loading...
انقلاب اسلامی
پوریا بصیری بازدید : 132 چهارشنبه 02 دی 1394 نظرات (0)

 

معرفی

اميرعباس هويدا فرزند عينالملک بهايي بود. پدر او در 9191 ]م[ در بيروت دکان واکسي داشت که پس از

ذخيره مبلغي پول به تهران آمده و با خواهر اديبالسلطنه سرداري ازدواج ميکند. با کمک اديبالسلطنه

سرکنسول ايران در بيروت و دمشق ميشود و در زمان جنگ جهاني دوم با صدور گذرنامه ايران به يهوديان

فراري، طلا ميگرفت و از اين راه ثروتمند شد. پدر هويدا لقب عينالملک را با کمک سردار اسعدبختياري

و با پرداخت 022 تومان از مظفرالدين شاه گرفته است. تحصيلات مقدماتي اميرعباس در تهران بيروت

انجام شده سپس به بروکسل و پاريس رفته تحصيلاتش را ادامه ميدهد. در پاريس با عبدالله اتنظام مربوط

شد و با او رابطه صميمانه برقرار کرد. وي درسال 9209 وارد خدمت وزارت خارجه شد.

در 9221 به وسيله انتظام وارد خدمت شرکت نفت شده و به سمت معاون رئيس هيئت مديره شرکت نفت

انتخاب شد. در مدت خدمت در شرکت نفت چندين بار کار خلاف مرتکب شد که دکتر اقبال آنها را

جمعآوري کرده است. ولي چون عضو لژ فراماسونري مهر )ميترا( بود و دکتر اقبال هم فراماسون بود، عليه

او عملياتي انجام نداده و اعمال خلاف او را مخفي نگهداشت.

وقتي حسنعلي منصور به نخست وزيري رسيد هويدا را به سمت وزير دارائي کابينه خويش برگزيد. و

زماني که منصور کشته شد شاه هويدا را که وزير دارايي بود مامور تشکيل دولت جديد نمود و بدين ترتيب

نخستين کابينه اين مرد در 99 بهمن 9232 معرفي گرديد.

5

دوران قبل از صدارت

تغيير داد در سال 9021 ش در تهران متولد » هويدا « که بعدها نام خانوادگي خود را به » ممدوح « امير عباس

شد. پدرش حبيب الله عين الملک و مادرش افسرالملوک، نتيجه عزت الدوله، تنها خواهر تني ناصرالدين

نام داشت که بعد ها با خواهر حسنعلي منصور ازدواج کرد » فريدون « شاه بود. تنها برادر وي .

میرزا رضا قناد و بهاء

هنگامي که علي محمد باب فتنه بابيت را در شيراز آغاز کرد از جمله افرادي که به حلقه ي مريدان او

پيوست ميرزا رضا قناد، پدر حبيب الله عين الملک )پدر بزرگ امير عباس هويدا( بود .

را تا عکا » بهاءالله « بهاء ملقب به » حسينعلي « هم چنين پس از مرگ باب، ميرزا رضا از جمله افرادي بود که

واقع در اسرائيل همراهي کرد .

وي همچنان از افراد نزديک وي محسوب مي شد و بارها از » عباس افندي « پس از مرگ بهاء و جانشيني

را انتخاب کرده » ممدوح « طرف وي مورد مدح قرار گرفت حتي براي مدتي هم فرزندانش نام خانوادگي

بودند . ميرزا رضا از جمله افراد 1 نفري بود که هنگام قرائت وصيت نامه ي عباس افندي بالاي سر او حاضر

بودند .

سفر به دمشق

حبيب الله عين الملک هم راه پدر را در پيش گرفت و به سلک بهائيان پيوست و از طرفداران عباس افندي

شد. امير عباس دو ساله بود که پدرش به عنوان سر کنسول ايران در دمشق منصوب شد و خانوادگي به آن

6

جا رفتند . اين در سالي است که هنوز ميرزا رضا قناد زنده است و عباس افندي هم آخرين سال عمرش را سپري مي

کند و اين مأموريت با توجه به حضور بهائيان در عکا از موارد قابل تأمل است .

