تعریف جامعه شناختی شایعه، اهداف آن و . . .
از ديرباز مفهوم و اصطلاح شايعه در محاورات روزمره مردم و در نوشتههاي صاحبان رأي و انديشه به كار رفته است. گاهي شايعه خود به رسانهاي تبديل ميشود كه به هماوردي با رسانههاي رسمي ميپردازد. چنين اهميتي موجب شده است تا كارگزاران عمليات رواني از شايعه به منزله ابزار و روشي براي تخريب روحيه حريف، برآشفتن تودهها و تحقق ساير اهداف و مقاصد خويش بهرهگيرند.
از نظر آلپورت و پستمن (تحليلگران رويكرد روانشناختي شايعه) عوامل گوناگوني، موجب شكلگيري در رواج شايعه ميباشد كه تمايل براي رفع ابهام، يكي از آنان است.
از موافقان با ديدگاه آلپورت و پستمن ميتوان به ميلر و رابرت رنپ، فورستر و اجكا اشاره كرد. آنان نيز معتقد هستند وجود ابهام (فقدان اطلاعات) در مورد موضوعات مهم در بين گروههاي متجانس (نظير مردم يك شهر، يك يگان نظامي و ...) موجب رواج سريع شايعات ميشود.
در ادامه نويسنده به اين نكته اشاره ميكند كه در فرآيند شكلگيري شايعه سه عامل اصلي وجود دارد:
الف- شايعه غالباً از طريق صحبتها و مكالمات شخصي افراد منتقل ميشود بدون اين كه اين امر نيازمند دليل و برهان باشد.
ب- شايعه عمدتاً مربوط به وقايع و رويدادهاي مهم، اشخاص مشهور، مسئولان، مردم، سازمانها و نهادهاي مهم ميباشد.
ج- شايعه خبري است كه در نتيجه مباحثات گروهي به صورت بازسازي شدهاي در آمده است.
اهميت و ضرورت پرداختن به مسئله شايعه به طور خلاصه بدين شرح است:
1- بالا بردن اضطراب احتمالي و تأثير آن بر ميزان بهرهوري و توليد و كاهش دادن را نشان ميدهد.
2- از آنجايي كه بخش بزرگي از سخنان عادي در اجتماع، شايعه است در خور توجه است
3- شايعه را نبايد كاري غيرعادي، پيش پا افتاده در رفتار اجتماعي معقول بشر انگاشت.
دكتر تنهايي در كتاب نظريههاي جامعه شناسي خويش، مراحل يا سطوح رشد شايعه را اين گونه شرح ميدهد:
الف- مرحله خلاصه يا هموار كردن: داستان يا مفهوم به صورت يك جمله كوتاه درآورده ميشود، تا قابل فهم گردد و به راحتي نقل شود.
ب- مرحله حاد كردن، تيز كردن يا حساس كردن: مفاهيم در اين مرحله حادتر از آن چه هست بيان ميشوند تا تحريك عاطفي را موجب شوند.
ج- مرحله همانندسازي: موضوع و مفهوم بايد طوري بيان گردد كه با سنگ فكريها يا پيشداوريها و كارهاي فرهنگي ما موافق باشد.
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت شايعه، پديدۀ اجتماعي بسيار خطرناكي است ولي با مديريت صحيح آن ميتوان از آن در راستاي منافع خود، سود جست. براي ايجاد شايعه دو عامل «ابهام و اهميت» ضروري هستند. وجود شايعه بدون يكي از اين دو عنصر محال است، زيرا نسبت بين اين دو ضرب است، در نتيجه با نبود يكي از آنها جواب صفر خواهد بود.
براي تغيير پيام و تبديل آن به يك شايعه و ايجاد تغيير و دگرگوني ذهني در مخاطبان سه فرآيند كلي تسطيح[1]، برجستگي[2] و همانندسازي[3]، موجب زدودن حقيقت به انحرافسازي و زياد كردن تمرينات موجود در شايعه ميشوند، البته عوامل اجتماعي و فرهنگي در ادراك حسي انسان تأثير به سزايي دارد.
نويسنده در بخش دوم كتاب به انتقال شايعه ميپردازد كه سه عمل ادراك، به حافظه سپردن و گزارش كردن از فردي به فرد ديگر طي ميشود.
فقدان خبر و منابع موثق: فضاي رواج شايعه را گسترش ميدهد. براي رواج شايعه عموماً از مردم استفاده ميشود و رسانهها در مرتبه بعد آن را دامن زده و يا تكذيب ميكنند. نقطه تمركز شايعات نكاتي است كه مردم حساسيت بيشتري نسبت به آنها دارند.
