از انقلاب در برخورد با ملت و تأمین حقوق آنان چه بوده و چه وظایفی را به عنوان حکومت به رسمیت می‌شناخته است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به نیازهای پیچیده و گسترده زندگی عصر جدید با الهام از احکام و فرامین اسلام، تکالیفی را بر عهده حکومت گذارده است که به عبارتی می‌توان آنها را به عنوان حقوق ملت از دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران شناخت. طبعا طرح و پرداختن به تمام آنها نیازمند بحثی مفصل و مشروح است و از این رو ما در حد گنجایش این مقال تنها به ذکر بخشی از آنها اکتفا می‌کنیم:
1ـ حقوق و آزادیهای فردی.
اصول متعددی از قانون اساسی سیاستهای کلی نظام را در تامین حقوق و آزادیهای فردی تبیین نموده است. اصل سوم قانون اساسی که فهرست‌وار وظایف دولت جمهوری اسلامی را بیان می‌کند در اولین بند و مقدم بر همه تکالیف مقرر می‌دارد که نخستین سیاست حکومت در قبال مردم باید در راستای ایجاد محیطی مساعد برای فضایل اخلاقی بر اساس ایمان، تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی قرار گیرد. این به آن معناست که از نخستین سیاستهای کلی نظام جمهوری در قبال جامعه تقدم اخلاق بر امور دیگر بوده است درست همان چیزی که در رژیم پیشین کمترین بهایی به آن داده نمی‌شد. رژیم پهلوی با ترویج فرهنگ منحط غربی تحت پوشش آزادی در جامعه عملا سیاست خود را در راستای اسلام زدایی و محو و استحاله ارزشهای اخلاقی و دینی قرار داده بود. در نظام اسلامی تامین آزادیهای مختلف فردی در چارچوب قانون(آزادی در رفتار، سکونت، شغل، عقیده، بیان، فعالیت‌های سیاسی و احزاب) تامین رفاه و آسایش اجتماعی،تامین امنیت فردی و عدالت قضایی و... از سیاستهایی است که قانون اساسی حرکت به سمت آن اهداف را برعهده دولت جمهوری اسلامی ایران نهاده است.
2ـ برقراری عدالت اجتماعی:
تأمین عدالت در اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. بر این اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای احکام و دستورات الهی اسلام شکل گرفته در این زمینه مقرراتی وضع نموده است. اصل اول از این قانون حکومت ایران را بر پایه حق و عدل قرآنی اعلام می‌کند و در اصل دوم نیز ضمن اعتقاد به عدالت الهی، هر گونه ستم‌گری، سلطه‌گری و سلطه‌پذیری را نفی می‌کند. در اصل دیگر تأکید می‌کند: «مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای باشند از حقوق مساوی برخوردارند رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود». و یا در جای دیگر می‌گوید:
«همه مردم اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند».در بخشی از اصل سوم نیز تصریح گردیده که دولت مکلف به رفع تبلیغات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی است.

