105
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
انقلاب مشروطه،
تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
دکتر مهدي رهبري
*چکیده
ازآنجاکه بنیان هاي فلسفی تجدد، از نظر ماهوي هی
چ گونه سازگاري باگفتمان سنت و فلسفۀ شرقی ندارد، ورود آن همراه با دیگر مظاهر تجدد به
سایر جوام
ع به ویژه در کشورهاي اسلامی به تضادهاي اساسی منجرشده است
. این امر در آغاز با استعمار همراه بود . توسعه نیافتگی ج وامعشرقی نیز به تداوم سلطه پذیري و عق
ب ماندگی شان انجامید و مقاومت هاییاز سوي نخبگان و مردم این جوام
ع، به منظور مقابله با این پدیده ها صورتگرفت که در نهایت به ایجاد تحولات اساسی و شکل گیري نیروهاي
اجتماعی جدید منجر شد
. در ایران به ویژه پس از انقلاب مشر وطه 1285ه
. ش، درحالی که مقابلۀ جریان روشنفکري براي حل معضلات، از طریقاخذ تمدن جدید بوده، اما بیشترین رویارویی از سوي متفکران دینی صورت
(mehdirahbari@yahoo.com)
* استادیار علوم سیاسی دانشگاه مازندران1389/2/ 1387
تاریخ پذیرش: 15 /2/ تاریخ دریافت: 27.105-
پژوهشنامه علوم سیاسی، سال پنجم، شماره اول، زمستان 1388 ، صص 134Archive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی106
گرفت که خود به سه دستۀ شریعت مداران، عدالت محوران و جریان نوپاي
نوگرایی دینی تقسیم می شوند
. در این مقاله به نحوة شکل گیري جریانو مواجهۀ آن با تجدد پ
س از انقلاب مشروطه « نوگرایی دینی » اخیر یعنیکه سرآغاز پیدایش تضادهاي بنیادین و شکاف هاي اجتماعی جدید در ایران
است، خواهیم پرداخت که تا به امروز نیز از مسائل اساسی جامعه و
نیروهاي فکري و سیاسی به شمار می روند
.واژه هاي کلیدي
: انقلاب مشروطه، نوگرایی، شریعت مداري، عدالت محوري،نوگرایی دینی
Archive of SID
www.SID.ir
107
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
مقدمه
پیش از قرن پانزدهم میلادي، میان
غرب با سایر نقاط جهان فاصله چندانی وجودنداشت م
گر در موقعیت ژئوپولیتیکی، مذهب و نوع نظام سیاسی . پس از آن،تحولاتی در اروپا ر
خ داد که چنین فاصله اي را تاکنون صد چندان ساخته و به تدریج1
به « تجدد » به سلطۀ غرب بر کشورهاي شرقی منتهی شد. این تحولات که بعدها نامخود گرفت، به دنبال سلسله رخدادهایی چون پیدایش سرمایه داري جدید،
ظهورپروتستانتیزم، شکل گیري ن
ظام هاي سیاسی سکولار، انقلاب صنعتی، انقلاب ها يعلمی، انقلاب روشن
گري و سرانجام انقلاب ها ي دموکراتیک در اروپا رخ داد کههم
گی در فرایندي طبیعی و تدریجی اما پرچالش، به قدرتمندي غرب و ضعف(
دیگر نقاط جهان انجامید.( 1مدرنیته
0 Tc (XT')از بدو پیدایش، با وجود تأکید بر وجوه مشترك و داراي وحدتی چونخردورزي
2، سکولاریسم 3، اومانیسم 4، تجربه گرایی 5 و قانون گرایی 6 که بنیادهاي آنرا تشکیل می دهد، از درون با ویژگی هاي ژانوسی
7 (دوگانه) و متناقضی توأمان بودهکه در عرصۀ عمل آنها را براي سالیان متوالی و
طولانی مقابل یکدیگر قرار دادهاست؛ درحالی که چهرة نخست تجدد بر محورها ي دموکراسی، آزادي، تساهل،
نسبی گرایی، فردگرایی و کثرت گرایی قرار دارد، چهرة دوم آن بر پیشرفت، برابري،
عدالت، ن
ظم، بوروکراسی، رفاه، قانون، امنیت، جمع گرایی، تکنولوژي، وحدت،ناسیونالیسم و دولت محوري تأکید می کند
.( 2) نحوة ورود تجدد نیز به سرزمی ن هاي1
. Modernit 2. Rationalism3
. Secularism 4. Humanism5
. Positivism 6. Legalism7
. JanusArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی108
غ
یر اروپایی یا شرق، با همان بنیادها و چهرگان دوگانه همراه بوده که به چالش هايبزرگی در آنها انجامید
.کشورهاي شرقی هم زمان با پیشرفت و استعمار
غربیان مواجه شدند، اما همگیآنها چون ایران پس از شکست هاي ن
ظامی سرنوشت ساز، متوجه دگرگونی درعرصه جهانی و فاصلۀ خود با
غرب شدند؛( 3) با این وجود، گرچه استعمار غرب بااز دست رفتن سرزمین ها، سرمایه هاي ملی، فرصت ها و تحمیل حقارت کشورهاي
غ
یرغربی همراه بود، اما به تدریج درون همین کشورها، تلاش هایی شکل گرفت کهدر پی برون رفت از وضعیت موجود و سلطه
غرب، دست به مقاومت زدند . چنینرویارویی در ایران و در دوران جدید به ویژه پس از انقلاب مشرو
طه 1285 ش /1906
م، با شکل دادن به چند جبهۀ متفاوت در مقابل یکدیگر خود را به نمایشبر اساس روایت نخست از « دموکراسی خواهی » گذارد
. نخستین جبهه تحت عنوانمدرنیته، بر اصولی چون پارلمانتاریسم، آزادي بیان و قل م، حقوق شهروندي،
سلطنت محدود و مشروط، قانون گرایی، عقلانیت تفاهمی، نسبی گرایی، نقادي و
پرسش
گري و گسست از قیود سنتی و تاریخی تأکید می ورزید. در کنار این جریانمدرن، جریان جدید دی
گري نیز وجود داشت که با نفی سنت و مذهب، تنها نمایندةبوده و دموکراسی
غربی را همان « توسعه و برابري » چهرة دوم از مدرنیته یعنیسلطه بورژوازي قلمداد می کرد
. در مقابل این دو جریان نوگرا، جبهه سومی تحتوجود داشت که به من
ظور دفاع از سنت ها (و در رأس همه « سنت گرایی » عنوانمذهب
)، جریان هاي متعددي را از نفی تا نقد و اصلاح مدرنیته در بر می گرفت . درنهایت باید از جبهۀ چهارم و نوپایی سخن گفت که در میان جریان هاي بالا ، هم
روایت هاي دوگانه اي از مدرنیته را پذیرفت و هم یک پا در سنت داشت که می توان
یاد نمود
. « نوگرایی دینی » از آن به جریاناین جریان ها که پیش از انقلاب مشرو
طه با یکدیگر اشتراك مساعی داشته اند،پس از آن در مقابل یکدی
گر قرار گرفتند. اهدافی که پیش از انقلاب، مشروطه طلبانرا گرد هم آورده بود، هم
گی زمینه هاي مشترکی چون گسترش بی عدالتی ها، ظلم وفساد، سلطه بی
گانگان و مواجهه با عقب ماندگی داشته اند، اما همین اهداف کهخواسته هاي مشترکی چون برقراري امنیت، رفاه عمومی، استقلال
طلبی، دولتArchive of SID
www.SID.ir
109
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
کارآمد، آزادي
(نبود ظلم و ظالم نزد اکثریت نه استبداد)، عدالت و قانون را در برمی گرفت نیز با روایت دوم از مدرنیته سازگاري بیشتري داشت
. با چنین اشتراکیدر اهداف، هر فرد و جریانی از
ظنِّ خود با مشروطیت همراه شده و آنگاه که نوبتبه تعری
ف و عملی کردن هریک از این مفاهیم رسید، ظن و تردیدها تبدیل به یقین(
شد و جدایی و ستیز میان انقلابیون را رقم زد.( 4فاصلۀ میان مشرو
طه طلبان آنگاه آغاز شد که به علت ضعف تئوریک روحانیتدر رویارویی با دنیاي مدرن، آشنایی روشنفکران با اندیشه هاي جدید و وجود عناصر
روشنفکر درون حکومت، تدوین قانون اساسی بر عهدة روشنفکرانی چون
سعدالدوله
، مخبرالسلطنه و فرزندان مشیرالدوله نهاده شد، و آنان با استفاده از قوانیناساسی بلژیک و فرانسه، قانون اساسی مشرو
طه را بنا نهادند؛( 5) قانون اساسی اي کهبه گفته
آدمیت، بر اساس فلسفه مشروطیت جایی براي سیاست دینی و ریاست فائقهروحانیت باقی نمی گذارد
.( 6) مواردي چون حاکمیت ملی، تأکید بر اختیارات مجلسدر مقام قانون گذاري، تدوین قوانین عرفی و عقلی، آزادي مذاهب، برابري، ح
ق رأيعمومی، حقوق مدنی افراد، دست
گاه قضایی عرفی و ... سبب بروز اختلاف هاییاساسی در زمان تدوین قانون اساسی و متمم آن شد
. همین اختلاف هاي اولیه، سنگبناي اختلاف و ستیز میان نیروهاي اجتماعی را به شکل اساسی تري در دوره هاي
بعدي پایه ریزي کرد که در نهایت به کودتاي شاه علیه مشرو
طیت، اعدام(
مشروطه خواهان رادیکال، جنگ هاي داخلی، اعدام شیخ فضل الله و... منجر شد.( 7با توجه به این وضعیت و رویارویی مستقیم نیروهاي سیاسی مقابل یکدی
گر،می توان عامل اصلی چنین مواجهه اي را که در تاریخ ایران بی شباهت به جن
گ نبودهچراکه هدف نیروهاي سیاسی عمدتا حذف یکدی
گر بوده به تضاد ماهوي میانسنت و تجدد نسبت داد که تا به امروز نیز جوام
ع اسلامی از جمله ایران با آندست به گریبانند
.چهارچوب نظري
1
، در عصر جدید باید از شکل گیري گفتمان نوینی با عنوان « گفتمان تجدد » در مقابل1
. Modernity DiscourseArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی110
تقابل میان » 1 سخن گفت که تنها در چهارچوب و گفتمان کلی تر « گفتمان دینی »
« تحلیل گفتمانی » معنادار است؛ ازاین رو و با استفاده از الگوي « سنت و مدرنیته
ویژگی هاي گفتمان دینی و به دنبال آن، نوگرایی دینی را بیان می کنیم.