كاربرد عمده شايعه در جنگهاي تبليغاتي و رواني است و زمان شيوع آن بيشتر در موقعيتهاي نابسامان و آشفته و زمانهاي بحراني جنگهاي سرد و گرم است. برجستگي و دربرگيري، دو ويژگي مشترك شايعه و خبر است.
منشاء شايعه را بايد حوادث و مشاهدات مبهم و سردرگم دانست. هدف شايعه نيز توضيح حقايق خام است يعني تلاش ميكند تا واقعيت را روشن كند. اين كه شايعه درست است يا خير؟ در حقيقت شايعه مزاحم است و بعضي اوقات حقايق را بيان ميكند و براي قدرتها خطر ايجاد ميكند و همين اثبات ميكند كه شايعه الزاماً نادرست نيست.
از شايعه برداشتهاي مختلفي ميشود و از آن جمله اين است كه؛ عاملان عمليات رواني شايعه را در درون سناريوي فراگير عمليات رواني خويش قرار ميدهند و از آن براي تخريب روحيه، فريب دشمن، سلب اعتماد مردم و سربازان از رهبران و فرماندهان و ... آن استفاده ميكنند و عدهاي ديگر معتقد هستند كه شايعه، شبه واقعيت است همانند مارك تواين كه ميگويد: «تا حقيقت كفشهاي خود را به پا كند، دروغ نيمي از جهان را زير پا ميگذارد»
از نظر كاپفرر، شايعه خود نوعي رسانه است كه اطلاعات را دهان به دهان منتقل ميسازد، به باور او «شايعات اطلاعات و اخبارياند كه همزمان و موازي با اخبار رسمي جريان دارند و گاه خلاف منبع رسمي عمل ميكنند»، در ادامه نويسنده به تعاريفي همچون اسطوره ميپردازد. لاپينز و فارنس ورث ميگويند: «اسطوره عبارت است از شايعهاي كه جزئي از ميراث ملي شده است و در بسياري موارد كلمه شايعه به جاي اسطوره به كار ميرود كه عكس آن نيز درست است.»
شايعه شاخص روحيه نيز هست؛ زيرا ما شايعات بدبينانه در مورد شكست و مصيبت و ... داريم و هم شايعات خوشبينانه كه در مورد صلح، اطمينان خاطر و ... است.
به نظر ميرسد كه شايعات نقش پر اهميتي در ايجاد و تشديد اغتشاشات و شورشهاي عمومي دارند به همين سبب شناسايي نقش آنها قبل و حين آشوب و پس از آن ميتواند به پيشگيري از آن كمك كند.
در بخش سوم كتاب نويسنده انواع شايعات را دستهبندي كرده است كه به شرح ذيل است:
1- شايعات خزنده
2- شايعات آتشين (سخت و تند)
3- شايعات غواصي (پايدار)
4- شايعات توهمانگيز
كاپفرر با بررسيهاي خود دريافته است كه «هفت زمينه عمده براي شايعات سياسي وجود دارد كه ميتوان آنها را هفت گناه كبيره شايعات تلقي كرد» كه بدين ترتيب است:
1-دستهاي نامرئي يا قدرتهاي پنهاني
2- توافقهاي محرمانه
3- شايعات سياسي پول و فساد مالي است
4- بيماري و ناتواني رهبران حكومتي
5- روابط نامشروع جنسي و داشتن چند زن
6- تعارض گفتار و كردار زمامداران حكومتي
7- خيانت سياستمداران
در سنجش چهارم كتاب به علل پذيرش شايعه و مصاحبه پرداخته شده كه عبارتند از:
1- تنفر
2- پذيرش شايعه براي توجيه خود
3- شكستن سكوت ملالآور
4- تحريف واقعيتها
يكي از مطالب مهم اهداف شايعهسازي است كه شامل:
1- كيش شخصيت بعضي از افراد
2- ايجاد باور نزد ديگران
3- تخريب رواني
4- افشاندن تخم بياعتمادي
5- حفظ پايگاه طبقاتي افراد، بهرهكشي و غارت دسترنج انسانهاي محروم
6- نگه داشتن مردم در جهل و خرافات
شايعات در حيطههاي مختلف رواج مييابد كه اهم آن عبارتاند از:
1- شايعات سياسي
2- شايعات اقتصادي
3- شايعات مذهبي
4- شايعات امنيتي
حال به اين بايد اشاره كرد كه، ويژگيهاي افراد شايعهپذير، شايعهگو و شايعهجو چيست؟ به طور كلي برجستهترين ويژگيهاي افراد اشاره شده عبارت است از:
1- سادهلوحي و زودباوري
2- ناامني و زودبرانگيختگي
3- پرگويي و گزافهگويي
4- غيبت و دروغگويي
5- ايستايي شخصيت و عدم اعتماد به نفس
6- خود توجهي و كژانديشي
نظر اسلام در رابطه با شايعه شنيدني است كه ما (مسلمانان) به فرموده قرآن بايد جستجوي حقيقت (تحدي حقيقت) كنيم خداوند در سوره حجرات آيه 6 ميفرمايند: «يا مؤمنان اگر بدكار و فاسقي براي شما خبر بياورد فوراً تحقيق كنيد، مبادا كه به خاطر جهالت به ديگران صدمه بزنيد و به زودي از آن چه كردهايد پشيمان شويد و توبه كنيد با وجود چيزهايي كه گفته شد آيا باز هم فكر ميكنيد كه دست پنهاني در كار است؟»
هر اندازه در يك جامعه مسئلهاي (شايعهاي) براي مردم مهمتر و حساستر باشد آن شايعه با سرعت بيشتري رواج پيدا ميكند و نيز چنين است مسئلهاي كه جامعه نسبت به آن دچار ابهام هستند.