حدود سه سال بعد پس از بازگشت به ايران و اقامت حدود هشت ماهه دوباره به همان پست مشغول شد

بااين تفاوت که اين بار سرزمين فلسطين و هم چنين دفتر کنسولي ايران در بيروت هم به حوزه ي کارش

اضافه شد . پیوستن به گروه تمپلرها

امير عباس تحصيلات ابتدايي خود را در دمشق آغاز کرد و پس از اين که پدرش تصميم گرفت ادامه ي کار

خود را در بيروت انجام دهد در مدسه ي فرانسوي آن جا به ادامه ي تحصيلات پرداخت . او در اين مدرسه به گروهي موسوم به تمپلرها (templar) پيوست. از لحاظ تاريخي تمپلر ها سلحشوراني

بودند که در جنگ هاي صليبي عليه مسلمين مي جنگيدند. عده اي بر اين عقيده اند که همين تمپلرها بودند

که » آليانس جهاني اسرائيل « که هسته ي اوليه ي فراماسونري را تشکيل دادند. اين مدرسه شاخه اي بود از

در جهت همدردي با يهوديان و رسيدگي به گرفتاري هاي آنان در سراسر جهان بر پا شده بود. هم چنين

مدتي هم در مدرسه آمريکايي بيروت تحصيل کرد و تحت آموزش تعاليم امپرياليستي و صهيونيستي قرار

گرفت . علاقه ي خاصي پيدا کرده بود و تا پايان عمر هم رابطه اش » رنه دومان « هويدا در بيروت به دختري به نام

براي من و امير رفاقت مهم تر از عشق است.عشق زود گذر است «: را با وي حفظ کرد. رنه دومان مي گفت

و هرگز عمري نمي پايد.رفاقت همه عمر باقي است » سفر به اروپا

مائده هاي « هويدا پس از گذراندن مراحل اوليه تحصيلات، راهي اروپا شد. تنها کتابي که به همراه داشت

نوشته آندره ژيد بود که از کتاب هاي محبوب وي محسوب مي شد.کتابي که نويسنده آن اعلام » زميني

ديگر به گناه ايماني ندارم « ميکرد که ».

7

او آرزو داشت تا در دانشگاه فرانسه درس بخواند. ابتدا به انگلستان رفت و طي مدت يک سال زبان

انگليسي راتکميل کرد و آماده بود تا براي دانشگاه به فرانسه برود که ناگهان در روابط بين ايران و فرانسه

بحراني حاصل شد و او نتوانست ويزا ي تحصيل در آن جا را بدست آورد و لاجرم به بروکسل رفت و در

رشته ي علوم سياسي به تحصيل پرداخت

» شا « با » شاه « جناس

در فرانسه » شا « در فارسي را با کلمه ي » شاه « داستان از اين قرار بود که در يکي از نشريات فرانسه کلمه ي

به معني گربه جناس شده بود و همين امر باعث شد تا رضاشاه سفير ايران را از فرانسه احضار کند . هويدا پس از پايان تحصيلات در سال 9209 شمسي به ايران بازگشت و به استخدام وزارت امور خارجه

درآمد و در سمت کارمند اداره دفتر وزارتي مشغول به کار شد.وي همچنين در همين سال براي گذراندن

خدمت وظيفه به دانشکده افسري رفت و پس از اتمام دوره ي يکساله ي آن به وزارت خارجه بازگشت و

در سمت کارمند اداره اطلاعات مشغول کار شد.پس از مدتي به بيروت رفت تا مقدمات بازگشت مادرش به

ايران را فراهم کند و در پس از بازگشت به تهران به عنوان وابسته ي سفارت ايران در پاريس در

مرداد 9203 ش به فرانسه رفت. هنگامي که امير عباس در فرانسه بود فريدون هويدا)تنها برادر اميرعباس که

چهار سال از او کوچک تر بود( در رأس هيأتي وارد پاريس شد .

هم چنين حسنعلي منصور نيز از طرف وزارت خارجه براي مأموريتي به پاريس آمد. در اين جا بود به

دوستي بين حسنعلي منصور و امير عباس شکل گرفت.دوستي که تاپايان عمر ادامه داشت .

قاچاق مواد مخدر

در اين زمان مسئله ي مهمي که رخ داد داستان قاچاق بود .هنگامي که فرانسه درگير جنگ جهاني دوم بود

گروهي از ثروتمندان آنجا توانسته بودند که دارايي خود را به بانک هاي کشور سوئيس منتقل کنند و حال

که اوضاع آرام بود در پي اين بودن که اموال خود را به فرانسه بازگردانند. به همين دليل به سراغ افراد

داشتند.افراد زيادي در اين دام افتادند که ازجمله ي » پيک سياسي « ديپلمات مي رفتند چرا که آن ها عنوان

آن ها امير عباس هويدا بود . عده زيادي از ايرانيان مقيم پاريس بازداشت شده اند و جرم آن ها قاچاق مواد «: راديو پاريس اعلام کرد

8

در گزارش ساواک ». مخدر بوده است.در ميان بازداشت شدگان نام عده اي از اعضاي سفارت ديده مي شود

اسم امير عباس هويدا آورده شده است .

اين واقعه تنها با تکذيب نامه ي هويدا و حسنعلي منصور پايان يافت که از جمله علل آن مي توان به

منصوب شدن انوشيروان سپهبدي به وزير خارجه و هم چنين اوضاع آشفته داخلي ايران که دائما شاهد

تغيير دولت ها بود اشاره کرد . اعزام به اشتوتگارت

در همين زمان عبدالله انتظام که هويدا را به عنوان پسرخوانده پذيرفته بود و هويدا هم او را «patron» يا

ارباب خطاب مي کرد به رياست دفتر کنسولي ايران در اشتوتگارت منصوب شد. در نتيجه امير عباس هويدا

راهي اشتوتگارت گرديد و حسنعلي منصور هم به آن جا آمد .

در سال 9202 شمسي با منصوب شدن عبدالله انتظام به عنوان وزير مختار راهي لاهه شد و امير عباس هم

به ايران بازگشت.اوضاع کشور با توجه به فعاليت هاي مصدق و آيت الله کاشاني بحراني بود .

به همين سبب هويدا به فکر خارج شدن از کشور افتاد و توانست تا سمتي را در کميسيون پناهندگان در

که نقش اساسي در ايجاد » ارنست وان هک «. ژنو براي خود بدست آورد و در سال 9222 ش به آن جا رفت

لژ هاي فراماسيوني در ايران داشت حامي سر سخت او در اين مأموريت بود . پس از کودتاي 02 مرداد عبدالله انتظام به عنوان وزير امور خارجه تعيين شد و تصميم به بازگرداندن هويدا

به ايران گرفت اما بنا به درخواست وان هک هويدا تا سال 9221 ش در تشکيلات سازمان ملل در ژنو باقي

ماند . شوراي آمريکايي صهيونيزم « گروهي هويدا را از اعضاي » (AZL) مي دانند که فعاليت هاي او در سازمان

ملل پوششي بر عضويت او در اين شورا بوده است .

در اين سال زمينه از هر لحاظ براي بازگشت هويدا به ايران فراهم بود.حسنعلي منصور رييس دفتر نخست

وزير بود، عبدالله انتظام هم به دليل خدماتش به کنسرسيوم به عنوان وزير مشاور مشغول به کار بود تا براي

رياست شرکت ملي نفت آماده شود. هم چنين منصور هم به او گفته بود که بايد ايران بازگردد چراکه

9

با اين حال با کمک رجبعلي .» نوبت ما به زودي خواهد رسيد « رابطينش در آمريکا وعده کرده اند که

منصور پدر حسنعلي-که سفير ايران در ترکيه بود امير عباس به آن جا رفته و به عنوان نفر دوم سفارت

مشغول کار شد . هویدا کیست « اعلامیه ای تحت عنوان » پس از مدت کوتاهي حسن ارفع به جاي رجبعلي منصور گماشته شد و بين آن ها اختلافاتي رخ داد و

سرانجام هويدا به ايران بازگردانده شد و در شرکت نفت مشغول به کار شد. پس از اين که هويدا به عنوان

منتشر شد که در قسمتي از » هويدا کيست « وزير دارايي کابينه ي منصور انتخاب شد اعلاميه اي تحت عنوان

آن آمده بود :

«... هويدا به آنکارا منتقل گرديد.در زمان مأموريت ايشان تعداد زيادي از خانواده هاي بهايي ايران به ترکيه

مهاجرت کردند و به اتکاء قدرت و نفوذ هويدا به فعاليت پرداختند و دولت ترکيه از اين امر مطلع د و

کشف کرد که خانواده هاي بهايي تحت هدايت و رهبري هويدا به چنين فعاليت هاي مضر و خلاف قانون

ترکيه دست زده اند.از اين رو جمعي از بهايي ها را بازداشت کردند و از دولت ايران خواستند که هرچه

زودتر در تغيير وي اقدام کند.آقاي سرلشکر ارفع، سفير کبير وقت در ترکيه، براي حفظ حيثيت کشور سعي

وافي مبذول داشت و دولت ايران را متوجه عمليات زيان بخش هويدا کرد و درخواست تغيير وي را

نمود ...» چندبار در مورد علت تأخير ورود و يا غيبت هاي مکررش ...«: حسن ارفع هم در پيرامون اين ماجرا گفت

تحقيق کردم و معلوم شد ايشان از طرف محفل جهاني بهاييان مقيم ترکيه را دارد، که ضمن اشتغال به کار

در سفارت ايران و با استفاده از موقعيت ديپلماتيک و پاسپورت سياسي، نهايت سعي خود در خدمت به

بهاييان را معمول مي دارد . سازمان اطلاعاتي ترکيه که فعاليت سفارتخانه هاي خارجي را زير نظر داشت متوجه رفتار خلاف شئون

ديپلماتيک هويدا شده و چندبار به طور غير مستقيم اين مطلب را به ما گوشزد کردند . من در مقام سفير، چندبار سعي کردم هويدا را به تهران برگردانم اما او که توسط حاميان پر قدرت بهايي

اش در تهران پشتيباني مي شد، بيدي نبود که با اين بادها بلرزد .

11

برگشتن او به تهران و انتقال يافتن او از وزارت خارجه به شرکت نفت هم به صلاحديد همان حاميان پر

قدرتش صورت گرفت و ربطي به سوء رفتار دوران خدمت او در آنکارا نداشت » هویدا، عضو هیئت مدیره ی شرکت نفت

هويدا پس از ماجراي ترکيه ، براي يک مأموريت موقت به آمريکا رفت. در سال 9221 ش عبدالله انتظام به

عنوان مدير کل شرکت ملي نفت ايران انتخاب شد. هويدا هم پس از بازگشت از امريکا به شرکت ملي نفت

رفت و پس از مدتي هم با فرمان محمدرضاشاه به عضويت هيئت مديره درآمد.متن فرمان به قرار زير است : « با تأييدات خداوند متعال

ما محمدرضا پهلوي شاهنشاه ايران

نظر به استدعاي تيمسار سرلشکر علي اکبر ضرغام وزير داراي که به وسيله جناب دکتر اقبال نخست وزير

معروض افتاده است به موجب اين فرمان امير عباس هويدا را براي مدت چهار سال به سمت عضو هيئت

مديره شرکت ملي نفت ايران منصوب نموديم اميرعباس به موجب اين حکم يک مهماني در منزلش واقع در دروس شميران برگزار کرد . ( براي هويدا در شرکت نفت حقوق گزافي در نظر گرفته شده بود .)

گردآوری افراد بهائی مسلک

هويدا افرادي از هم مسلکان بهايي خود را گردآورد از جمله : -« که از بهائيان تحصيل کرده در انگلستان بود که در زمان نخست وزيري هويدا مشاور عالي » فؤاد روحاني

او بود و هم چنين هويدا قصد داشت او را دبير کل سازمان همکاري منطقه اي ايران، ترکيه و پاکستان کند . -« تحصيل کرده در رشته مهندسي نفت در امريکا که از بهاييان بود و از اعضاي لژ » هوشنگ فرخان

فراماسيون آفتاب و هم چنين مدير عامل شرکت ملي گاز

تحصيل کرده در رشته حقوق، که از بهاييان بود و از افراد مورد اعتماد افسران اسرائيلي ،» يدالله شهبازي

که با دکتر المودي-فرماندار سابق تا آويو-رفت و آمد هاي نزديک داشت .

11

زني که به علت ارتباطات خصوصي اش با مردان مختلف از نظر ساواک فردي منحرف ؛» وجيهه معرفت

بود و البته تا پايان عمر کاري هويدا همواره منشي مخصوص او بود . -« که با اشرف پهلوي روابطي داشت و رييس دفتر هويدا در شرکت نفت و هم چنين نخست » پرويز راجي

وزيري را برعهده داشت .

نيز مرتبط شد و به عضويت اين سازمان درآمد. در 9232 ش. حسنعلي منصور به » ساواک « او در 9222 با

ايران « به وجود آورد. اين تشکيلات که بعدها به حزب » کانون مترقي « پيشنهاد امريکاييها تشکيلاتي به نام

تغيير نام داد، با پوشش کمک به اصلاحات ارضي و اصلاحات اقتصادي و سياسي در کشور به وجود » نوين

آمده بود و در آن جمعي از نخبگان و تحصيل کردگان دانشگاههاي امريکا و اروپا شرکت داشتند. هويدا نيز

به دليل سابقه دوستي با حسنعلي منصور از ابتدا وارد اين تشکيلات شد .

در آبان 9230 ش به علت مخالفت انتظام با زياده روي هاي اسدالله علم نخست وزير ،منوچهر اقبال به جاي

او برگزيده شد. رابطه ي وي با هويدا خوب نبود .

نخست وزیری حسنعلی منصور

پس از اين که حسنعلي منصور در هفدهم اسفند همين سال به نخست وزيري رسيد هويدا هم به وزارت

دارايي منصوب شد. هويدا با اين که علاقه داشت در رأس وزارت خارجه قرار گيرد اما به وزارت دارايي

رفت تا در گزارش هاي نفتي جانب اربابان خود را نگه دارد چراکه مأمور اصلي تهيه ي بيلان و فعاليت

هاي کنسرسيوم بود. علاوه بر اين به دليل اختلافي که بين منوچهر اقبال و منصور بوجود آمده بود منصور

او را وزير دارايي کرد تا از نظر اداري اقبال زير نظر او قرار گيرد .

12

کابینه ی حسنعلی منصور هویدا وزیر دارایی شد تا در گزارش های نفتی جانب اربابان خود را نگه

دارد

حدود 30 روز قبل از صدور فرمان نخست وزيري منصور خبرگزاري آلمان خبر نخست وزيري او را

مخابره کرد ! اوضاع نفت

با افزايش درآمد نفت جشن هاي 0122 ساله اجرا شد .

در سال 9239 ش روزنامه دنيا نوشت که 0222 و به نقلي 1222 بهايي و به لندن اعزام شدندو به هر يک از

آن ها 1222 دلار ارز به همراه نفري 9012 تومان تخفيف بليط هواپيما داده شد . امام خميني)ره( برآشفت و در دهم فروردين 39 ضمن مقايسه اين سفر با سفر سرشار از مشکلات حجاج

در باره ي معاملات شرکت نفت فرمود : « يک شخصي به من گفت که يک معامله اي کرده است شرکت نفت با ثابت پاسال و در اين معامله

تخفيفي داده است که بيست و پنج ميليون تومان در اين تخفيف نفع برده است، براي نفع اين جمعيتي که

13

فرستادند به لندن بر ضد اسلام.اين وضع نفت ما ... » وزارت دارایی

از جمله اقدامات هويدا در زمان وزارت دارايي تصويب لايحه ي دريافت 022 ميليون دلار وام و هم چنين

خريد 01 هزار تن ذرت از امريکا و خريد 12 هزار تن گندم از شوروي بود . همچنين وي نظام کامپيوتري مدرني در وزارت دارايي به راه انداخت.از جمله مواردي که در دوران وزارت

دارايي هويدا باعث ايجاد تنش در جامعه شد مسئله ي گران کردن بنزين و نفت بود که مي خواست با اين

کار مقدمات شکست منوچهر اقبال را در مذاکرات نفت فراهم کندتا بعدا خود در رأس شرکت نفت قرار

گيرد . چگونگی به صدرات رسیدن هویدا

ترور منصور توسط محمد بخارایی

9032 ش حسنعلي منصور /99/ عمر آشنايي منصور و هويدا حدود بيست سال بود. در ساعت 92 صبح 9

توسط محمد بخارايي جلوي مجلس شوراي ملي ترور شد و او را به بيمارستان پارس که رئيس آن دکتر

منوچهر شاهقلي،پزشک بهايي و عضو مؤسس کانون مترقي بود بردند.اين که چرا او را به نزديک ترين مرکز

درماني نبردند از نکاتي است که بايد بررسي شود . هنگامي که تيم پزشکي خبر مرگ منصور را به هويدا دادند در حالي که هنوز دکتر ها در اتاق پيش هويدا

بودند او با شاه تماس گرفت و اين خبر را به زبان انگليسي به اين نحو به شاه رساند

کابینه محلل

پس از مرگ منصور، هويدا مسئول تشکيل کابينه شد. بسياري افراد کابينه ي وي را موقت مي شمردند و به

طنز مي گفتند که کابينه ي هويدا محللي بيش نيست. اين در حالي است که وي مدت 92 سال سکان

نخست وزيري کشور را در دست داشت و تنها نخست وزير مشروطه اي بود دوران صدارتش به اين درازا

انجاميد .

14

فريده امامي، همسر منصور، شاه را عامل قتل شوهرش مي دانست. همچنين نگاهي منفي به هويدا هم پيدا

کرده بود چرا که او به نخست وزيري رسيده بودو به همين دليل به آن ها اهانت مي کرد .

با تلاش امير عباس هويدا لايحه اي در مجلس به تصويب رسيد که به موجب آن فريده تا پايان عمرش،

تمام حقوق و مزاياي يک نخست وزير را دريافت مي کرد.اين لايحه در حالي به تصويب رسيد که صحبت

از موجودي ده ميليون و پانصد هزار دلاري منصور در بانک هاي مختلف امريکا در ميان بود و از طرف

ديگر بين فريده امامي)همسر منصور( و منصور الملک )پدر حسنعلي( بر سر تقسيم دارايي هاي او در

سوئيس اختلاف شديدي در گرفته بود . از نکاتي که در پيش فرمان نخست وزيري هويدا قابل توجه است)و ممکن است اشتباه اداري يا کاتب

9232 ثبت شده است /92/ باشد( اين است که تاريخ امضاي آن 1 !

اشتراکات منصور و هویدا

امير عباس هويدا و حسنعلي منصور علاوه بر اشتراکات روحي و اخلاقي از نظر سوابق و موقعيت

خانوادگي هم اشتراکاتي داشتند : - پدر هر دو از کارگزاران رژيم رضاخان بودند .

پدر هر دو در سال 9293 ش مورد بي مهري رضاخان واقع شدن - - پدربزرگ هردو موقعيت اجتماعي ويژه نداشتند.پدربزرگ هويدا قناد و پدربزرگ منصور خشت مال بود . - از طرف مادري هردو وضعيت خاصي داشتند . -هويدا در ميسيون لائيک هاي مدرسه ي فرانسوي بيروت درس خواند و منصور در دبيرستان فيروز بهرام

که وابسته به انجمن زرتشتيان بود .

15

صدارت هویدا

هويدا کمتر از 99 ماه در مقام وزارت دارايي بود که منصور به قتل رسيد و هويدا بر خلاف تصور و انتظار

عمومي به سمت نخست وزيري رسيد.

معرفی کابینه وزیران

اميرعباس هويدا از روز هفتم بهمن ماه 9232 ش. آغاز به کار کرد و کابينه خود را 99 بهمن ماه معرفي نمود.

در شروع کار دولت وي تصور ميشد که دوره حکومت هويدا سه چهار ماه بيشتر طول نکشد؛ ولي هرچه

زمان ميگذشت، حکومت هويدا ثبات بيشتري پيدا ميکرد.

تغییرات کابینه

هويدا در طول مدت صدارت خود بارها کابينه خود را ترميم کرد و دست به تغيير وزرا زد. اولين ترميم

کابينه وي در بهار 9233 ش. صورت پذيرفت که "جمشيد آموزگار رقيب جدي هويدا به مقام وزارت دارايي

و "دکتر شاهقلي" نيز در رأس وزارت بهداري منصوب شدند. اگرچه هويدا در تغيير کابينه دخالت ميکرد؛

ولي نميتوان نقش شاه و "فرح" و خواهران وي را در انتخاب وزرا و معاونان و مشاوران بيتأثير دانست

هويدا با تغيير وزرا و يا تشکيل وزارتخانه جديد سعي در کاهش قدرت و وظايف وزرا داشت.

هویدا و قوه مقننه

هويدا در دوره مجلس بيست و سوم با کمک نمايندگاني که خود بر سر کار آورده بود، هر قانوني را که

ميخواستند، تصويب ميکردند؛ از آن جمله ميتوان، به رأي استقلال بحرين که جز ايران محسوب ميشد،

اشاره کرد و با توجه به حمايت انگليس جزاير سه گانه تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسي به ايران داده

شد

سیاست خارجی ایران در دوره هویدا

هويدا در روند سياست خارجي کشور نقش درجه اول را نداشت و فقط تابع سياستهاي شخص شاه بود؛

هويدا هميشه در سخنان خود گفتههاي شاه تأکيد ميکرد.

16

ایران و آمریکا

در دوران صدارت هويدا دوستي ايران و آمريکا به اوج خود رسيد، به طوري که اين دوره مصادف با سرازير

شدن سلاحهاي آمريکايي به ايران ميباشد.

ایران و شوروی

بخش اعظم دوران صدارت هويدا همزمان با سالهايي بود که در آن شاه و ايران از استقلال بيسابقه

برخودار بودند. در واقع ميتوان خريد کارخانه ذوب آهن از شوروي و تأمين سرمايه اين کار از راه فروش

گاز به شوروي را از جمله مصاديق اين استقلال دانست.

روابط ایران و عراق

در زمينه سياست خارجي ايران با کشور عرب همسايه خويش، بايد به اختلاف ديرينه اين دو کشور بر سر

مسأله شطالعرب اشاره کرد. عراق با متحد خويش مصر توانسته بود، دردسرهايي براي ايران به وجود آورد؛

حمله نيروهاي عراق به پاسگاههاي مرزي ايران، دعوت به مبارزهاي بود که شاه از آن بيم داشت و روابط دو

کشور بيش از پيش تيرهتر شد؛ اما هنگامي که ايران و عراق به عضويت پيمان بغداد در آمدند، به نظر رسيد

که زمينه مساعدي براي حل اختلاف فراهم شده؛ اما با کودتاي 02 تير 9211 ش. "عبدالکريم قاسم" در بغداد

به رژيم سلطنتي پايان داد و روابط آرام گذشته را بر هم ريخت و موجب بروز برخوردهاي مرزي گرديد. اين

رژيم قصد خروج خود را از پيمان بغداد اعلام داشت و دست حزب کمونيست را در کشورش باز گذاشت.

در آذر 9222 ش. بحران شطالعرب به اوج خود رسيد و باعث شد طرفين به تدارک نظامي در مرزها بپردازند

که اين درگيري با وساطت آمريکا و انگليس فروکش کرد و مرگ "عبدالسلام عارف" که باعث شد، برادرش

"عبدالرحمن" به قدرت برسد، اختلاف ايران و عراق را تا حدودي حل کرد.

البته کدورت بين دو کشور اين حاصل را در برداشت که مرزها را بسته نگه ميداشت و ارتباط بين مراکز

عليمه ايران با روحانيت نجف را مشکل ميکرد و با از بين رفتن کدورتها مشکلي بر مشکل ساواک افزوده

ميشد و آن مراقبت در رفت و آمدهاي بين اين دو حوزه مذهبي بود؛ آنچه اين رفت و آمدها را مهمتر از

پيش ميکرد، حضور امام خميني در نجف بود.

از سال 9231 ش. در عراق دوباره تشنج بالا گرفت و ايران به کردهاي » حزب بعث « اما بار روي کار آمدن

عراق کمک تسليحاتي و نظامي کرد که "احمد حسن البکر" نخست وزير عراق در بغداد اعلام کرد که علائق

زيادي کشور ما را با ايران مرتبط ميسازد و ما هرچه در توان داريم، در تحکيم روابط خواهيم کذاشت. ايران

به دنبال اين سخنان تصميم گرفت تا روابط خود را با اين کشور تحکيم بخشد؛ اما به ناگاه عراق تصميم

17

گرفت، اسناد و مدارک کشتيهايي را که وارد شطالعرب ميشوند، بازرسي کنند و اين تصميم، آتش اختلاف

دو کشور را بر افروخت و به اين ترتيب کشتيهاي باري و جتهاي جنگنده نيروي هوايي ايران وارد

شطالعرب شدند و از طرفي آمريکاييها به ايران فشار آوردند تا از عمليات نظامي خوداري کنند، با اين اقدام

که در اسفند 12 در » اپک « جنگ سرد بين دو کشور شدت گرفت. بالأخره در جلسه سران کشورهاي عضو

الجزاير تشکيل شد و شاه ايران براي اولين بار در آن شرکت ميکرد، طي دو جلسه طولاني با "صدام حسين"

رياست جمهوري عراق به يک توافق کلي دست يافتند که به بيانيه 9111 م. الجزاير 91 اسفند معروف شد.

روابط ایران و مصر

يکي از مهمترين مسائل در روابط دو کشور، ماهيت روابط ايران و اسرائيل بود. در سال 9112 م. شاه در

پاسخ به سؤال يک خبرنگار خارجي درباره اينکه آيا ايران تصميم گرفته که اسرائيل را به رسميت بشناسد؟

گفت: ايران از سالهاي قبل اسرائيل را به رسميت شناخته است و به دنبال اين گفته شاه مصر روابط خود را

با ايران قطع کرد؛ اما در سال 9112 م. با مرگ "ناصر" رئيس جمهور مصر يک هيئت بلند پايه ايراني به

سرپرستي اميرعباس هويدا براي شرکت در مراسم تشييع و تدفين وي به مصر مسافرت کرد. هويدا در اين

مسافرت با "انور سادات" کفيل رياست جمهوري ملاقات نمود؛ در اين ملاقات انور سادات ضمن تجليل از

شاه اظهار داشت که صميمانه مايل است تا مناسبات خود را با دولت شاهنشاهي ايران گسترش دهد.

هویدا و سیاست داخلی

اما بر خلاف نقش هويدا در سياست خارجي، او نقش فعال و گستردهاي در سياست داخلي کشور داشت.

هويدا با گماردن دوستان و نزديکان خود در مشاغل مهم دولتي تلاش موذيانهاي براي گرفتن قدرت آغاز کرد

و توانست تا حد زيادي به اهداف خود برسد.

مطبوعات در دولت هویدا

هويدا در طول مدت نخست وزيريش واکنشهاي متفاوتي را نسبت به مطبوعات نشان داد. وي در نخستين

سالهاي زمامداريش با مطبوعات از در دوستي در آمد؛ ولي در سالهاي آخر حکومت خود به تديج رنگ

عوض کرد و سرانجام در سال 12 تصميم به لغو امتياز بيش از 12 روزنامه و مجله را گرفت و طرح انهدام

مطبوعات را پيريزي کرد.

بهاییگری در دولت هویدا

در کابينه نخست وي، چهار وزير دارايي، جنگ، اطلاعات، آب و برق به بهاييان سپرده شد و اين به دليل

وابستگي هويدا به فرقه بهايت چندان عجيب به نظر نميرسد؛ البته هميشه خود اين اتهام را رد ميکرد و براي

18

فريب مردم در نوروز 9233 ش. راهي مشهد و قم شد و شبکههاي مطبوعاتي او نيز اين مسافرت را به طور

گسترده پوشش دادند.

هویدا و فراماسونری

بود. انتظام دوست صميمي او نيز يک فراماسون بود و گويا به تشويق او هويدا در » فراماسون « هويدا يک

سال 9221 ش. به لژ جديد التأسيس "فروغي" پيوست.] در مورد وابستگي وي به فراماسونري اسناد مختلفي

در دست ميباشد که حضور او را در لژهاي مولوي، لژ تهران و غيره ثابت ميکند.

هویدا و احزاب سیاسی

که در گذشته به نام کانون » حزب ايران نوين « هويدا در احزاب سياسي نيز حضور فعال داشت. او دبير کلي

شد. » حزب رستاخيز « ترقي بود، را بر عهده داشت. همچنين او در سال 9212 ش. دبير کل

هویدا و ساواک

او در دوران نخست وزيري خود تا توانست به قدرت و تقويت ساواک افزود و در سايه اين امر بر

نارضايتي مشکلات جامعه سرپوش گذاشت. ساواک در اين دوره نقش اساسي در برقراري ارتباط با اسرائيل

حتي بيش از وزارت خارجه را به عهده داشت.

هویدا و اسرائیل

که در 9212 م. در جهت » آليانس جهاني اسرائيل « مدرسهاي که هويدا در آن درس خواند، شاخهاي بود از

همکاري با يهوديان در سراسر جهان برپا شد. اسرائيل کعبه آمال بهاييان بود. هويدا که به اين فرقه تعلق

داشت،تلاش براي تعالي دولت صهيونيستي اسرائيل از وظايف فرقهاي او به شمار ميرفت. "پرويز راجي"

هويدا از ايجاد چنين دولتي طرفداري ميکرد و ميگفت اين تنها پادزهر سامي ستيزي تاريخي « : مينويسد

». است

نقش آمریکا در برکناری هویدا

با روي کار آمدن "کارتر" و فشار آنان به ايران به منظور اعمال حقوق بشر و دادن آزاديهاي سياسي به

مردم ايران و به اصطلاح ايجاد فضاي باز سياسي مقدمهاي براي تغيير دولت شد و در اواخر سال 9212 ش.

ضمن مذاکراتي که با مقامات آمريکايي صورت گرفت، قرار شد، هويدا جاي خود را به يکي از افراد وابسته

به سياست آمريکا بدهد

19

شتاب انقلاب و بازداشت هویدا

"ازهاري" که مأمور تشکيل کابينه شده بود، براي اينکه حُسن نيت خود را به مخالفان نشان دهد، 90 نفر

من چندان به عقلاني بودن اين « : را تحت نظر گرفت و يکي از آنها هويدا بود. محمدرضا شاه مينويسد

استدلال اطمينان نداشتم ... و به هويدا پيشنهاد کردم که سفارت بلژيک را قبول کند؛ اما او اين توصيه را

شاه نه فقط به فکر نجات برادرم نبود، بلکه با پيشنهاد بختيار براي « : اما "فريدون هويدا" ميگويد ؛» نپذيرفت

». يک محاکمه نمايشي و اعدام هويدا هم موافقت کرده بود

محاکمه و اعدام

هويدا پس از بازداشت، در مهمانسراي ساواک واقع در روستاي شيان ساکن شد. با اعلان بيطرفي ارتش،

نگهبانان هويدا که همه عنصر ساواک بودند، از بيم جان گريختند و به هويدا هم توصيه کردند، فرار کند و

براي اين کار يک اتومبيل و اسلحه در اختيارش گذاشتند. هويدا توصيه آنها را نپذيرفت و ميخواست، خود

را تسليم مقامات جديد کند؛ چون خود معتقد بود، کاري نکرده که بترسد و تا 00 بهمن 11 در آن محل باقي

ماند، تا اينکه در اين روند توسط نيروهاي انقلابي دستگير و به اقامتگاه امام خميني در مدرسه علوي انتقال

داده شد و آخرين روزهاي زندگي خود را در زندان قصر سپري کرد و توسط دادگاه انقلاب محکوم به ضبط

اموال و اعدام شد.

21

عکس های پیوست:

صدام و هويدا در تهران

21

امير عباس هويدا درحال دستبوسي فاطمه پهلوي

22

مراسم عقد اميرعباس هويدا

23

فهرست منابع:

http://www.bultannews.com

www.yjc.ir

http://www.pajoohe.com

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 359
  • بازدید کلی : 12,593