رویکرد گفتمانی متعل
ق به باریک بینی هاي جریان پسامدرن است. ازآنجاکه اینانبه شدت مفتون دستاوردهاي زبان شناختی معاصرند، به روش تحلیل متن نیز توجه
ویژه اي دارند؛ به قسمی که
گرگن سوژة روان شناختی را بیش از هر چیز، موجوديمتنی
2 و مولود تلاقی اعمال گفتمانی 3 می داند؛( 8) ازاین رو، گفتمان طرح کلی و نظمیاست که از
طریق آن رویدادها بیان می شوند . از دیدگاه لاکلاو و موفه، فرض یۀبنیادین یک رویکرد گفتمانی این است که امکان اندیشه، عمل و در
ك کامل ب هساختمند شدن حوزة معنی داري بست
گی دارد که پیش از هر بی واسطگی عینی 4ا
طلاق « نوشتار » و « گفتار » حضور دارند. نزد آنان گفتمان صرفا به ترکیبی ازنمی شود، بلکه این دو خود اجزاي درونی کلیت گفتمانی فر
ض می شوند ؛ به بیانمجموع ۀ معنی داري از علا
ئم و نش انه هاي زبا ن شناختی و فرا » دیگر، گفتمانگفتمان هم دربرگیرندة ب
عد مادي و هم مزین به بعد ) « زبان شناختی تعریف می شودکه هر « واقعیت » ن
ظري است). گفتمان در این مفهوم، تأکیدي است بر اینصورت بندي اجتماعی داراي معنی است
. در این نگرش، هویت هاي اجتماعی وسیاسی محصول گفتمان ها فر
ض شده و به این وسیله در تقاطع بین مرزهاي اندیشه(
واقعیت و ایدئالیسم رئالیسم راه عبوري گشوده می شود.( 9اعمالی هستند که به
طور سیستماتیک موضوعاتی » نزد میشل فوکو، گفتمان هارا شکل می دهند که خود سخن می گویند
... گفتمان ها دربار ة موضوعات صحبتنکرده و هویت موضوعات را تعیین نمی کنند؛ آنها سازند ة موضوعات بوده و در
کردار گفتمانی نیز از ن
ظر وي : .« فرایند این سازندگی مداخلۀ خود را پنهان می کنندمجموعه اي از قواعد بی نام و نشان تاریخی است که در زمان و فضایی که دوران »
معینی را می سازد، براي قلمرو اجتماعی، اقتصادي، جغرافیایی و یا زبانی مشخص،
10 )
از دید او، در یونان کهن، حتی تا ).« همواره شرایط کارکرد بیانی را تعیین می کند1
. Religious Discourse 2. Textalbeing3
. Discursive Practices 4. Factual ImmediacyArchive of SID
www.SID.ir
111
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
گفتن « چه » سدة ششم پیش از میلاد، توانمندي و حقیقت یک گفتمان در پیوند با
نبود و وابسته به آن بود که چه کسی می گوید و چ
گونه می گوید.( 11 ) نورمان فرکلافبا اتکا به مبانی بحث هاي فوکو، گفتمان را صرفا بازتاب رابط ۀ قدرت بیرون از آن
نمی داند، بلکه براي گفتمان وجهی تأسیسی قا
ئل است . گفتمان عرص ۀ ظهور وبازتولید قدرت و در عین حال نقد و مقاومت در مقابل آن است
. به علاوه از دیدگاهوي، گفتمان چنان نیست که به شکل مستقل و از
طریق تحلیل ساختارهاي یک متنقابل تحقی
ق باشد. گفتمان در منظومۀ تعاملات گفتمانی و در رابطۀ پیچیده با شرایط(
اجتماعی و سیاسی قابل فهم و تحلیل است.( 12و « من مفعولی » در مجمو
ع برخلاف تمرکز رویکرد جامعه شناختی برپیش فر
ض هاي رویکرد روان شناختی دربارة فرایند شناختی انسان، تمرکز رویکردو ا
ظهار بی نیازي از مفروضات معمول روان شناختی است . « من فاعلی » گفتمانی برمفروضاتی که ن
ظم و نسق تولیدات انسانی را نشئت گرفته از قواعد و قراردا د هاییمی دانند که مستقل از آن تولیدات وجود دارند؛ ازاین رو می توان ویژگی هاي رویکرد
گفتمانی را چنین خلاصه کرد
:1.
تمرکز بر من فاعلی؛2.
تأکید بر تفاوت؛3.
اتکا بر رابطۀ دیالکتیکی میان وحدت و کثرت در خود؛(
4. رابطۀ دیالکتیکی میان ساخت و کارگزار.( 13با اتکا به رویکرد گفتمانی براي تحلیل تاریخی، می توان به دو گفتمان کلی در
تاریخ یعنی گفتمان سنتی و گفتمان مدرنیته قا
ئل بود و نسبت هریک را با نوگراییدینی بررسی کرد
. در قالب این رویکرد، تقابل میان مدرنیته و سنت را باید تقابل دوگفتمان متفاوت و متضاد خواند که هریک با دارا بودن مجموع ۀ زبانی متفاوت،
تاریخ معاصر را رقم زده اند
. پیدایش گفتمان تجدد، آغازي بر شکل گیريِ2
دست « مقاومت » 1 به « قدرت » گفتمان هایی بوده که به تعبیر فوکویی در مقابلزده اند؛
( 14 ) چراکه در تحلیل پسامدرنی، گفتمان مجموعه اي از قدرت و مقاومت بوده1
. Power2
. ResistanceArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی112
و هرجا که قدرت وجود دارد، مقاومت نیز هست. لذا با ورود افکار و مظاهر جدید
چون تأسیس دولت هاي مدرن و سکولار، قانون گذاري عرفی، نظام آموزش مدنی و
جدا شدن کامل آن از نهادهاي آموزشی سنتی، گفتمان دینی (سنتی) نیز به منظور
مقاومت در مقابل تجدد که به گفتمان و قدرت غالب تبدیل شد، ظهور یافت.
، گفتمان دینی با محوریت حقیقت
1، مطلقیت 2، یقین 3، تقدس 4، تقدیر 515 )
از نظر ماهوي در تقابل با گفتمان تجدد است که بر ) آخرت گرایی 6 و پرهیزکاري 7واقعیت
8، شکاکیت 9، دنیامحوري 10 ، نتیجه گرایی 11 و سودانگاري 12 تأکید م ی ورزد؛ازاین رو، در دوران جدید در تمامی کشورهاي اسلامی و در ایران نیز پس از انقلاب
مشرو
طه شاهد شکل گیري گفتمان دینی جدیدي هستیم که باید در مقابل هجومهمراه با استعمار افکار جدید، از دین و اعتقادات دینی جامعه دفا
ع نموده و به ویژهنسبت به مسا
ئل و نیازهاي جدید پاسخگو باشد.ي متعددي تقسیم می شود که با « خرده گفتمان ها » ازآنجاکه هر گفتمانی خود به
وجود اشترا
ك کلی و گفتمانی، اختلاف خرُد و یا اساسی با یکدیگر دارند ، گفتماندینی در عصر جدید نیز خرُده گفتمان هاي متعددي را در بر می گیرد که برخلاف
و بر سر نحوة کش
ف حقایق دینی نیست، بلکه این « درون دینی » گذشته اختلافشانو حول « برون دینی » بار به گونه اي اساسی تر و در رویارویی با تجدد، به شکل
محورهایی بوده که هی
چ اشتراکی میانشان نیست (سنت و تجدد) و هر دو را چون13
هایی می توان خواند که هویتشان را از طریق تمایز با دیگري به تعبیر « غیر »دریدایی کلمه
( 16 ) به دست می آورند.در گفتمان دینی عصر جدید در ایران که پس از انقلاب مشرو
طه ظهور یافته ،14
به رهبري شیخ فضل الله نوري « شریعت مداري » می توان از خرُده گفتمان هایی چونکه به دلایل مذهبی و از موض
ع سنت به ضدیت با مشروطیت و نفی تجدد1
. Truth 2. Absolutism3
. Undoubtedly 4. Holiness5
. Destiny 6. Metaphysics7
. Piety 8. Realism9
. Skepticism 10. World-centrism11
. Pragmatism 12. Utilitarianim13
. Other 14. TheologismArchive of SID
www.SID.ir
113
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
1
به رهبري آیت الله « عدالت محوران » پرداختند، و همچنین دسته دیگري تحت عنوانآیت الله سید محمد طباطبایی
، آیت الله بهبها نی، آخوند خراسانی و شیخ عبداللهمازندرانی
سخن گفت که پیروزي مشروطیت نیز بیشتر مدیون تلاش همین جریاناخیر بوده است؛ گرچه آنان هر دو چهرة مدرنیته
(آزادي و پیشرفت ) را پذیرفتهبودند ولی هرگز حاضر به پذیرش بنیادهاي آن
(خردباوري [در مفهوم مدرن آن ]،سکولاریزم، اصالت تجربه و اومانیسم
) نشدند.در کنار این دو جریان بزر
گ که چالش هاي میانشان بیشتر حول محور نسبت2
اندکی پیش و پس « نوگرایی دینی » دین با مسائل جدید بود، گروه جدیدي با عنوانپس از انقلاب مشرو
طه شکل گرفت. پیدایش آنها به این دلیل بود که از یک سواسلام را از برداشت هاي جزم اندیشانه و
ثابتی که نمی توانن د و یا نم ی خواهن د بامقتضات جدید سازگار شوند، خار
ج سازند و از سوي دیگر به خاطر آن بود کهبتوان با هماهن
گ شدن با تحولات جدید، از جوانب مثبت آن براي پیشرفت کشوربهره گرفت
.( 17 ) این جریان در واقع مقابل شریعت مداران و روشنفکرانی شکل گرفتکه یکی به
طورکلی منکر مدرنیته بود و دیگري نیز در راستاي عرفی سازي، مداخل ۀعلما و دین را مان
ع ترقی خواهی می خواند. در ادامه به نحو ة شکل گیري نوگراییدینی در ایران، ویژگی ها و نسبت آن با سنت
(شریعت) و تجدد م یپردازیم.نوگرایی دینی و چالش سنت و تجدد
عقب ماندگی، تفرقه، ناآگاهی، فقر و بی عدالتی ها، استبداد و دست نشاندگی
کشورهاي اسلامی، سبب شکل گیري جنبش هاي اجتماعی و فکري بسیاري به
من
ظور برون رفت از چنین شرایطی شده است؛ درحالی که بیشتر این تلا ش ها ناکاممانده و با شکست مواجه شدند ، براي نخستین بار حرکتی به رهبري
سیدجمال الدین اسدآبادي
و شاگردش شیخ محمد عبده مصري در جهان اسلام آغاز شدکه قصد داش تند از
طریق رجوع مسلم انان به کتابت (قرآن ) و همچنین اخذدستاوردهاي جدید
غربی (مدرنیته در هر دو چهرة آن)، از یک سو با جداسازياز وض
ع مسلمانان به لحاظ عقب ماندگی و شکست( 18 )، دین را از چهرگان « اسلام »1
. Justice-centrism2
. Religious modernismArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی114
افراطی، غیرسازگارانه، خرافی و بدفهمی ها برهانن د و آن را به چهر ه اي مدرن،
سازگار، جهانی و انسانی تبدیل کنند و از سوي دیگر مدرنیته را بومی کنند که با
ساختار فکري و فرهنگی مسلمانان سازگار شود تا از جوانب مثبت آن براي
پیشرفت بهره گیرند. سید جمال که با بیشتر آزاداندیشان و تجددطلبان ایرانی از
جمله آخوندزاده، مشیرالدوله، مستشارالدوله، میرزا آقاخان کرمانی ، طالبوف ، مل ک
المتکلمین، سید محمد طباطبایی، نجم آبادي، دولت آبادي و به ویژه ملکم خان ارتباط
داشت، به عنوان نخستین اصلاح گر و نوگراي دینی، از طریق چاپ روزنامه، برپایی
جلسات بحث و مناظره به ویژه با اندیشمندان غربی، گفتگو با نخبگان حاکم و
سلاطین اسلامی و... بر بیداري مردم ایران و مسلمان دنیا تأثیر شگر فی گذاشت و
در ایران همه نام او را می دانستند. نامۀ او به میرزاي شیرازي براي تحریم تنباکو و
قیام علیه استبداد نیز تأثیرگذار بود.( 19 ) در آگاه کردن علماي دینی شیعه که سید
جمال آنها را بیشتر از دیگران مستعد مبارزه با استعمار و استبداد م یدانست نسبت
به پیشرفت هاي غرب، قانون خواهی و عقب ماندگی مسلمانان ، بدون تردید، وي
نقش اصلی را در مقایسه با دیگر اصلاح گران ایفا کرد. با این وجود می توان غیر از
بیداري مسلمانان، تأثیر او را بیشتر در شکل گیري جریانی دانست که در ایران ب هویژه
پس از انقلاب مشروطه، به علت ناکامی در تحقق آمال انقلاب به وجود آمد. جریان
نوگرایی دینی در ایران گرچه از دهه 1340 به بعد به دلیل چالش شدیدتر میان سنت
و تجدد بر اثر تحولات جهانی و اجراي سیاست مدرنیزاسیون توسط حکومت،
دامنۀ گسترده اي یافت، اما در دوران مشروطه خواهی تنها توسط عده اي محدود مورد
توجه قرار گرفت که خود آغازي براي شکل گیري گستردة این جریان در ایران در
دوره هاي بعدي بوده است. می توان ویژگی هاي زیر را براي این گفتمان نوظهور
برشمرد که سبب تمایز آن از سایر جریان ها می شود:
1. همان گونه که بیان شد، در مقابل عقب ماندگی ایران، دو گفتمان کلی
نوگرایی و دین مداري شکل گرفت که هریک در درون خود خُرده گفتمان هاي
متعددي داشته اند. درحالی که جریان نوگرا راه حل عقب ماندگی را در اخذ تمدن
غ
رب می دانست، گفتمان دینی موضعی کاملا درونی در مقابل تجدد و عق بماندگیاتخا
ذ کرد و رجوع به اسلام و دینداري را تنها راه چاره می دانست . درون گفتمانArchive of SID
www.SID.ir
115
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
دینی نیز در خصوص نحوه برداشت از دین و رویارویی با تجدد که افکار و م
ظاهرآن
(آزادي بیان، قوانین مدنی و اساسی عرفی، جامعه مدنی، نظام آموزشی و ...) هرروزه در حال گسترش بود، تضادهاي اساسی وجود داشت که در گذشته تنها در
تنها راه حل جبران « شریعت مداران » چهارچوب هاي مذهبی بوده است؛ درحالی که
عقب ماندگی را در شریعت جستجو نموده و مدرنیته را در هر دو چهر ة آن در
با رجو
ع به « عدالت مداران » ، راستاي سلطۀ خارجی و در ضدیت با دین می خواندندشریعت، چهرگان تجدد را نه بر پایه بنیادهاي مدرنیته
(خردورزي، سکولاریسم،اومانیسم، تجربه گرایی و قانون گرایی
)، بلکه بنیادهاي دینی قابل قبول می دانستند ؛ ازهمین رو بود که برخلاف شریعت مداران، عدالت محوران با مشرو
طه طلب ان نوگراهمراه شده و تنها در پی
غفلت بعدي از آرمان هاي انقلاب، تندروي برخی ازاعضاي جبهه نوگرا، اختلاف ها و جن
گ هاي داخلی، از آنها دوري جستند . این درحالی است که جریان نوگرایی دینی به من
ظور رهایی از بن بست تضاد میان سنت وتجدد، و در نزدیکی بیشتر با عدالت مداران، اما برخلاف آنها، نه تنها به دنبال پالایش
تجدد و بومی ساختن آن برآمده، بلکه حتی درصدد پالایش اعتقاد هاي مذهبی
جامعه نیز بوده است
. در واقع نوگرایان دینی آشتی میان سنت و تجدد را رسالتاصلی خود می دانند
:روشنفکر دینی، افزون بر اشرا
ف و حرکت بر گسستگی ها و پیوستگی هاي »دوران قدیم و جدید، باید رازدانانه به تفاوت میان دین عامه و دین خاصه
نیز هوشیار باشد و در عین حف
ظ التزام دینی، به قشریت نیفتد و فرع را بهجاي اصل ننشاند و عرضی را از
ذاتی تمیز بنهد و جاي دین ر ا در عصرحاضر بداند و بفهمد و در مرز قشر و ل
ب، مسئولانه حرکت کند و نسبت(20)
.« عقل و شرع را مورد کاوش و سنجش جدي قرار داهد2.
درحالی که براي شریعت مدارن و عدالت محوران، در تقابل با استعمار و استبداد ،هدف از آزادي خواهی در دو قرن اخیر، نفی
ظلم و برقراري شریعت بود ه، براينوگرایان دینی، خود آزادي هدف بود؛ به عبارت دی
گر آنان برخلاف دیگر علما، ازمدرنیته و ماهیت آن آگاهی هرچند نسبی براي برخی از آنان داشته اند که آگاهی
Archive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی116
برخی از آنها چون سید جمال الدین اسدآبادي دقی
ق و مستند بوده است. براي نمونهدر انقلاب مشرو
طیت ایران اگر براي برخی علما دفاع از مشروطیت بیشتر تحتتأ
ثیر واقعیت ها و تحولات عینی یعنی عملکرد استبداد در سرکوب خواسته ها وپیوند میان استبداد با بی
گانگان بوده و یا اگر دفاع آنها از مشروطه براي دفع ظلمبود،
( 21 ) براي نوگرایان د ینی، دفاع از مشروطه به دلیل اعتقاد آنها ، به درستیمشرو
طیت و برتري آن بر نظام استبدادي بوده است.( 22 ) درحالی که بیشتر علما بهنفی
ظلم و محدود سازي قدرت از طریق شریعت می پرداختند، نوگرایان دینی بهنفی استبداد و نه
ظلم و محدودیت آن از طریق نهادهاي مدرن پرداخته اند که خودمستلزم آگاهی از انوا
ع نظام هاي سیاسی و فلسفه سیاسی مدرن بوده و حکایت ازبه کارگیري روش استدلالی براي نفی استبداد دارد
.3.
درحالی که برخی علما قصد اسلامی کردن و یا اسلامی نشان دادنجنبش هاي آزادي خواهی و استعمار ستیزي داشته اند، از جمله برخی عدالت مدار ان
که انقلاب مشرو
طۀ ایران را نشانۀ ظهور امام زمان(عج) دانسته و یا آن را برآمده ازدین می خواندند ،
( 23 ) براي نوگرایان دینی رسالت اصلی ، تطبیق میان اسلام ونوگرایی، اسلام و آزادي خواهی و یا نشان دادن نبود تعار
ض میان آنها بوده است.4.