راهكارهاي مقابله با شايعه بدين قرار است:
1- پيشگيري
2- درمان
3- اطلاعرساني دقيق، شفاف و به موقع پيرامون مسائل
4- كار فرهنگي مستمر و دقيق
5- برخورد فيزيكي با مراكز شبهه فراكني
البته راهكارهايي از نظر اسلام ارائه شده است كه بدين مضمون است: 1- تشكيك 2- سكوت
تأثير شايعات از نظر اسلام در جامعه شامل 10 مورد است كه به صورت اجمال به چند مورد از آن ميپردازيم:
1- گسترش ناامني، ترس و اضطراب
2- ايجاد تفرقه و رويارويي بين اقشار جامعه
3- به خطر انداختن امنيت عمومي جامعه و ...
و در ادامه به عوامل مؤثر در ترويج شايعه از نظر اسلامي ميپردازيم كه در اين كتاب به 6 مورد اشاره شده است كه ما به اختصار به آنها اشاره ميكنيم:
1- ميزان اهميت موضوع در جامعه
2- وضعيت و اوضاع و اموال مناسب
3- ابهام در خبر يا موضوع
4- اطلاعات و اخبار متناقض
5- شدت هيجانات و تشنجهاي عاطفي
6- خلاء اطلاعات
و نهايتاً نويسنده در بخش ششم كتاب به نتيجهگيري مباحث مطرح شده پرداخته است.
در اینجا به یک شایعه ی سیاسی ملی و جهانی ، اهدافی که به دنبال داشت و شفاف سازی آن میپردازیم :
شایعه :
"نگاه سخن پراکنی صهیونیستی دبکافایل به نقل از منابع سوریهای تکفیری مدعی شد که کاروان حامل قاسم سلیمانی را در شرق استان حلب مورد اصابت موشک تاو قرار داده است و سردار سلیمانی کشته شده است"
وبگاه تحلیلی «دبکا فایل» وابسته به منابع اطلاعاتی صهیونیستی در تازهترین ادعای خود به نقل از منابع سوریه ای تکفیری مدعی شد که کاروان حامل سرلشکر قاسم سلیمانی را در شرق استان حلب مورد اصابت موشک تاو قرار داده است.
این وبگاه که در میان اصحاب رسانه به انتشار اخبار کذب و بی اساس شهره است و اخبار آن در صدر جوک های رسانه ای قرار دارد در ادامه افزود: در این حادثه سرلشکر سلیمانی و سه تن از فرماندهان ایرانی دیگر کشته (شهید) شدند!
رد شایعه :
اولین حضور سردار سلیمانی در برابر دوربین های رسانه ها و در مراسم دیدار جمعی از کارگزاران نظام با رهبر معظم انقلاب ، نقطه پایانی بود بر شایعه صهیونیستی شهادت سردار سلیمانی در دمشق .!
پشت پرده شایعات شهادت سردار سلیمانی چه بود؟
هفته نامه مثلث در گزارشی به پشت پرده شایعات مربوط به شهادت سردار سلیمانی در انفجار تروریستی دفتر سازمان امنیت ملی سوریه پرداخته است.