3ـ توجه به حقوق زنان:
در حالی که رژیم پهلوی با تظاهر به الفاظ و عباراتی فریبنده نظیر آزادی، همگام به تمدن منحط غرب عملا سیاست خود را در راستای به ابتذال کشاندن زنان و تزلزل در بنیان خانواده‌ها پایه‌ریزی کرده بود، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه و عنایت به مقام رفیع زن و نقش و جایگاه ویژه آن در خانواده و اجتماع، توجه کافی به زن و حقوق او نموده و وی را از حمایت قانونی بیشتری برخوردار ساخته است. این قانون دولت را موظف می‌داند تا ضمن ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن، حقوق وی را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید.
وحدت ملی:
از مهم‌ترین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایجاد وحدت ملی در ایران و نیز میان سایر مسلمانان جهان است. رژیم پیشین با اجرای سیاست دین زدایی و ترویج فساد خود را عملا رو در روی فرهنگ ملی جامعه مسلمان ایران قرار داده بود که این عمل خروش ملت و انقلاب علیه رژیم را در پی داشت. جمهوری اسلامی ایران که برخاسته از فرهنگ دینی اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران است با اعتقاد به حاکمیت مطلق الهی، خود را ملتزم به حفظ حدود و قوانین الهی شناخته و سیاست کلی خویش را در راستای وحدت مسلمین(داخل یا خارج) قرار داده است.
5ـ به دلیل وابستگی شدید رژیم گذشته به قدرتهای خارجی و بیگانه و نیز تهی بودن آن را از پایگاه مردمی:
سیاست کلی این رژیم در راستای تأمین منافع بیگانگان به منظور مقابله با تهدیدات داخلی علیه یک حکومت غیر مردمی ترسیم می‌گردید. آن رژیم بدون توجه به فرهنگ، نیازها و شرایط موجود در داخل کشور، تنها مجری سیاستهایی بود که بیگانگان برای توسعه و پیشرفت جامعه ایران به او دیکته می‌کردند. سیاستهایی که اولویّت نخست آن به تامین منافع بیگانگان اختصاص می‌یافت. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسعه همه جانبه کشور را در اموری نظیر آموزش و پرورش و توسعه علمی و آگاهی عمومی، توسعه اقتصادی و غیره از سیاستهای کلی نظام قرار داده است
6ـ استقلال سیاسی و روابط بین‌الملل:
یکی از وجهه‌های حکومتی رژیم پهلوی، عدم برخورداری آن رژیم از استقلال سیاسی بود. این رژیم که اساس تشکیل و تداوم حکومت خود را مدیون حضور و حمایت بیگانگان می‌دانست هیچ‌گاه قادر نبود سیاستی مخالف با خواست و منافع قدرتهای بیگانه در ایران اتخاذ نماید.
در جمهوری اسلامی ایران اصول و مبانی سیاست خارجی در اصول 152 تا 155 بطور خاص و در برخی از اصول دیگر به طور ضمنی مورد اشاره قرار گرفته است که از مجموع آنها می‌توان خط مشی کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در موارد ذیل خلاصه کرد
: با توجه به مطالب فوق مقایسه سیاستهای کلی دو نظام قبل و بعد از انقلاب را می‌توان در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی مورد توجه قرار داد:
به لحاظ سیاسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شیوه حکومتی رژیم پهلوی بر اساس مدل پادشاهی یا حکومت فردی بود. تمام قدرت سیاسی جامعه در اختیار شخص شاه قرار داشت و اراده شخصی وی مظهر اراده سیاسی حاکمیت و قانون تلقی می‌گردید. وی به تنهایی تصمیمات مهم حکومتی را اتخاذ می‌کرد. در این میان کابینه، مجلس و قوای دیگر حکومتی تنها دارای نقشی تشریفاتی و نمادین بوده و از خود هیچ اختیاری نداشتند. رژیم دارای پایگاه مردمی نبود. حاکمیت، اقتدار و تداوم حکومت خود را منتسب به بیگانگان می‌دانست و از این روی تلاش می‌کرد با جلب رضایت خاطر بیگانگان ولو با فدا نمودن استقلال سیاسی کشور استمرار حکومت مطلقه خویش را تضمین نماید. بدیهی است که این امر مستلزم حاکمیت استبداد و سلب حقوق و آزدیهای قانونی افراد در جامعه بود.
در بعد نظامی سیاست کلی رژیم پهلوی، حرکت سریع به سوی نظامی گری در جهت تامین منافع بیگانگان در منطقه، استحکام پایه‌های رژیم استبدادی و مقابله با تهدیدات داخلی در ایران بود.
به لحاظ فرهنگی این رژیم با ترویج فرهنگ مبتذل غرب عملا سیاست خود را در راستای اسلام زدایی و استحاله یا محو تمدن و فرهنگ دینی جامعه ایران قرار داده بود.
در بعد اقتصادی نیز سیاست این رژیم در راستای توسعه وابسته تعریف می‌گردید رژیم پهلوی بدون توجه به فرهنگ، نیازها و شرایط موجود در جامعه ایران تنها مجری سیاستهایی بود که بیگانگان برای توسعه و پیشرفت جامعه ایران به صلاح دانسته و به وی دیکته می‌کردند. قهرا چنین توسعه‌ای نه تنها مطلوب جامعه ایران قرار نمی‌گرفت که چالش‌های گسترده‌ای را نیز به وجود می‌آورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نظامی در ایران شکل گرفت که مطابق خواست اکثریت مردم مسلمان ایران پایه‌های آن بر سه رکن اساسی دین، مردم و رهبری استوار گردید. حاکمیت اصلی در این نظام از آن خداست؛ کلیه قوانین و مقررات از متون و منابع اسلامی سرچشمه گرفته و تمام قوای حکومتی حتی مقام رهبری موظف‌اند عملکرد خویش را مطابق با احکام، و دستورات و قوانین الهی اسلام تدوین نمایند. از بیشترین اهتمام‌های نظام جمهوری اسلامی توجه به استقلال سیاسی کشور و مقابله با هر گونه دخالت بیگانگان در امور داخلی ایران بوده است به گونه‌ای که این نظام یکی از مستقل‌ترین نظام‌های جهان به شمار می‌آید. در بعد نظامی سیاست جمهوری اسلامی تقویت بنیه نظامی کشور اما نه در راستای تامین منافع بیگانگان، که مقابله با تهدیدات گسترده و فزاینده آنان قرار گرفته است.
در بعد فرهنگی سیاست کلی نظام، تقویت فرهنگ دینی و مقابله با کلیه مظاهر فساد و ابتذال تمدن غرب در عین حفظ حقوق و آزادیهای قانونی افراد قرار داشته و قانون اساسی، حرکت به چنین سمتی را از نخستین وظایف حکومت در قبال مردم دانسته است. همچنین در بعد اقتصادی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسعه همه جانبه کشور و تامین هر چه بیشتر عدالت اجتماعی را از سیاستهای کلی نظام قرار داده است.
1-6- حفظ استقلال همه جانبه، نفی سلطه در روابط بین‌المللی و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه‌گر.
2-6- عدم مداخله در امور داخلی ملتهای دیگر و دفاع از مبارزات حق طلبانه مستضعفین و مظلومان در جهان.
3-6- اتحاد و پیوند مستحکم با دنیای اسلام.
4-6- ایجاد روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیر محارب.
5-6- اعطای پناهندگی سیاسی به کسانی که مطابق قوانین ایران خاین و تبهکار شناخته نشوند.
6-6- حفظ تمامیت ارضی کشور، ممنوعیت استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در داخل.
و به طور کلی، همان گونه که در بخشی از اصل سوم قانون اساسی تصریح گردیده، تنظیم سیاست خارجی کشور باید بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان اعمال گردد.

این قست برام جالب بود و مرتبط با موضوع تحقیق و به عنوان ضمیمه استفاده کردم..........

ضمیمه
متن زیر مشروح گفت‌وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با معاون پژوهشی وزیر علوم است:

سال 1313 اولین دانشگاه در ایران به‌نام "دانشگاه تهران" تأسیس شد. از زمان تأسیس این دانشگاه در ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی تقریبا 44-43 سال دانشگاه‌های کشور تحت مدیریت رژیم پهلوی بود. در آن دوران چقدر فعالیت‌ پژوهشیدردانشگاهانجاممی‌شد؟

- مهدی‌نژاد: دردورانقبلازانقلاباسلامیورژیمپهلویاصلاًفعالیت‌هایپژوهشیدردانشگاه‌هانداشتیم.

***دانشگاه کسانی را تعلیم می‌داد که راه صادرات غرب را بازتر کنند***

وضعیت علمی دانشگاه‌ها در آن دوران بیشتر در چه فضایی قرار داشت؟

- مهدی‌نژاد: دررژیمپهلویدانشگاهبرایاینبودکهاهداف،سیاست‌هاوبرنامه‌هایاقتصادیغربدرایرانراحت‌ترجلوبرود. یعنیکسانیکهتعلیممی‌دادندبرایاینبودکهبتوانندراهصادراتغرببهایران را بازتر کنند،  به‌عنوانمثالدرفنی‌مهندسی،کسانیرامی‌خواستندکهبتواننددرحوزه‌هایمختلفازجملهتولیدخودرو،تولیدموادشویندهیاحتیبحث‌هایتولیدنفتوکاردرپالایشگاه‌هاتعلیمدهندتاایناشخاصعلومرابرایصادراتغرببهایرانبفهمند.

غرب اگر می‌خواست تعدادی از دانشجویان مورد نیاز خود را به کشورهای غربی بفرستد تا در آنجا تحصیل کنند، این اشخاص وقتی در دانشگاه‌های کشورهای غربی و اروپایی تحصیل می‌کردند، احتمال بازگشت آنها به ایران خیلی کم می‌شد؛ ازاین‌رو برای اینکه ادامه این‌گونه فعالیت‌ها پس از مدتی قطع نشود و دانشجویان را برای تحصیل به کشورهای غربی بفرستند، براین‌اساس آمدند هم شکل و هم محتوا را عین آن‌چیزی که برای مأموریت‌های خودشان می‌خواستند، اینجا ایجاد کردند.

***مبنای دانشگاه‌ها در رژیم پهلوی پژوهشی نبود***

به‌عنوان مثال وقتی دانشگاه تهران تأسیس شد، رشته‌های فنی و علوم پایه دقیقاً همین مسیر را طی می‌کردند تا از این طریق بتوانند نیروهایی را برای اهداف غرب تربیت کنند. بعد از دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه امیرکبیر و... کسانی را که آموزش می‌دادند، مستقیم به وزارت نفت یا نیرو می رفتند و فقط در مباحث اداره کردن سیستم همکاری می‌کردند؛ سیستمی که آنها ساخته بودند. چون تحصیلات تکمیلی هم که آن‌موقع نبود که بگوییم آنها مبنای فعالیت‌های پژوهشی‌اند.

***کل مقاله‌های تولیدشده سال 57، 180 مقاله بود***

البته به‌مقدار اندکی هم فعالیت‌های پژوهش در حوزه زبان و ادبیات فارسی به‌دلیل بومی بودن با مشقت و سختی در کشور در حد دهخدا، معین، فروزان‌فر و ... بود که یک‌سری آثاری را به‌وجود می‌آوردند و کل مقاله‌های تولیدشده ایران در سال 1357 تقریباً 180 مقاله بود.

*** انتشار 37هزار مقاله در اسکوپوس و 23هزار مقاله در ISI ***

 آماریازتعدادمقالاتمنتشرشدهایراندرسال‌هایاخیرداریدکهبتوانیمباسال 1357 مقایسهکنیم؟

- مهدی‌نژاد: درسالگذشته 37 هزارمقالهازجمهوریاسلامیایراندراسکوپوس (یکیازنمایه‌هایاستنادیمعتبروشناخته‌شده‌کهاطلاعات کتاب‌شناختی حدود 25 میلیون سند را در خود جمع‌آوری کرده‌است) منتشر شده است و 23 هزار مقاله نیز در ISI  (موسسهاطلاعاتعلمیInstitute for Scientific Information بانک اطلاعاتISI مرکزی برای فهرست کردن و پوشش دادن جامع مهمترین مجلات علمی منتشره در دنیا به منظور تبادل اطلاعات میان پژوهشگران مختلف) منتشر شده است و همچنین با محاسبات خودمان در مجموع 77 هزار مقاله علمی در کشور منتشر شده است. به همین دلیل توانستیم به رتبه اول منطقه و هفدهم دنیا دست یابیم. این رتبه ایران در حالی است که ایران از لحاظ تولید علم در سال 84 تقریبا رتبه حدود 40 را در دنیا داشته است.


مؤسسه اطلاعات علمی تامسون رویترز که مبتنی بر اطلاعات مندرج در
ISI است، بازه زمانی سال 1980 تا 2010 را به دو قسمت 15 ساله تقسیم کرده است. این پایگاه بررسی می‌کند که در 15 سال اول و 15 سال دوم چقدر تولید علم در کشورها صورت گرفته است. به این معنا که از 1980 تا پایان 1994 و از اوایل 1995 تا 2010 مقادیر بدست آمده در تولید علم را حساب می‌کنند و سپس مجموع مقادیر تولید علم 15 سال دوم را بر مجموع مقادیر تولید علم در 15 سال اول تقسیم می‌کنند. این عدد برای جمهوری اسلامی 11.5 برابر متوسط دنیا است.

***تولید علم ایران 11.5 برابر تولید علم متوسط دنیا است***

***فاصله تولید علم ایران با ترکیه به معجزه شباهت دارد***

بعد از ایران، این مقدار برای کشور ترکیه 5.5 برابر است که نشان می‌دهد ما نسبت به نفر دوم میزان رشد دو برابری داشتیم. این موضوع بسیار مهم است. به عنوان مثال شما درباره قهرمان مسابقات وزنه‌برداری صحبت می‌کنید؛ بعد در مورد وزنه نفر دوم در مسابقات می‌پرسید. اگر بگویند نفر اول 800 کیلو و نفر دوم 400 و نفر سوم 395 کیلو، وزنه زده‌اند، متوجه می‌شوید که فاصله نفر اول خیلی عجیب است و به معجزه شباهت دارد.

آماری که در مورد مقالات علمی ارائه شد، آماری مقالاتی است که در مجلات معتبر دنیا به چاپ رسیده است. در آمار ارائه شده تعداد مقالات علمی که به زبان فارسی در ایران منتشر شده است را حساب نکردیم.در هر صورت این آمار مقالات تولید علم نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در زمینه علمی با شتاب خیلی زیادی رشد می‌کند.

***دشمن می‌خواهد ریشه توانایی ایران را شناسایی کنند***

براساس اخبار موثق و دقیق می‌گویم که برای کفایت علمی و رشد علمی ما فقط همین بس که تمام سرویس‌های دشمن، نیروهای خود را بسیج کردند که ریشه‌های توانایی ما را شناسایی کنند و به زعم خودشان این منفذی که خیرات و برکات بسیار برای استقلال کشور ما دارد را کور کنند؛ تلاش می کنند یا آدم‌ها را جدا کنند و یا اینکه شخصیت‌ها را بی‌انگیزه کنند. سرویس‌های دشمن به زعم خود به دنبال آن هستند که امکانات علمی را در همه جای دنیا که در دسترس آنها است، برای ایران ببندند و حتی برای این کار برآوردهای مختلفی را هم اتخاذ کردند تا از طرق مختلف، این کار انجام شود.

اینگونه اقدامات دشمن نشان می‌دهد که آنها رشدها و پیشرفت‌های ما را ارزیابی می‌کند، در حالی که ما به صورت کامل و محاسباتی پیشرفت‌های خود را ارزیابی نکردیم.

*** ایران جغرافیای تولید علم را تغییر داد***

آقای اسمیت در یک مقاله جالبی در انجمن سلطنتی انگلیس که یک نهاد خیلی تاثیرگذار در انگلیس است، با اشاره به توان ایران و یکی دو کشور دیگر نوشته است که جغرافیای تولید علم در دنیا تغییر کرد. یعنی قبلا جغرافیای علم در چند کشور محدود بود و ما را حساب نمی‌کردند ولی این رویه کلا تغییر کرد. به این معنا که اگر هر ایرانی در خارج کشور در یک نهاد علمی وارد شود، مانند سال‌های گذشته نیست که از ایرانی بودن خود حرف نزند؛ می‌گوید "من ایرانی هستم"؛ زیرا ایران از لحاظ تولید علم جایگاه ویژه‌ای را در دنیا و جهان اسلام پیدا کرد.

***کشورها به سیادت ایران در بحث‌های علمی اذعان دارند***

ما اخیرا در کنفرانس وزرای علوم دانشگاه‌های جهان اسلام بودیم. در این کنفرانس توجه و احترام یا برخوردی که کشورها با ما داشتند، کاملا مشخص بود و کشورها به سیادت ایران در بحث‌های علمی اذعان داشتند. این کشورها می‌خواهند از تجربیات ایران، همکاری ایران و مشارکت ایران بهره‌مند شوند. به همین دلیل است که می‌گوییم آن چیزی که به عنوان پیشرفت علمی امروز در جمهوری اسلامی ایران داریم، اساسا قابل قیاس با قبل از انقلاب اسلامی نیست و کاملا یک قیاس مع‌الفارق است.

به نظر من در رژیم پهلوی ما چیزی به اسم پیشرفت علمی نداشتیم. در رژیم پهلوی به صورت عمده یک چیزهایی به شکل کلید در دست آنها می‌رسید. این موضوع مخصوصا بعد از تقویت مبحث قیمت نفت خیلی شدت گرفت و حتی در آن زمان مشاهده می‌کنید که عمر اینگونه تولیدات سطحی هم بسیار کوتاه بود و یکی پس از دیگری منحل می‌شد.

به عنوان مثال در رژیم پهلوی برای گونی‌بافی، نساجی ایجاد کردند و تولید خوبی هم داشتند ولی به دلیل اینکه نتوانستند این فناوری را با توانمندی‌های علمی خود به‌روز کنند، بعد از مدتی منحل شد. البته بسیار سعی کردند که با یارانه‌های سنگین این تولیدی را سرپا نگاه دارند؛ اساسا مقایسه دستاوردهای جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی قیاس مع‌الفارق است و این موضوع را فرهیختگان داخلی، فرهیختگان خارجی و مردم عزیز ایران اسلامی به خوبی می‌دانند.

 

 چندهفتهپیشیکیازرسانه‌هایسلطنت‌طلباظهارنظریکیازنزدیکانشاهمخلوعرامنتشرکردکهدرآنادعاشدهبودکهتوانعلمیکشوردرهمانسال‌هایاوایلانقلابمتوقفشدهاستوامروزجمهوری اسلامی فقط معتادپروری می‌کند. نظر شما در مورد این اظهار نظر چیست؟

- مهدی‌نژاد: بایدبهایناشخاصیکهاینحرف‌هارامی‌زنندجایزهجوکسالرابدهند. اگردرایرانفقطمعتادپرورشدادهمی‌شودچراآمریکااینقدرازجمهوریاسلامیمی‌ترسد. آیاواقعااینحرف‌ها در دنیا خریدار دارد؟ رسانه‌های سلطنت‌طلب برایخودشانایناظهاراترابیانمی‌کنند.

***همکاری دانشگاه و صنعت از زمان جنگ تحمیلی آغاز شد***

یکی از مهمترین دغدغه‌های مقام معظم رهبری که بارها به آن اشاره داشتند، ارتباط صنعت و دانشگاه است. این همکاری در گذشته چگونه بود؟

- مهدی‌نژاد: همکاری دانشگاه با صنعت از زمان جنگ تحمیلی آغاز شده است. حالا در این مورد تاریخچه‌ای را عرض کنم.

***از جنگ استقبال نمی‌کنیم ولی اگر جنگ شود دندان دشمن را خورد می‌کنیم***

جنگ در حوزره علم برای ما برکات زیادی داشت و باعث شد که حصارهای ذهنی شکسته شود. حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری می‌فرمایند که ما از جنگ هیچ استقبال نمی‌کنیم ولی اگر جنگی به ما متحمل شود، دندان دشمن را خورد خواهیم کرد و از فرصت‌های جنگ برای کشور بهره می‌گیریم.

***حاکم کردن ارزش‌های بنیادین اسلامی و تربیت نیروی انسانی از دستاوردهای انقلاب اسلامی است***

***دفاع مقدس بستر علمی را در کشور فراهم کرد***

یکی از بزرگترین دستاوردهای جنگ برای ما تربیت نیروی انسانی و در واقع حاکم کردن یک سری از ارزش‌های بنیادین اسلام بود. ما در واقع اگر امروز دَم از روحیه بسیجی می‌زنیم حاصل مجاهدت‌های دوران دفاع مقدس است. اگر این سرداران شهید برای ما الگو شدند، نتیجه همان سال‌ها مقابله با کشورهای مستکبر جهان است. اگر خیلی از سختی‌ها را تحمل می‌کنیم از نتایج 8 سال جنگ تحمیلی است و همان دوران دفاع مقدس بستر علمی را در کشور فراهم کرد.

***طراحی و ساخت هواپیمای بدون سرنشین دردوراندفاعمقدس***

سال 1359 تازه دانشجوی مهندسی رشته الکترونیک در دانشگاه علم و صنعت بودم که در آن دوران سه سال دانشگاه تعطیل شد. از همان موقع بنده و امثال بنده وارد فضای جنگ شدیم و به دلیل اینکه تا حدودی کارهای فنی را بلد بودیم در قسمت‌های فنی جذب شدیم. به عنوان مثال من جزء اولین کسانی بودم که وارد فضای طراحی و ساخت هواپیمایی بدون سرنشین شدم.

*** در جنگ با بضاعت کم به موضوعات پیچیده علمی وارد شدیم***

در آن دوران اگر نگاه می‌کردید به کسانی که در بخش‌های مختلف فعالیت می‌کردند به زور لیسانس داشتند؛ زیرا عده‌ای‌ از این آدم‌های وابسته از دانشگاه فرار کردند. وقتی به دوران جنگ فکر می‌کنم، با تعجب از خودم می‌پرسم که ما در آن دوران چطور جرات داشتیم که با بضاعت کم علمی وارد موضوعات پیچیده علمی و فناوری شویم و چه کسی این مشکل عظیم را اینقدر در نظر ما صغیر کرد. از این مهم‌تر کسانی هستند که به ما اعتماد کردند و امکانات خود را به پای رزمنده‌ها ریختند. ولی بالاخره به فضل الهی با آن بضاعت کارهای فوق‌العاده‌ای در دوران دفاع مقدس انجام شد و حصارهای ذهنی مبتنی بر اینکه "ما نمی‌توانیم حتی یک آفتابه یا سماور درست کنیم"، شکسته شد و آن شجره طیبه تا امروز ادامه پیدا کرده است.

***در دروان جنگ تحمیلی ارتباط دانشگاه و صنعت "فردی" بود***

در دوران دفاع مقدس ارتباطات حوزه دانشگاه با وزارت دفاع به صورت سازمانی نبود و وزارت دفاع برای انجام امور وزارت با دانشگاه تهران و یا دانشگاه صنعتی شریف قراردادی به صورت سازمانی نداشت. در آن زمان مدیر دانشگاه‌ها و دانشجویان خودشان در صحنه بودند و فعالیت می‌کردند.

البته وزارت نفت نیز انستیتویی را در دانشگاه تهران تاسیس کرد ولی همچنان دانشجویان به صورتی فردی با وزارت نفت فعالیت می‌کردند و به شکل سازمان یافته اداری، قراردادی بین دانشگاه و صنعت نفت بسته نشده بود.

بعد از جنگ به دلیل آنکه برخی از نیازهای فوری رفع شده بود، مقداری از همکاری‌های دانشجویان و روسای دانشگاه‌ها با بخش صنعت کم شد و فعالیت دانشگاه‌ها به بازیابی خودشان معطوف بود؛ همچنین دانشگاه‌ها با کمبود نیروی انسانی مواجه بودند. در این دوران حجم همکاری‌ها بین دانشگاه و صنعت پائین می‌آید. بر این اساس کشور تمرکز خود را برای شتاب بخشی به آموزش نیروی انسانی قرار داد تا از این طریق بتواند نیروهای تربیت شده را به بازار کار تحویل بدهد. 

***دامنه پژوهش‌ها در دانشگاه‌ها به تجربیات جنگ کشیده شد***

در دوران بعد از دفاع مقدس دامنه تحقیقات و پژوهش‌ها در دانشگاه‌ها به حاصل تجربیات دوران جنگ کشیده شد. اساتیدی که در جنگ تحمیلی حضور داشتند و یا دانشجویانی که بعد از مدتی استاد شده بودند، سعی کردند که چنین رویکردی را در دانشگاه‌ها رقم بزنند تا اینکه بحث پژوهش در دانشگاه‌ها تقویت شد و امروز پژوهش در دانشگاه‌ها بسیار کاربردی‌تر از گذشته است.

برای بررسی دلیل این شتاب علمی در کشور باید بگویم که علی‌رغم بالا رفتن ظرفیت علمی دانشگاه‌ها در بحث‌های پژوهشی، منابعی که به عنوان مشوق‌ها برای شتاب علمی کشور به منظور تولید علم در نظر گرفته شد نیز بسیار موثر بود.

***اگر علم‌ ارزشمند تولید نمی‌کردیم، مجلات معتبر دنیا آنها را منتشر نمی‌کردند***

در دولت دهم علم‌های بسیار ارزشمندی را در دنیا تولید کردیم؛ زیرا اگر ارشمند نبود در مجلات معتبر دنیا منتشر نمی‌شد. یعنی از لحاظ کیفیت علمی حتما با کیفیت بود که گفتند باید این علم را هدفمند کنیم.

***رهبر معظم انقلاب در زمینه تولید علم مورد نیاز کشور پیشتاز بودند***

***باید به جای نفت با علم زندگی کنیم***

به هر حال باید تولید علم را با نیاز کشور متناسب کنیم و اگر بدون تعارف بخواهم این مورد را بگویم مقام معظم رهبری سر رشته‌دار این موضوع هستند. اگر به فرمایشات رهبر معظم انقلاب توجه کنید، کاملا مشخص است که ایشان در زمینه تولید علوم مورد نیاز کشور پیشتازی کردند و بارها نیز بر علم نافع و تبدیل علم به ثروت تاکید کردند. بارها رهبر معظم انقلاب تاکید کردند که ما باید چرخه علم و فناوری و صنعت را ببندیم و انشاءالله بتوانیم با علم به جای نفت و... زندگی کنیم.

این بیانات رهبر مظعم انقلاب باعث شد که برای قانون‌گذاران مسئولان کشور مشوق‌ها و انگیزه‌هایی را به وجود آورد و دانشجویان نیز بیشتر بر ضرورت این مسئله واقف شوند.

آماری از قرارداد با صنعت دارید؟

***پرداخت 250 میلیارد تومان به دانشگاه‌های کشور برای پژوهش‌های نیازمحور***

- مهدی‌نژاد: به نظر من، جدی‌ترین وضعیت در دولت دهم شکل گرفت.وزرات علوم، تحقیقات و فناوری برای پروژه‌هایی مانند نفت، محیط زیست، وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات، وزارت دفاع، وزارت صنعت و معدن و طرح‌های کلان ملی که صد در صد نیاز محور است و از سوی دستگاه‌های اجرایی سفارش داده می‌شود، تقریبا معادل 250 میلیارد تومان به دانشگاه‌ها پرداخت کرده است و البته دستگاه‌های اجرایی نیز کمتر از این مقدار یا شاید همین مقدار را به دانشگاه‌ها پرداخت کردند.

***حجم قراردادهای دانشگاه و صنعت 4 برابر عملکرد دانشگاه‌ها است***

***صعنت یک و نیم تریلیون تومان با دانشگاه قرارداد دارد***

البته حجم قراردادها معمولا 4 برابر عملکردها در دانشگاه است. یعنی وزارت علوم تاکنون بیش از یک و نیم تریلیون تومان بین دانشگاه‌ها و دستگاه‌های مختلف اجرایی قرارداد دارد. از نظر من، این آمار شاید 25 درصد ظرفیت کاری دانشگاه‌ها، موسسات علمی و فناوری ما است.

ما به فضل الهی اگر این خط و مشی را ادامه دهیم شاید با سرعت بیشتری به چندین برابر قراردادهای امروز دانشگاه و صنعت دست یابیم و قطعا دست یافتنی هم هست؛ زیرا در قانون نیز تاکید شده است که باید 3 درصد تولید ناخالصی ملی به کارهای پژوهشی اختصاص داده شود.

به عنوان مثال اگر تولید ناخالص ملی برای سال 91، 500 هزار میلیارد تومان باشد، تقریبا حدود 15 هزار میلیارد تومان به کارهای پژوهشی اختصاص داده می‌شود. البته همه این بودجه نباتید توسط شرکت‌های دولت انجام می‌شود بلکه سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های خصوصی، نهادهای عمومی مانند حوزه علمیه و شهرداری‌ها نیز در این 3درصد تولید ناخالص ملی حساب می‌شود ولی بخش عمده و مهم را فعلا دولت تامین می‌کند.

*** پرتاب ماهواره یکی از دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران است***

***ایران هشتمین کشوری که به قدرت پرتاب ماهواره دست پیدا کرده است***

در بحث فضایی بزرگترین دستاورد ما، قدرت پرتاب است؛ یعنی در مدار قرار دادن ماهواره. ایران هشتمین کشوری است که در دنیا به این قدرت دست پیدا کرده است. کره جنوبی با اینکه با روسیه همکاری می‌کرد، هفت بار پرتاباشو ناموفق بود. کره با اینکه  400 میلیون دلار هم خرج کرده بود نتوانست ماهواره به فضا بفرستد. یا مثلا ژاپن وقتی که با موشک‌های اچ دو اقدام کرد، چندین بار پرتاب موشکش ناموفق بود و ماهواره‌اش گم شد ولی در کشور ما در 14 بهمن سال 87 تست موفقیت آمیز ماهواره امید توسط سامانه‌های کاملا بومی در مدار قرار گرفت.

اگرچه حامل مهم است و موشکی که بالاخره روی آن سوار می‌شود ولی آن ایستگاه زمینی که موشک رویش نصب می‌شود و آن تنظیمات دارد، ایستگاه تعقیب کننده، ایستگاه دریافت و بهره‌برداری همه در ایران طراحی و ساخته شده و دو پرتاب موفق نیز بعد از آن داشته است.

 ماهواره رصد را که نانو می‌گویند و ماهواره ی نوید علم و صنعت توسط این سامانه پرتاب شده است. الان هم ما ماهواره‌های با توانمندی بالاتر چه در بحث‌های مخابراتی و چه در بحث‌های سنجشی آماده است؛ از سویدیگرهمتواندرمدارقراردادنوزنه‌هایبالاتردرکشورتوسعهپیدا کرده و به لطف و عنایت الهی در این قضایا ما جزو برترین‌های دنیا هستیم. خوب این حاصله چیست؟ آن ملعونی که گفت است ما عقب رفت داشته‌ایم، درباره این دستاوردها چه می‌گوید؟حتما این تکنولوژی‌ها را آمریکا و روساشون برای ما راه‌اندازی کرده‌اند؟

         ***درعلموفناوریجزو 10 کشوردنیاهستیم***

من می‌گویم چه افتخاری بزرگتر از این که با همه‌ی فشارها، بد ذاتی‌ها و تحریم‌ها، در خیلی از زمینه‌های علم و فناوری جزو 10 کشور برتر دنیا هستیم.

الان از دانشگاه‌های سراسر جهان می‌آیند داخل دانشگاه‌های ما و پس از بازدید می‌گویند نمی‌شود برای همیشه اینجا بمانیم؟ پاسخ می‌دهیم شما باید زحمت بکشید تشریف ببرید داخل کشور خودتان. این نشان از جذابیت علمی کشور ما دارد است. همین عامل هم در کشورهای دیگر حتی غیر مسلمانان را هم شیفته و علاقمند انقلاب اسلامی ایران کرده است.
امروز خیلی از کشورها که در وضع اقتصادی بسیار بدی قرار دارند و درحالفروپاشی هستند. این در حالی است که این کشورها هیچ تحریمی ندارند. علاوه بر این، آنها هیچ ارزشی مثل ارزش‌های ما را دنبال نمی‌کنند پس چرا به این روزگار افتادند؟ عوضش ما به درجات متعالی انسانی رسیدیم.
در آیه‌ای از قران خداوند می‌فرماید که اگر من می‌دانستم مومنین ناراحت نمی‌شوند یا روی گردان نمی‌شوند، درب خانه و تخته‌های کفار را از طلا می‌کردم؛ برای اینکه مطاع دنیا قلیل است و پاداش آخرت عظیم است.

نگاه ما، نگاهی است رو به آینده، رو به تعالی و همین جذابیت انقلاب ما را رقم زده است. انشاءالله در آینده خیلی نزدیک خواهیم دید در زمینه‌ی اقتصادی به دلیل همین پیشرفت‌های علمی، دستاوردهای باورنکردنی‌ای خواهیم داشت. این دستاوردهایی که تا به امروز در طراحی و ساخت هواپیمای 150 نفره، خودروی ملی و داروها به دست آورده‌ایم، از نتایج سحر هست؛ یعنی وقتی محصولات وارد عرصه‌ی بازار شوند، غوغا می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقایسه

 

 

مقایسه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                  مقایسه

 

 

 

 

مقایسه

 

                  مقایسه 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 35
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 45
  • بازدید ماه : 45
  • بازدید سال : 394
  • بازدید کلی : 12,628