تفاوت اساسی دیگر آنکه، درحالی که روش شریعت مداران و عدالت محورانبراي دفا
ع از دین و نفی یا نقد تجدد، صرفاً فقهی کلامی و اجتهادي بود ه، اینمس
ئله براي نوگرایان دینی، در کنار روش فقهی کلامی، استدلالی نیز( 24 ) بود . آنهاگرچه مانند دی
گر علما از آیات و احادیث و روایات براي اثبات یا نفی مسائل وپدیده ها استفاده می کردند اما تنها بدان ها محدود نبوده، بلکه از روش عقلی و
استدلالی نیز در خصوص حل مس
ئله بهره می گرفتند ؛ خردي که اولا حج یت واعتبار مدعایش قا
ئم به خود عقل است، نه به چیزي بیرون از آن، و ثانیاً نقاد است و(
جرئت پرسشگري و نقد را به غایت واجد است.( 255.
ویژگی بسیار مهمی که می توان براي جریان روشنفکر ي قائل بود، نقادياست
.( 26 ) از دید آنان، باید با معیارهاي عقلی به نقد سنت، سیاست، دین، فرهنگ وهمه عرصه هاي
ذهنی و عینی جامعه پرداخت. آنان با قائل بودن به نسبیت حقیقتو تساهل، عرصۀ نقد را پهنۀ گسترده اي می بینند که نمی توان براي آن محدودیتی
Archive of SID
www.SID.ir
117
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
قا
ئل بود. آنچه نوگرایی دینی را با روشنفکري پیوند می دهد اعتقاد آن به نقادياست
( 27 ) اما آنچه آنها را از هم جدا می سازد، اعتقاد نوگرایان دینی به نقادي همراهبا ملاح
ظه ها و اعتقاد به مطلق بودن حقیقت است. آنها در چهارچوب هاي دینی، ب هنقد دینداري و نه دین می پردازند؛ درحالی که روشنفکري با اعتقاد به بنیادهاي
مدرنیته چون نسبی گرایی، عقل گرایی، اومانیسم و اصالت تجربه به نقد سنت، دین و
دینداري می پردازد
. نوگرایی دینی هیچگاه با چنین بنیادهایی به نقد دین نپرداختهبلکه با اعتقاد به حقیقت مطل
ق و اصالت دین و با تفکیک میان گوهر و پوس تۀشریعت، به نقد دینداري مبادرت می ورزد که این مس
ئله خود مواضع آنها را در قبالتجدد آشکار می سازد
. نوگرایان دینی برخلاف دیگر علما ، با جنبه هاي خرافیاعتقادهاي دینی جامعه و بسیاري از عناصري که عقلاً با دین و نیاز هاي جدید
سازگاري ندارد، به چالش پرداخته اند که عدة زیادي از آنها همچون سید جمال و
شیخ هادي نجم آبادي به کفر و ارتداد و حتی بابی
گري متهم شدند .( 28 ) در ادامه بهخواهیم پرداخت و « نوگرایی دینی » بررسی اندیشه هاي مهم ترین بنیان گذاران گفتمان
نسبت آنها را با دین، افکار و تحولات جدید بیان می کنیم
.همان گونه که اشاره شد، باید سید جمال الدین اسدآبادي را بنیان گذار گفتمان
نوگرایی دینی در جهان اسلام و ایران خواند
. نخستین بار در سرزمین هاي اسلامیحرکتی به رهبري او با هدف سازگاري میان اسلام و تجدد و به من
ظور رهایی ازعقب ماندگی و سلطه پذیري آ
غاز شد. اسدآبادي قبل از همه سعی داشت در افکارجامعه به عنوان عامل عقب ماندگی، به پالایش دست زند
:عقیده خرافیه حجابی است کثی
ف، علی الدوام حائل می شود در میان »صاح
ب آن عقیده و میانۀ حقیقت و واقع... بلکه سبب خواهد شد که جمیععمر خود را به اوهام و وحشت و دهشت و خو
ف و بیم بگذراند و ازحرکت طیور و جنب
ش بهام در لرزه افتد و از هبوب ریا ح و آواز رعد ودرخشیدن برقی مضطرب گردد و به واسطه تطیر ات و تشئمات از غال
باسباب سعادت خود بازماند و هر حیله باز و مکار و دج الی را گردن
(29)
«.... نهدArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی118
از ن
گاه سید جمال، اسلام امروزین پاسخگوي نیاز هاي جدید نیست بلکه مسلمانانباید دست به نوسازي و اصلا
ح دینی بزنند و بی آنکه کاملاً رشتۀ ارتباط خود ر ا با(
گذشته قطع کنند، باید از نو در کل دستگاه مسلمانی بیندیشند.( 30اسلام باید بر موج
ب حاجات و لوازم هر قرنی تبدیل یابد تا تطابق با ...»(31)
«.... آن احتیاجات کند و الا آن را ترس زوال استاو مدرنیته را نیز براي جوام
ع اسلامی به صورت اصلاح شده پیشنهاد می کند و اخذآن را به گونه اي
غیر تقلیدي و از روي آگاهی لازم می داند:هر ملتی که اخلاق و رفتار و تمدن ملت هاي دیگر را بدون توجه به »
خصوصیات قومی خود تقلید کند، طبعاً در میان وحدت آن ملت روزنه
(32)
«... کوچکی و راهی براي دخول دشمنان به میان آنان باز می شوداز دید اسدآبادي، نخستین کار در این راه گشودن کتاب تاریخ زندگانی و حیات
بشري است
:از اوضاع و احوال ملت هاي گ
ذشته و مراحل مختلف آن آگاه باش یم و از »تحولات ادواري آن مطلع شویم چون بدین وسیله می توانیم به علل ترقی و
(33)
«. پیشرفت ملل غربی پی ببریموي توجه به علوم جدید را از راه هاي مهم برون رفت از مشکلات می داند و با
اعتقاد به اینکه راه چارة خرابی ها و عقب ماندگی جوام
ع شرقی و مسلمانان منحصربه علم است
( 34 ) و اساساً ملت به علم زنده است،( 35 ) می نویسد:جمیع این ترقیاتی که در اروپا به ظهور رسیده، همه نتیجه علم است و »
اطلاع که ملل اروپا به ح
سن مواظبت خودشان بدون اینکه متوقع و م نتظر36 )
آنها که منع )«... یاري از دولت خودشان باشند، آن را به دست آوردندعلوم و معار
ف می کنند به زعم خود صیانت دیانت اسلام را می نمایند،(37)
«... درحالی که آنها فی الحقیقه دشمن دیانت اسلامیه هستنداسدآبادي میان دین و دنیا تضادي نمی بیند بلکه معتقد است پیشرفت نیز می تواند
Archive of SID
www.SID.ir
119
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
منجر به قوت دین شود
:هر عالم پرهیزگاري اگر به اصل شریعت رجوع کند خواهد دانست که »
علوم و معار
ف معاشیه را به هیچ وجه مضاده و مغایرتی با دین نیست بلکهاگر خوب غور شود، معلوم خواهد شد که این علوم معاشیه سب
ب قوتدین است چون که قوت دین از متدینین است و قوت متدینین نتیجۀ غنا و
ث
روت و جاه و شوکت است و این امور بدون این علوم معاشیه هرگز(38)
«... صورت وقوع نخواهد پذیرفتدر نهایت، او با معرفی استبداد به عنوان منشأ همه خرابی ها ،
( 39 ) و مانع ترقی ،علم آموزي و عامل ورود بی
گانگان( 40 ) که در این راه به حکومت استبدادي ایران نیزسخت حمله می برد، و براي رهایی از آن و استعمار، بهترین ملجأ و آرمان را اسلام
می داند
( 41 ) که می توان از طریق موازین عقلی و تطبیق با مقتضیات جهان نو، بدان ها(
دست یافت.( 42دین مطلقا مایۀ نیک ب
ختی هاي انسان است. پس اگر بر اساس هاي محکم و »پایه هاي متقن گ
ذاشته شده باشد، البته آن دین به نهج اتم سبب سعادتتامه و رفاهیت کامله خواهد شد و به طری
ق اولی موجب ترقیات صوریه ومعنویه شده، علم مدنیت را در میان پیروان خود خواهد برافروخت بلکه
(43)
«. متدینین را به تمامی کمالات عقلیه و نفسیه فائز خواهد گردانیداز دی
گر علماي برجستۀ هم عصر اسدآبادي که تلاش بسیاري براي هماهنگی میاناسلام با تحولات جدید به عمل آورد، اما پیش از همه به اصلا
ح دینی براي-
دسترسی به ترقی و رفع عقب ماندگی توجه نمود، شیخ هادي نجم آبادي ( 19021834 )
است. وي عقل را مهم ترین پیامبر بشر براي تشخیص راه راست می خواند وبه مردم پند می داد که از خرافه، تقلید کورکورانه، عادات و رسوم منفی دوري
شیخ هادي »
: جویند.( 44 ) یحیی دولت آبادي دربارة نجم آبادي چنین نوشته استنجم آبادي از روحانیون معروف و از بیداران عصر حاضر است
... زبانش در بیانحقای
ق احکام شرعی و نشر اخلاق نیکو آزاد و در تخطئه نمودن علنی ، از کارروحانی نمایان و رفتار
طمعکارانۀ آنها بی احتراز است.. و به همین سبب است کهArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی120
بعضی از رؤساي روحانی یعنی کسانی که شیخ معظم رفتار آنها را تخطئه می نماید
45 )
شیخ هادي با انتقاد از ).« بر او حسد برده او را به کفر و زندقه نسبت می دهندوضعیت نابسامان جامعه، بر عقب ماندگی مسلمانان افسوس می خورد و از مردم
می پرسد
:حال چه شد که کفار بر اهل اسلام در بلاد ایران تفوق و علو جستند و »
مردم ایران به تبعیت کفار بلکه سکناي در بلاد ایشان را مایل تر هستند
؟نیست مگر به جهت آنکه عدالت در بلاد ایشان بیشتر و خل
ق در حکومتایشان آسوده تر هستند و اموال و نفوس در تحت حکومت ایشان محفو
ظ تر(46)
«.... استنجم آبادي که در نتیجۀ دیدگاه ها و مواض
ع اصلاح طلب ی دینی خود سخت موردحمله قرار می گرفت و حتی برخی چون
سید صادق طباطبایی او را تکفیر نمودند،به آن گروه از علماي دینی که در برابر منتقدان خود و دگراندیشان به ستیز ه جویی
برمی خیزند و در خرافه پرستی و گمراهی مردم نقش دارند، انتقاد شدید وارد می کند
:ش
خص بی دین تا به لباس اهل دین و زهد و تقوي درنیاید نمی تواند مردم »را اغوا نماید و از ح
ق برگرداند، پس شیاطین انسیه همین اشخاص هستندکه با خدا راهی ندارند و در لباس سالکین راه حقند و مردم ایشان را هادي
و مرشد می دانند نه از روي جهل و نادانی و ناشناسی بلکه از روي مسامحه
و بی مبالاتی، بلکه غالباً می فهمند و می دانند که این اش
خاص هوا پرستند ،...با وجود این به جهت اغرا
ض نفسانیۀ خود متابعت و انقیاد می نمایند وایشان از اینان بهره می برند و اینان از ایشان
... اگر این گفتگو را در نزدبعضی از عوام از اهل تدلیس و تلبیس بنمایی فریاد می کند که کافر شدي،
هر کس به کف
ش عالم بی احترامی نماید به خودش نموده و هر کس به عالمبی احترامی نماید بی احترامی به منوب او نموده پس بی احترامی به خدا و
(47)
.« پیغمبر شدهنجم آبادي به عنوان یک مجتهد دینی در ن
گاه آسیب شناس انۀ خود، با انتقاد ازبی توجهی به ضرورت فهم استدلالی از اصل دین و تأکید بر ضرورت اعتقاد و
Archive of SID
www.SID.ir
121
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
ایمان به اصول دین بر پایۀ استقلال ر
أي و نه تقلید، فقدان حالت عملیه و خلقیه وبرخوردار نبودن از زبان استدلال را از اساسی ترین ضع
ف هاي موجود در حوزةمعرفت و ایمان دینی علما و روحانیان دانسته که ناتوانی در جلب و جذب مردم به
سوي علما و روحانیان از پیامدهاي آن ضع
ف ها به شمار می آید . از همین دیدگاهاصل دین را پایه اش بر
غیر تقلید و ادله وهمیه » : است که وي تأسف می خوردن
گذاشتیم. نه حالت عملیه و خلقیه داریم که مردم را مایل خود نماییم و نه زبان48 )
بی گمان این شیوه از ).« استدلال که به تیغ زبان خلق را به سمت خود کشیمن
گرش اصلاحی نجم آبادي هرگاه در بستر و شرایط تاریخی خود نگریسته شود،واق
ع بینی او را در درك برخی تغییرات و تحولات به وجود آمده، آگاهی وي بهناکارآمدي آن بخش از تفکر سنتی در جامعه که قادر به در
ك روح تغییرات ونیازهاي جدید زمانه نبود و دلبست
گی اش را به ضرورت تجدید نظر نقادانه و(
اصلاحی در این زمینه نشان می دهد.( 49در ادامه باید از مهم ترین ن
ظریه پرداز حکومت مشروطه بر پایه آموزه هاياسلامی یعنی
علامه محمدحسن نائینی سخن گفت که در کنار علماي نجف، ازبزر
گ ترین حامیان انقلاب مشروطه در مقابل شریعت مدار ان و محافظه کار ان بهشمار رفته و راه خود را از دی
گر علماي دینی نیز، از طریق قائل شدن استدلال هايکلامی فقهی و عقلی براي مشرو
طیت که ناشی از درك صحیح او از ماهیتمشرو
طه و آگاهی از تحولات دنیاي جدید بوده است، جدا می سازد . کتاب تنبیهالا
مۀ و تنزیه الملۀ او (آگاهی از ضروریات شریعت و زدودن بدعت و استبداد)، درجواب دو دسته افراد نوشته شد
: غربیانی که به گفته نائینی با تلاش توانستند جبرانعقب ماندگی کرده و امروزه بندگی و اسارت ملت اسلامی را از لوازم اسلامیت
پنداشته اند وازاین رو احکامش را با تمدن و عدالت و یا ضرورت عقل مستقل در
منافات می دانند؛
( 50 ) و کسانی که به گفتۀ نائینی به عنوان دستۀ گرگانی آدم خوار،براي ابقاي شجرة خبیثۀ
ظلم و استبداد و اغتصاب رقاب و اموال مسلمانان وسیله ودستاویزي بهتر از اسم حف
ظ دین نیافتند. او با محکوم کردن گروه شریعت مداران کهاز دید وي با فراعنۀ ایران هم دست شده اند، معتقد است آنچه آنها کردند یادآور
شنا
ئع عهد چنگیز و ضحاك است که باعث شد در جوامع مسیحیان عیب جو، چهرةArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی122
منفی اي از دین ارا
ئه شود؛( 51 ) در نتیجه سکوت را در برابر چنین زندقه، الحاد و لعببه دین جایز نشمرده و به نوشتن کتاب فوق مبادرت ورزید
( 52 ) تا هم چهره اي مترقیاز اسلام در مقابل
غربیان ارائه دهد، و هم با تفسیري نو از اسلام، و هماهنگی آن باتحولات مدرن، راه ترقی کشور و کامیابی مشرو
طیت را فراهم آورد.نا
ئینی که از کتاب تأثیرگذار عبدالرحمن کواکبی طبایع الاستبداد که او نیزاز اندیشه گر ایتالیایی
ویتوریو آلفیري متأثر بود، تأثیر پذیرفت،( 53 ) در مقدمه کتابش باحقیقت استبداد، مشرو
طیت، قانون اساسی، مجلس شوري، حریت و » عنوانبه ضروري بودن سلطنت که من
ظور او همان حکومت است، می پردازد. او ،« مساواتدر فصل نخست کتاب، به هن
گام بحث دربارة حقیقت سلطنت، از ضرورتمحدودیت استیلا سخن گفته است؛ محدودیتی که مورد رضایت همۀ شرای
ع و ادیاناست زیرا سلطنت از نو
ع امانت است و رعایت قواعد امانتداري، فرض است.( 54 ) درفصل دوم و سوم کتاب نیز از ضرورت محدودیت قدرت در عصر
غیبت سخنگفته و مشرو
طیت را یکی از لوازم آن براي جلوگیري از ظلم و ستم حاکمان بهشمار می آورد
. نائینی در فصل چهارم کتاب، به شبهات و اعتراض هاي مخالفان درمورد مشرو
طیت پاسخ داده است. مفاهیم دوگانۀ آزادي و برابري، شالودة استدلالنا
ئینی را به طرفداري از مشروطیت تشکیل می دهد:چون سرمایۀ سعادت و حیات ملی و محدودیت سلطنت و مسئو لیت »
مقولۀ آن و حف
ظ حقوق ملیه همه منتهی به این دو اصل است، لهذا[
مخالفان مشروطه] این دو موهبت عظماي الهیه عزاسمه را به چنین صور(55)
«... قبیحه در آورده اندوي در مورد آزادي و اینکه مخالفان، آن را برگرفته از شیوة فرن
گیان دانسته اند، گفتهاست که اصولاً پیامبران خواسته اند مردمان را از قید فراعنه و بندگی دی
گران آزادسازند
. در پی آن نیز توضیح داده که منظور از آزادي، آزادي از دین نیست؛ بلکهکه » آزادي از استبداد است
.( 56 ) نائینی دربارة دستور یا قانون و این اعتراض مخالفاننیز پاسخ داده است که قانون اگر به « در کشور اسلام، تدوین قانون چه معنایی دارد
قصد تشری
ع نباشد و حالت نظامنامه داشته باشد، بدعت به شمار نمی آید و بر اساسArchive of SID
www.SID.ir
123
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
محدود ساختن
غصب غاصب را ،« مقدمۀ واجب، خود واجب است » این اصل کهمقدمۀ واجب، واجب » متوق
ف به تنظیم و عمل به قانون دانسته و آن را از نوعسیاست از امور حسبیه » دانسته است
.( 57 ) او در پاسخ به این گفتۀ مخالفان که ،« استپذیرفته که سیاست از امور ،« است و دخالت در آن بر همه کس واجب نیست
ن
ظر به شورویه بودن اصل سلطنت اسلامیه، چنانچه » حسبیه است، اما افزوده کهسابقاً مبین شد، عموم ملت از این حیث و هم از جهت مالیاتی که از براي اقامه
مصال
ح لازمه می دهند، حق مراقبت و نظارت دارند و از باب منع از تجاوزات در(
سیاست جزء امور و وظایف عمومی است.( 58 «... باب نهی از منکرنا
ئینی پس از پاسخگویی به ایرادهاي مخالفان، در فصل پنجم کتاب خود،و
ظایف نمایندگان را برشمرده و بر اهمیت ضبط و تعدیل خراج و مالیات وچ
گونگی استفاده از وجوه جمع آوري شده، به مثابه نخستین و اصل ی ترین وظیفۀنمایندگان تأکید کرده است
. مالیۀ درست، به نظر او، متضمن نظامات اصولی درزمینه هایی چون نیروهاي ن
ظامی و انتظامی و مسائلی از این دست است . بحث در(
مورد قراردادها و وضع قوانین نیز از دیگر وظایف نمایندگان است.( 59نا
ئینی در بخش پایانی کتابش هفت عامل را برشمرده که اصل و منشأ استبدادشناخته می شوند
: نادانی و جهل مردمان، سوء برداشت از دین و تبدیل آن به شعبۀاستبداد دینی، شاه پرستی، تفرقه میان مردم، به کارگیري رعب و وحشت و اسباب
خوف مردمان از سوي مستبدان و فراعنۀ هر عصر، استعباد زیردستان،
طبیعی شدناستبداد پذیري و روي آوردن به سیره و اخلاق زورگویانه یا استبداد
طبقاتی، وسرانجام کاربرد نیروي مالی و ن
ظامی براي سرکوب ملت و در خاتمه دوم کتاب ،نا
ئینی با تأثیرپذیري از افکار اندیشمندان جدید و با روش استدلالی به ارائه راه حلبراي دف
ع استبداد می پردازد.با وجود تفاوتی که وي میان دو شعبۀ استبداد سیاسی و استبداد دینی می گذارد،
راه حل هاي او براي هریک ا
غلب مشترك است. نائینی ریشه کن کردن استبداد دینیرا ناممکن نمی داند و معتقد است چون استبداد سیاسی را نیز نمی توان همواره
پوشانید و اتحاد و همکاري علماي دینیِ استبدادگر با استبداد « لباس مشروعیتش »
محسوب شود، بنابراین و با توجه « اعانت بر حف
ظ دین » سیاسی نمی تواند هموارهArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی124
به پیدایش رشد تدریجی آگاهی عمومی در میان مردم می توان انتظار داشت که
سرانجام، هم استبداد دینی و هم استبداد سیاسی و هم اتحاد و همکاري میان آن دو
(
در جامعه پایان یابد.( 60از دی
گر علماي عصر مشروطه که در دفاع از مشروطیت و منطق تحولاتجدید، رساله اي را با نام
رساله انصافیه نگاشت، ملا عبدالرسول کاشانی بود کهمی توان از وي به عنوان نمونۀ کامل اندیشمند نوگراي دینی یاد نمود
. او که از نظرروشنفکري حتی از نا
ئینی صریح تر بود، چنان از اصلاح گري دینی سخن می گویدکه نشان دهندة آگاهی او از منط
ق دوران جدید و درك آگاهان ۀ وي از مشروطیتاست
. پیشنهادها و نظراتی که وي در رساله اظهار می دارد، همگی براي انتظام اموردنیایی بوده است؛ ازاین رو مشرو
طیت براي ملا عبدالرسول گا می هم در اینراستاست
.او در مورد آزادي که آن را تفاوت میان انسان و حیوان می داند ، معتقد است
:انسان باید آزاد باشد، تا آزاد نباشد، انسان نیست
. آزادي انسان یعنی اینکه مختار »نفس و مال و عیال و منزل و کسب و امور معاشیه خود باشد و همچنین در قلم و
پس از «
... طبع و عقاید و تکلمات و حرکت و سکون و غیر ذلک، خود مختار باشدتعری
ف آزادي، ملا عبدالرسول همچون متفکران غربی، میان آزادي و خودسري فرقلابد قانونی لازم است براي »
: می گذارد که مرز میان آن دو را قانون تعیین می کندآزادي که منجر به تعد
ي و خودسري نشود تا در ضمن آزادي این شخص دیگران61 )
این سخن )«. هم آزاد باشند و در ضمن آزادي دیگران این شخص هم آزاد باشدملا عبدالرسول یادآور گفتۀ
جان استوارت میل در مورد آزادي است که حد آزادياز دید وي تا جایی است که مان
ع آزادي دیگران نشود.کاشانی پس از
ذکر ضرورت آزادي و قانون، به مشروطیت پرداخته و آن را درصاحب منصب آن هرچه بکنند کسی ح
ق » مقابل دولت مطلقه قرار می دهد کهسؤال و جواب ندارد، درحالی که مشرو
طه دولتی است که صاحب منصب آن ملزمباشند به ا
طاعت قانون و نشر عدل سلطنت پادشاه، وزارت وزرا، وکالت وکلا ،دارالشوري، مجلس سنا، عدلیه، قاضی مح اکمات و سایر مناصب که همه داده
می شود اما مشرو
طاً. چون تمام از رعیتند، باید در نهایت عدل از روي قانون رفتارArchive of SID
www.SID.ir
125
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
62 )
در این گفته او حق حاکمیت مردم، ).« کنند تا این منصب از آنها گرفته نشودانتخابی بودن مناصب سیاسی و ح
ق بازپس گیري آنها به رسمیت شناخته می شود کههم
گی ریشه در چهرة نخست مدرنتیه دارد.اول عمل دولت مشرو
طه از » : کاشانی سپس به بیان ارکان مشروطیت می پردازدو
غیر ذلک است « بلدي » و « ولایتی » و « دارالشوري » دید او، مسئله انتخاب وکلايکه توسط آراي اشخاص صورت می پذیرد
. از ارکان دیگر مشروطه این است کهباید دولت مشرو
طه داراي سه قوة مقننه (با دو مجلس نمایندگان و مجلس سنا کهاز
طرف مردم انتخاب می شوند)، مجریه و قضاییه باشد. سوم از اصول مشروطه ازآزادي » ، دید او، آزادي مجام
ع (احزاب و گرو هها) است. چهارم از اصول مشروطیتاست چون آزادي انتخاب، آزادي در قلم،
طبع، صنعت، کسب و سایر لوازم « ملتتعیش که هرچه بخواهند بنویسند و هرچه می خواهند
طبع کنند و... او خرابی ایران(63)
.« را همه ناشی از عدم آزادي می دانداو که از عملکرد محاف
ظه کاران و شریعت مداران در اعدام مشروطه طلبانی چونصور اسرافیل
و میرزا ملک المتکلمین سخت متأثر شده بود، به عنوان پنجمین اصل،شمشیر براي تصحی
ح عقاید نزد پیامبر (ص) نبود، » : در مورد تساهل معتقد است64 )
کاشانی در ).« بلکه یا براي دفع دشمن بود یا براي جلب مردم تحت قانون صحیحتساوي در محاکمات می داند میان شاه و گدا، » ادامه ششمین اصل مشرو
طیت رااست که با
ذکر آیات « دفع ظلم » هفتمین اصل از نظر او .« عالم و جاهل، فقیر و غنیو احادیث چنین حقی را براي مردم به رسمیت می شناسد
.( 65 ) هشتمین اصل ازنفس و عر
ض و مال است . دیگر از اصول مشروطه، « امنیت » ، اصول مشروطیتاست که من
ظور اعلان و ثبت و ضبط مجازات و « تشهیر مفاوضات سیاست »متجاوزین به حقوق اجتماعی براي عبرت گیري و کاهش جرم است از هر
طبقه واست
. « شایسته سالاري » ، صنفی که باشد . دهمین اصل مشروطیت از نظر اوث
بت » دوازدهمین ؛« اخذ مالیات از مردم بر حسب ثروت آنهاست » ، یازدهمین اصلسیزدهمین، تأسیس مکتب خانه به شیوة نوین است
. او ؛« دخل وخرج مملکت استدر اینجا به بسیاري از علما انتقاد کرده و عدم ارتباط آنها و جامعۀ اسلامی با علوم
(
جدید را از عوامل بدفهمی ها و عقب ماندگی ها می خواند.( 66Archive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی126
کاشانی به موانع استقرار مشروطیت ،« رساله انصافیه » در بخش دیگري از
می پردازد که نشان از مطالعه و تفکر عمیق و آگاهی نویسنده از تحولات و اندیشۀ
کسانی می داند « بی علمی » سیاسی جدید دارد. وي نخستین مانع تحقق مشروطه را
یعنی » ، است « تزاحم مشاغل » ، که عهده دار سیاست هستند. دوم از موانع مشروطه
یک نفر چند شغل داشته باشد، مثلا یک نفر هم مجتهد است، هم قاضی، هم وکیل،
هم محرر، هم کارگزار، هم دلال، هم طبیب، هم اهل خبرت، هم مباشر دیوان و غیر
عدم تبعیت » ، سیم از موانع «. ذلک، پانزده شغل می گیرد و همه را ناقص می گذارد
بعضی مشروطه خواه ان « تندروي » ، چهارم ؛« بعضی اولیاي امور است از قانون
فقر و وابستگی اقتصادي به خارج » ، بی خرد و روزنام هنویسان بی علم است؛ پنجم
« عدم ترس از خد ا » است؛ هفتم « عادت به ظلم » ، ششم از موانع مشروطیت ؛« است
(
است.( 67 « یأس و ناامیدي » ، است و هشتم از موانع مشروطیتسرانجام در جبهۀ نوگرایی دینی عصر مشرو
طیت، باید از حاج شیخ اسداللهممقانی
یاد کرد که برخی او را بزرگ ترین و مهم ترین روحانی اصلاح طلب دینیمی خوانند
.( 68 ) وي که نویسندة رسالۀ مسلک الامام فی سلامه الاسلام است، چهار« عملکرد روحانیت » و « آداب و رسوم دینی » ،« نهادهاي دینی » ،« معرفت دینی » حوزة
را به نقد کشیده و با توجه به تحولات مشرو
طه، ریشه هاي عقب ماندگی مسلمانان رامعرفتی و ناشی از در
ك نادرست آنها به ویژه برخی علما از تحولات جدید و عدم(
هماهنگی با آن می داند.( 69ممقانی مهم ترین ویژگی هاي لازم براي به کسب مرجعیت کلیه ش
ئون از سويهمۀ علوم عصریه و » و « باید به مقتضیات این عصر »
: علما را چنین برشمرده استتا بتوانند به رفعش قیام نمایند و داراي کلیۀ » عالم باشند « احتیاجات کنونی مردم
فنون و علوم عصریه باشند تا اینکه از روي استحقاق، مرج
ع کلیۀ شئون زندگیهمچنین دربارة انوا
ع علوم و دانش هاي جدید مانند ریاضیات، شیمی، .« مردم بشوندحکمت، مکانیک، تاریخ عمومی ملل، تاریخ سیاسی قدیم و جدید، حقوق عمومی و
خصوصی، حقوق اساسی، حقوق بین الملل، امور ن
ظامی، علم اقتصاد و علم سیاستبا بهره گیري از شیوه هاي متداول آموزش و تحصیلات عالی در دانش
گاه ها و مراکز(70)
.« علمی اروپا آگاه باشندArchive of SID
www.SID.ir
127
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
وي با انتقاد از شیوة آموزشی رای
ج و غالب در میان روحانیان معتقد استضع
ف و ناتوانی در آموزش صحیح و کارآمد اسلام، یکی از مهم ترین عواملی استکه به دور از دسترس قرار گرفتن مفاهیم اسلامی و دشواري فهم آن در میان مردم و
در نتیجه سستی ایمان آنها و گرایش گروهی از مردم به ویژه جوانان به سوي دی
گرمکاتب و عقاید انجامیده است
.( 71 ) ممقانی در بخش دیگري از دیدگاه اصلاحی خوداز » دربارة تشکیلات حوزه هاي علمیۀ دینی تصری
ح کرده که بر علما لازم است تاروي پروگرام درست، به تأسیس یک دارالفنون مع
ظم اسلامی اقدام فرمایند و منقسمکه در آنها علوم مختل
ف « به چندین شعبه نمایند، مثل دارالفنون هاي بزرگ عالمدینی با شیوه هاي جدید و کلیۀ علوم و دانش هاي جدید و زبان هاي مختلفی مانند
عربی، ترکی، فرانسوي، آلمانی و ان
گلیسی تدریس و تحصیل شود .( 72 ) و براي آنهر سالی پس از » باید
.« علماي اسلام از حیث موازنۀ عالم اسلام، منورالافکار باشند »تکمیل تحصیلات علمی و دینی خود، جمعیتی به دارالفنون و مدرسه هاي بزر
گاروپا اعزام فرمایند و از ترقیات محیرالعقول دول اروپایی آگاه شده و به چشم دیده
و شوکت آنان را مشاهده کرده آن وقت خواهند دانست که حف
ظ اسلام نه آن(73)
.« جوري بوده که بعضی زعم کرده اندممقانی با تأکید بر عصري بودن فهم دین و ضرورت توجه علما به در
كتحولات و دگرگونی ها و نیز تفاوت نیازهاي مردم و جامعه در گذشته، امروز و
وض
ع احتیاجات امروز و فرداي ما غیر از دیروز است و به » : آینده چنین می نویسدمقتضیات این عصر، مسلمانان ایرانی چیزي که در حالت کنونی از علما منت
ظر و(74)
.« مترقب هستند غیر از آن است که پیش انتظار داشتندهمین اش
خاص که قائل به قول مذکور [ ریاست مجتهدان بر امت و جامعۀ »اسلامی در زمان غیبت امام معصوم
(ع)] می شوند، اگر به علوم واحتیاجات مسلمانان در امروز به مقتضاي عصر واق
ف نباشند، چطورمتصور است که شارع تجویز مداخلات آنها را بفرماید و چگونه می شود
که عالم به فروع مسائل عبادیه مثل طهارت و نماز و روزه باشد، او را
شارع، مرجع تعبدي یک جمعیت اسلامی فرماید، یا کسی که اقصی درجه
اطلاع علمی وي در عالم منحصر بر این علوم باشد که ببینیم ظواهر الفا
ظArchive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی128
من باب ظن خا
ص حجت است یا ظن مطلق، شارع مقدس دین حنیفاسلام، او را مرجع کلیۀ امور ملکیه و معاملاتیه و حربیه و عبادیه و سیاسیه
بفرماید
... بداهت و عقل هر عاقلی حاکم است اشخاصی که در صورتعدم اطلاع بر علوم لازمه، اداره یک قصبه را نمی توانند بکنند، کجا برسد
که ریاست ملکیه و ملیه و سیاسیه و حربیه یک مملکت اسلامی را اداره
(75)
«. فرمایندنتیجه گیري
پیشرفت
غرب طی تحولات عظیم ذهنی و عینی، سبب فاصله و تمایزات عمده ايمیان کشورهاي جهان شد که به تدری
ج به سلطۀ آن بر کلیه جهان انجامید . استعمارغ
ربیان همراه با ورود افکار و مظاهر جدید، تمامی جهان را دچار تحولات وچالش هاي بزر
گ ساختاري کرد؛ به ویژه آنکه میان مدرنیته و تفکر رایج و غالب دردی
گر نقاط جهان از نظر ماهوي تفاوت هاي بنیادین وجود داشته است. شکل گیريدر قالب دینی
) ) « سنت » گفتمان تجدد در عرصه جهانی که سبب رستاخیز گفتماندر عصر جدید به من
ظور پاسخگویی به پدیده ها و نیازهاي مدرن شد ،( 76 ) همراه باعقب ماندگی شرق نسبت به
غرب جدید، به تقابل هاي اساسی در همه ابعاد زندگیدر جوام
ع سنتی به ویژه اسلامی انجامید. در پاسخ به چالش هاي به وجود آمده و بهمن
ظور رهایی از استعمار، استبداد و عقب ماندگی در دوران جدید، تلاش ها وجنبش هاي اجتماعی متعددي شرو
ع به بالیدن گرفت که در ایران، نقطه آغاز آن رامی توان از زمان
عباس میرزا و پس از شکست از روسیه و اصلاحات صدراعظم هاياصلا
ح طلب ولی ناکام به ویژه نقطه اوج آن یعنی انقلاب مشروطه دانست.درحالی که به من
ظور برون رفت از وضعیت موجود، تلاش عده اي تحت عنوانروشنفکران صرف تطبی
ق با تحولات و اندیشه هاي جدید شد، این مسئله از سويگفتمان دینی از
طریق بازگشت به خویشتن مذهبی ممکن بوده است. درون گفتماندینی نیز گرچه در اعتقاد و التزام به بنیادهاي شریعت اشترا
ك نظر وجود داشته ، امااین گفتمان خود به خرُده گفتمان هاي بزر
گ دیگري تقسیم می شد. در مقابل علماییکه تنها راه جبران عقب ماندگی و رهایی از استعمار را شریعت می خواندند و تجدد
Archive of SID
www.SID.ir
129
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
را در ضدیت کامل با دین می دانستند، برخی دی
گر نیز بوده اند که با وجود اعتقاد بهشریعت به عنوان راه حل مشکلات، تجدد را تنها بر اساس بنیادهاي مذهبی قابل
قبول می خواندند
.از میان گفتمان مدرن و دینی، جریان نوپایی شکل گرفت که پیش از آن هرگز
سابقه نداشته و زایش آن محصول چالش میان سنت و تجدد بوده است
. جریاناخیر که به نوگرایی دینی شهرت دارد، برخلاف سایر جریان ها ، با هدف تطبی
قعقلانی دین با مقتضیات جدید از یک سو و بومی سازي تجدد از سوي دی
گر،درصدد سازگاري میان شریعت و تجدد برآمد
. این جریان با تمیز میان گوهر وپوستۀ دین، آن بخش از دین را که جز
ء اصول اعتقادي و گوهر آن محسوبمی شود،
غیر قابل تغییر خوانده ولی نسبت به آنچه مسائل ثانوي و تاریخی دین رادر بر می گیرد، ن
گاهی استدلالی، تفسیري و حتی نقادانه دارد . نوگرایان دینی بهمن
ظور پاسخ به مسائل جدید و برو نرفت از بن بست عقب ماندگی و ستیز میانسنت و تجدد، احکام دینی را به اولیه و
ثانویه و قوانین را نی ز به شرعی و عرفیتقسیم نموده، و تدوین احکام
ثانویه و قوانین عرفی را تا جایی که با اساس دین درتضاد نباشد، ممکن دانستند
.( 77 ) این در حالی بود که با وجود ارائه تفسیري جدید ومنطب
ق گرانه از دین، در رابطه با تجدد نیز با پذیرش هر دو چهرة آن، بنیادهاي آن راقابل تفسیر و تردید می دانستند
. نوگرایان دینی با اعتقاد به ضرورت دموکراسی،قانون گذاري، جامعه مدنی، توسعه، آموزش جدید و
... براي همه جوامع، اماخرد گرایی، اومانیسم، نسبی گرایی، اصالت تجربه، دنیامحوري و سکولاریزم را که از
بنیادهاي مدرنیته محسوب م یشوند، در چهارچوب آموزه هاي دینی قابل پذیرش
نمی دانستند
.در این راستا، نوگرایان دینی برخلاف عدالت مداران درون گفتمان مذهبی، با
استفاده از روش استدلالی و نقادانه در کنار روش هاي فقهی و کلامی، نقدهاي
اساسی به مدرنیته که آن را داراي زمینه هاي
غربی می خواندند و هم به تفاسیردینی
غالب ابراز داشته اند. آنها به منظور جبران عقب ماندگی و رفع چالش میانسنت و تجدد، از یک سو، مدرنیته را بر اصول اخلاقی و معنوي مبتنی نموده و
نقدهاي شدیدي به وجوه شی وارگی، مادي، استعماري و سرمایه داري آن وارد
Archive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی130
نمودند و از سوي دیگر، با استفاده از روش استدلالی، برخی تفاسیر دینی را به
منظور تطبیق با تحولات جدید مورد نقد قرار داده اند. در نهایت آنکه نوگرایی دینی
در مقابل نوگرایانی که تنها راه برون رفت از بحران را در کنار نهادن سنت و پذیرش
تجدد می خواندند، و شریعت مدارانی که راه حل ممکن را تنها در اجراي شریعت و
نفی تجدد دانسته و در مقابل تحولات جدید ایستادگی می نمودند و آن را نشانۀ کفر
و الحاد می خواندند، خواهان مذهبی مدرن در پاسخگویی به نیازهاي جدید و
مدرنیت هاي بومی بوده اند که در ضدیت با اعتقادات دینی نباشد . جریان نوگرایی
دینی که از همان ابتداي شکل گیري، به عنوان رویکردي جدید منشأ تأثیر ات عمده
بوده، در دهه هاي پس از انقلاب مشروطه نیز در ایران و سایر کشورهاي اسلامی
گسترش زیادي نموده و در حوزه هاي ذهنی و عینی همواره تأثیرات بسیاري از خود
õ
( بر جاي گذارده است.( 78Archive of SID
www.SID.ir
131
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
پ ی نوشت ها
1
. Peter Osborne, Modernity: Transition from Past to the Present, (Oxford: Blackwell, 1997),pp. 346-350.
،
( 2. حسین بشیریه، درآمدي بر جامعه شناسی تجدد، (قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1379.21-
صص 243
. داریوش شایگان، افسون زدگی جدید، هویت چهل تکه و تفکر سیال، مترجم: فاطمه.
ولیانی، (تهران: نشر و پژوهش فرزان روز)، 13804
. مهدي رهبري، مشروطه ناکام: تأملی بر رویارویی ایرانیان با چهره ژانوسی تجدد ،. (
تهران: انتشارات کویر، 1387 )، ص 213در
: انقلاب مشروطه، از سري مقالات دانشنامه ،« قانون اساسی » ، 5. سعید امیرارجمند.99-
ایرانیکا، (تهران: امیرکبیر، 1383 )، صص 113،
( 6. فریدون آدمیت، ایدئولوژي نهضت مشروطیت ایران، (تهران: انتشارات پیام، 1355ص
. 4147
. محمدعلی u1583 دطهرانی (کاتوزیان)، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ، (تهران : شرکت.(
سهامی انتشار، 13798
. B. Bayer and J. Shotter (eds), Reconstructing the Psychological, Subject, (London: Sage,1998).
9
. E. Laclau, and C. Mouffe, Hegemony and Socialist Strategiest: Towards a RadicalDemocratic Politics
, (Verso: London, 1985).10
. Michel Focault, The Archaeology of Knowledge, Translated by A. M. Scheridan Smith,(New York: Pantheon Books, 1972), p. 49 & 117
.11
. علی اصغر قره باغی، تبار شناسی پست مدرنیسم، (تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگی،. 1380 )
، ص 27312
. Norman Fairclough, Language and Power , (London and New York: Longman, 1991), pp.43-47.
13
. Ian Craib, Experiencing Identity, (London: Sage, 1998), pp. 4-5.14
. هیوبرت دریفوس و پل رابینو، میشل فوکو، فراسوي ساخت گرایی و هرمنوتیک ،.340-
مترجم: حسین بشیریه، (تهران: نشر نی، 1376 )، صص 341.(
15 . یواخیم واخ، جامعه شناسی دین، مترجم: جمشید آزادگان، (تهران: سمت، 1380Archive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی132
16
. ژان فرانسوا لیوتار، وضعیت پست مدرن: گزارشی درباره دانش، مترجم: حسینعلی.
نوذري، (تهران: گام نو، 1380 )، ص 2417
. فرزین وحدت، رویارویی فکري ایران با مدرنیت، مترجم : مهدي حقیقت خواه،.110- (
تهران: ققنوس، 1382 )، صص 11218
. نصر حامد ابوزید، نقد گفتمان دینی، مترجم: حسن یوسفی اشکوري و محمد.
جواهرکلام، (تهران: یادآوران، 1381 )، ص 2819
. محمد محیط طباطبایی، نقش سید جمال الدین اسدآبادي در بیداري مشرق زمین ،. (
قم: دفتر سازمان تبلیغات، بی تا)، ص 25220
. عبدالکریم سروش، رازدانی و روشنفکري و دین داري، (تهران : مؤسسه فرهنگی.(
صراط، 137921
. لطف الله آجودانی، علما و انقلاب مشروطیت ایران، (تهران: اختران، 1383 )، صص.159-212
22
. عبدالهادي حائري، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق ،.126- (
تهران: امیرکبیر، 1364 )، صص 13023
. غلامحسین زرگري نژاد، رسائل مشروطیت ( 18 رساله و لایحه دربارة مشروطیت)،.275- (
تهران: کویر، 1377 )، صص 29224
. سنت عقل گرایی در ایران و جهان اسلام، ریشه در تفکر شیعه و فلاسفه اسلامیچون فارابی، ابن سینا، ملاصدرا و
... دارد که این بار در رویارویی با تحولات جدید ومدرنیته، در میان نوگرایان دینی سرباز نمو د
. این شیوه همواره مخالفان زیادي میانمسلمانان داشته که تحت عنوان بدعت و کفر، به کارگیري روش هاي عقلی را نفی
می کردند
. با این وجود به این نکتۀ مهم نیز باید توجه کرد که عقلانیت نزد نوگرایان دینی،عقلانیت در چهارچوب دین است و نه خار
ج از آن، درحالی که عقلانیت مدرن،ساختارشکنانه و بیرون از دین بوده و هی
چگونه محدودیتی براي عقل قائل نیست.25
. محمدرضا تاجیک، دین، دموکراسی و روشنفکري در ایران امروز، (تهران: مؤسسه.116-
تحقیقات و توسعه علوم انسانی، 1384 )، صص 11726
. باتامور، تامس برتون، نخبگان و جامعه، مترجم: علیرضا طیب، (تهران : انتشارات.
دانشگاه تهران، 1371 )، ص 77.
راه نو، سال اول، شماره 9 ،« درباره روشنفکري دینی » ، 27 . احمد نراقی28
. Keddie. Nikki, Sayyid jamal ad-Din, al-Afghani, A Political Biography, Los Anjele: Univof California Press, 1972) ,p. 16-17.
29
. سید جمال الدین اسدآبادي، نیچریه یا مادیگري ، (قم : دفتر انتشارات اسلامی،.
بی تا)، ص 5530
. محمد اقبال لاهوري، احیاي فکر دینی در اسلام ، مترجم : احمد آرام، (تهران :.112-
رسالت قلم، بی تا)، صص 11331
. مرتضی مدرسی چهاردهی، سید جمال الدین و اندیشه هاي او ، (تهران : پرستو،. 136 )
، ص 151 0Archive of SID
www.SID.ir
133
انقلاب مشروطه، تجدد و زایش نوگرایی دینی در ایران
32
. سید جمال الدین اسدآبادي، عروة الوثقی، مترجم: زین العابدین کاظمی خ لخالی،.90- (
تهران: حجر، بی تا)، صص 91.
33 . همان، ص 22934
. محمد محیط طباطبایی، نقش سید جمال الدین اسدآبادي در بیداري مشرق زمین ،. (
قم: دفتر سازمان تبلیغات، بی تا)، ص 25235
. احمد موثقی، علل و عوامل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه سید جمال.
اسدآبادي، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378 )، ص 147.
36 . محیط طباطبایی، پیشین، ص 25337
. سید جمال الدین اسدآبادي، مقالات جمالیه، به کوشش ابوالحسن جمالی، (تهران :.
طلوع آزادي، 1355 )، ص 95.
38 . همان، ص 83.
39 . همان، ص 25940
. سید جمال الدین اسدآبادي، اسلام و علم، مترجم: سید هادي خسروشاهی، (تهران:.71-
محمدي علمیه، 1348 )، صص 7341
. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، مترجم: کاظم فیروزمند، حسن.
شمس آوري و محسن مدیر شانه چی، (تهران: مرکز، 1377 )، ص 57.
42 . حمید عنایت، شش گفتار درباره دین و جامعه، (تهران: موج، ب یتا)، ص 11.
43 . اسدآبادي، نیچریه یا مادیگري، پیشین، ص 7444
. حائري. عبدالهادي، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق ،. (
تهران: امیرکبیر، 1364 )، ص 92،
45 . یحیی دولت آبادي، حیات یحیی ( 4 جلد )، (تهران : عطار و فردوسی، 1371.123-
پیشین، جلد 1)، صص 12446
. شیخ هادي نجم آبادي، تحریر الغطاء، به کوشش مرتضی نجم آبادي، (تهران: بی تا)،.125-
صص 126.
47 . همان، ص 88.121-
48 . همان، صص 12249
. لطف الله آجدانی، علما و انقلاب مشروطیت ایران ، (تهران : اختران ، 1383 )، ص.196
50
. محمدحسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله ، با مقدمه سید محمود طالقانی،. (
تهران: شرکت سهامی انتشار، 1360 )، ص 3.
51 . همان، ص 5.
52 . همان، ص 6.221-
53 . حائري، پیشین، صص 223.42-
54 . نائینی، پیشین، صص 62.
55 . همان، ص 37.64-
56 . همان، صص 66Archive of SID
www.SID.ir
زمستان
1388 ® شماره 1 ® سال پنجم ® پژوهشنامه علوم سیاسی134
.73-
57 . همان، صص 86.78-
58 . همان، صص 79.90-
59 . همان، صص 104.120-
60 . همان، صص 14261
. ملا عبدالرسول کاشانی، رساله انصافیه (نگرشی بر اصول و موانع مشروطیت )،.75- (
کاشان: مرسل، 1378 )، صص 7662
. زرگري نژاد، غلامحسین، رسائل مشروطیت ( 18 رساله و لایحه دربارة.563-
مشروطیت)، (تهران: کویر، 1377 )، صص 564.
63 . کاشانی، پیشین، ص 9364
. همان..
65 . زرگري نژاد، پیشین، ص 590.
66 . کاشانی، پیشین، ص 106.588-
67 . زرگري نژاد، پیشین، صص 601.
68 . آجدانی، پیشین، ص 20369
. حاج اسد الله ممقانی، مسلک الامام فی سلامه الاسلام، به کوشش صادق سجادي،.23- (
تهران: تاریخ ایران، 1363 )، صص 25.25-
70 . ممقانی، پیشین، صص 27.
71 . آجدانی، پیشین، ص 208.
72 . ممقانی، پیشین، ص 41.
73 . همان، پیشین، ص 58.
74 . همان، پیشین، ص 28.
75 . همان، پیشین، ص 3676
. گفتمان سنت در فرایندي غیریت ساز و در تقابل با تجدد و رویارویی با مسائل وپدیده هاي مدرن داراي چهارچوب هاي معنایی متمایزي در دوران معاصر شد
.77
. شریعت مداران در این بخش، همه احکام اخروي و دنیوي دین را قابل اجرادانسته و هرگونه تغییر در آن را بدعت می خوانند
.78
. در این باره می توان به نقش این جریان به ویژه دکتر علی شریعتی در بیدارياسلامی و در مقابله با جریان هاي لیبرال، مارکسیستی و ملی گرا در دهه هاي
1340 و 1350و در وقو
ع انقلاب اسلامی سال 1357 اشاره کرد.Archive of SID
www.SID.ir