در این گزارش آمده است؛
«فرمانده زنده است» و کابوس دشمنانش همچنان ادامه دارد، این واقعیتی دلنشین برای حلقه مقاومت در جهان است که انتشار تصویر حاجقاسم سلیمانی در مراسم دیدار هفته گذشته کارگزاران نظام با مقام معظم رهبری آن را روایت میکند. هنوز دقایقی از انفجار تروریستی در دفتر سازمان امنیت ملی سوریه نگذشته بود که یک خبر روی خروجی رسانهها غرب بالاخص رسانههای صهیونیستی قرار گرفت. در همین راستا بود که سایت العربیه وابسته به خاندان آلسعود از احتمال کشته شدن سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران در افنجارهای دمشق خبر داد و به نقل از سایت صهیونیستی (آروتز شوا» نوشت: «برخی از منابع خبری گفتهاند که قاسم سلیمانی در جلسه مسئولان امنیتی سوریه که روز چهارشنبه 18/7/2012 در دفتر سازمان امنیت ملی این کشور برگزار شده بود، حضور داشت.» اما ساعاتی نگذشت که مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران، سردار رمضان شریف در پاسخ به ادعای رسانههای صهیونیستی درباره شهادت سردار سلیمانی در دمشق گفت که نقل این خبر آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاعرسانی به افکار عمومی ارائه میشود. اما ماجرای انفجار ترویستی در سوریه چه بود؟ پس از انتشار اخبار ضدونقیض درباره این اقدام تروریستی این روزنامه «الرأی» کویت بود که با انتشار گزارشی توجهات فراوانی را به خود جلب کرد.
الرأی نوشته بود: حلقه نزدیک به بشار اسد اعلام کرد که عملیات انفجار «اتاق بحران» سوریه و کشته شدن سران امنیتی دمشق فقط به همین هدف محدود نبود بلکه ترور سران، بخشی از طرحی از پیش تعیین شده برای تغییر نظام و اشغال دمشق در همان زمان عملیات ترور بود. در این انفجار تروریستی داود راجحه، وزیر ، آصف شوکت، رئیس دستگاه اطلاعات، حسن تورکمانی، مشاور بشار اسد در امور نظامی و هشام اختیار، رئیس دفتر شورای امنیت ملی سوریه در آن ترور کشته شدند و محمد الشعار، وزیر کشور مجروح شد. رسانههای صهیونیستی و عربی ادعا میکنند که حاج قاسم سلیمانی از حاضران این نشست بوده است.
اما چرا آرزوی شهادت سردار را دارند؟برای رسیدن به جواب این سؤال بیشک بهتر است به اخبار و گزارشات رسانههای غربی درباره سردار سلیمانی مراجعه کرد. روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی درباره او نوشته است: «قدرت و وجهه قاسم سلیمانی به عنوان کسی که قدرتمندترین بازیگر عرصه منطقه است در سه سال گذشته افزایش یافته است. برخی از مقامات عراقی او را ستایش میکنند»اوج عصبانیت آمریکاییها از سردار بزرگ سپاه ایران در عراق را باید در این اعتراف دید: «هشت سال گذشته ما شاهد جنگ بین متحدین و نمایندگان سپاه قدس با ارتش آمریکا بودهایم که نتیجه آن را اکنون میبینیم، چرا که ارتش آمریکا در حال ترک عراق است.»
همچنین روزنامه معتبر آمریکایی «مک کلثی» تأکید میکند: «یکی از قدرتمندترین چهرههای موعود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبهنظامیان یک روحانی بلندپایه یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست. این فرد یک ژنرال ایرانی است که هماکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده شده است.
ژنرال «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروهای قدس شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در خاورمیانه است.» این البته نخستینبار نیست که غرب و صهیونیستها از آرزویشان برای ترور و به شهات رساندن سردار قاسم سلیمانی سخن میگویند.
پیش از این نیز شماری از مسئولان آمریکایی در نشستی و آشکارا پیشنهاد کردند که باید با عملیات محرمانه برخی مسئولان ایران را ترور کرد. عضو بنیاد دفاع از دموکراسی آمریکا درباره سردار قاسم سلیمانی گفته بود: «تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش.»
خبرگزاری فرانسه سال گذشته اعلام کرد که شماری از نظامیان و کارشناسان نظامی آمریکا به دولت این کشور پیشنهاد کردند که ترور مسئولان و سران معینی از ایران را بهخصوص در نیروی سپاه ایران در دستور کار قرار بدهد. «جککین» رئیس سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا در جلسه استماع کنگره در این خصوص گفت: «چرا آنان - مسئولان ایرانی - را نمیکشیم؟ این افراد حدود هزار آمریکایی را کشتهاند، چرا ما آنها را ترور نکنیم؟ نمیگویم اقدام نظامی کنیم ولی عملیات محرمانه - ترور را پیشنهاد میکنم.»
همان زمان بود که «روئل مارک گرچت» کارشناس بخش خاورمیانه در سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و عضو بنیاد «دفاع از دموکراسیها»با بیان اینکه سپاه ایران از همان منطقی که آمریکا براساس آن عمل میکند، استفاده نمی کند تأکید کرد که آنان - سپاه ایران - ر ا نمیتوان مرعوب کرد مگر ا ینکه «یکی از آنان کشته شود» این مقام آمریکایی صراحتاً به نام قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت.
گرچه در این خصوص اعلام کرد که قاسم سلیمانی بسیار سفر میکند... " تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش "