loading...
انقلاب اسلامی
پوریا بصیری بازدید : 121 شنبه 05 دی 1394 نظرات (0)

تحقیق انقلاب

تحولات ملی شدن صنعت نفت و علل شکست آن

ملی شدن صنعت نفت یکی از نقاط درخشان مبارزات ملت ایران علیه استعمار و استبداد است. این نهضت که با رهبری عناصر مذهبی و ملی توانسته بود دست انگلستان را از نفت ایران کوتاه کند و قدرت شاه را به میزان چشمگیری کاهش دهد و می رفت که با طرح اقتصاد بدون نفت ضربه نهایی را به پیکر استعمار وارد سازد و در شرایطی که به الگویی برای نهضت های آزادی بخش در سراسر دنیا تبدیل شده بود، به ناگاه با کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد 1332 متوقف شد.

تحولات ملی شدن صنعت نفت و علل شکست آن

ملی شدن صنعت نفت یکی از نقاط درخشان مبارزات ملت ایران علیه استعمار و استبداد است. این نهضت که با رهبری عناصر مذهبی و ملی توانسته بود دست انگلستان را از نفت ایران کوتاه کند و قدرت شاه را به میزان چشمگیری کاهش دهد و می رفت که با طرح اقتصاد بدون نفت ضربه نهایی را به پیکر استعمار وارد سازد و در شرایطی که به الگویی برای نهضت های آزادی بخش در سراسر دنیا تبدیل شده بود، به ناگاه با کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد 1332 متوقف شد.

تحولات ملی شدن صنعت نفت و علل شکست آن

این کودتا و آثار آن تأثیر بسزایی در روند تحولات سیاسی اجتماعی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی داشته است. از این رو در این نوشتار ضمن اشاره به روند تحولاتی که منجر به ملی شدن صنعت نفت در ایران شد، علل اصلی شکست نهضت را نیز بررسی می کند.

سیاست موازنه منفی در مجلس چهاردهم

در سال 1323 ه.ش و در زمانی که محمد ساعد نخست وزیر ایران بود، ابتدا آمریکا و اندکی بعد شوروی خواهان گرفتن امتیاز نفت شمال ایران بودند. دولت ایران این تقاضا را به علت مشخص نبودن وضع اقتصادی جهان رد کرد و ساعد استعفا داد.

در این شرایط زمینه برای طرح سیاست موازنه منفی دکتر مصدق در مجلس چهاردهم فراهم شد. هدف این سیاست، عدم واگذاری امتیاز جدید به بیگانگان بود برای پشتیبانی از این سیاست مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن دولت حق مذاکره برای دادن امتیازبه شرکت های خارجی بدون تصویب نهایی مجلس را نداشت.

 رد موافقنامه قوام - سادچیکف

نقشه ی جدید شوروی برای به دست آوردننفت شمال، مسأله یآدربایجان بود. پس از تسلیم آلمان و ژاپن و در شرایطی که هیئت حاکمه ایران در تلاش برای خروج متفقین از ایران، بنا بر قرارداد سه جانبه و اعلامیه ی کنفرانس تهران بود، به ناگاه دسته های مسلح ترک و قفقازی آذربایجان را تصرف کرده و تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان را اعلام نمودند.هبر این فرقه با سیدجعفر پیشه وری از اعضای حزب توده بود که اعتبار نامه اش در مجلس چهاردهم رد شده بود.

 رد موافقنامه قوام - سادچیکف

با استعفای ابراهیم حکیمی، قوام نخست وزیر شد و بلافاصله برا یحل این مسأله به مسکو رفت. مذاکرات قوام در مسکو به نتیجه ای نرسید اما باب مذاکراه بسته نشد تا اینکه سفیر شوروی در ایران، سادچیکف، موافقتنامه ای سه ماده ای با قوام امضا کرد که به موجب آن مقرر شد که قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی توسط قوام به مجلس ارائه شود.

 رد موافقنامه قوام - سادچیکف

در مقابل، شوروی مسأله آذربایجان را امری داخلی دانست و قوای خود را از ایران خارج کرد. اما مجلس پانزدهم قرارداد ایجاد شرکت مختلط را رد کرد زیرا آن را با طرحی که در مجلس چهاردهم تصویب شده بود(عدم واگذاری امتیاز جدید به بیگانگان) مغایر دانست. پس ا زخروج شوروی ها فرقه دموکرات آدربایجان نیز با حمله ارتش شکست خورد.

قرارداد گس – گلشاییان

مجلس ضمن رد موافقتنامه قوام – سادچیکف به دولت تکلیف کرد که برای استیفای حقوق ایران با شرکت نفت ایران و انگلیس وارد مذاکره شود. در این اوضاع و احوال، نهضت ملی شدن صنعت نفت د رخارج ار مجلس توسط آیت الله کاشانی در حال شکلگیری بود و نمایندگان اقلیت مجلس پانزدهم به رهبری مصدق در این جهت از او حمایت می کردند.در این میان انگلیس چون منافع خود را در خطر دید،هیاتی به نمایندگی از شرکت نفت ایران و انگلیس به ریاست گس روانه تهران کرد تا بلکه با اضافه کردن چند هزار لیره به قرارداد 1312 ه.ش مخالفان را ب سکوت وا دارد. پس از مذاکراتی در ایران، قراردادی به نام گس-گلشاییان امضا شد اما تصویب آن به مجلس شانزدهم موکول شد.

قرارداد گس – گلشاییان

 کمیسیون نفت که در مجلس شانزدهم تشکیل شده بود به اتفاق آرا این قرارداد را رد کرد. اما این امر با مخالفت نخست وزیر، رزم آرا ، مواجه شد. وی قرارداد را مسترد داشت تا لایحه ی دیگری که حقوق بیشتری را تأمین نماید بیاورد. وی محرمانه با شرکت وارد مذاکره شد؛ اما ضرب گلوله خلیل طهماسبی،‌از اعضای فداییان اسلام، در 16 اسفند 1329 به او فرصت اقدامات بعدی را نداد. آیت الله کاشانی، طهماسبی ر ا مجری اراده ملت دانست و صریحا گفت که او باید آزاد شود.قتل رزم آرا زنگ خطری بود برای وابستگان به سیاست انگلیس. بنابراین فردای آن روز کمیسیون نفت، اصل ملی شدن نفت در سراسر کشور را پذیرفت. مجلس شورا در 24اسفند و  مجلس سنا نیز در 29 اسفند 1329 ملی شدن صنعت نفت را تصویب کردند.

روی کارآمدن دولت ملی درایران

پس از قتل رزم آرا انگلستان قصد داشت با روی کار آوردن افراد وابسته به خود در پست نخست وزیری، نهضت را در جهت منافع خود به سازش بکشاند که در این زمینه،‌کشتی های جنگی خود را به آب های ساحلی ایران فرستاد. در راستا یاین سیاست، حسین علا نخست وزیر شد. ولی چون نتوانست کاری از پیش ببرد به توصیه شاه استعفا داد تا سیدضیاء الدین طباطبایی نخست وزیر شود.اما حوادث به گونه ای رقم خورد که سرانجام دکتر محمد مصدق نخست وزیر شد.انگلستان برای حل مسأله نفت، هیأتی مذاکراتی به ریاست جاکسون به ایران فرستاد.

روی کارآمدن دولت ملی درایران

این هیأت از قبول اصل ملی شدن نفت درا یران امتناع کرد، لذا پیشنهاداتش رد شد و ایران را ترک کرد. بلافاصله هیأت خلع ید تعیین شد و مدیر شرکت سابق از ایران خارج شد. در این زمان انگلستان به شورای امنیت و دیوان دادگستری بین المللی لاهه شکایت کرد. دکتر مصدق تصمیم گرفت که برای دفاع از حقوق حقه ملت ایران شخصا به شورای امنیت برود اما شورای امنیت شکایت را تا اعلام رأی دیوان لاهه مسکوت گذاشت. دکتر مصدق در 7 خرداد 1331 به لاهه عزیمت کرد و چون اعلام رأی دیوان به طول انجامید مجبور شد به ایران برگردد.

وضع داخلی ایران در زمان مذاکرات

دولت دکتر مصدق با کمبود بودجه مواجه شد. در شهریور 1330 برای رفع کمبود مالی سه لایحه تصویب شد:

1- برداشت 14 میلیون لیره از پشتوانه اسکناس برای رفع مضیقه ی ارزی؛ اما انگلستان حاضر نشد لیره ها را که از پشتوانه اسکناس برداشت می شد، به دلار تبدیل کند یعنی موجودی خود ما بلا استفاده ماند.

2- انتشار اوراق قرضه ملی که هر چندبا استقبال عمومی مواجه شد  اما نتوانست کمبودها را جبران کند.

وضع داخلی ایران در زمان مذاکرات

3- تحصیل 25 میلیون دلار از بانک صادرات و واردات واشنگتن: آمریکا ورود بانک بین المللی عمران و توسعه را برای حل قضیه پیشنهاد کرد که مصدق پیشنهادات بانک را غیرقابل قبول و مغایر با قانون ملی شدن نفت دانست.

از دیگر مسائل کشور در این زمان،‌تعطیلی کامل تأسیسات نفتی و انتخابات دوره هفده مجلس بود که عده ای از مخالفان دولت خواهان تأخیر در برگزاری انتخابات بودند که سرانجام با مخالفت دکتر مصدق،‌انتخابات بدون تأخیر برگزار شد.

قیام 30 تیر 1331

طبق سنت پارلمانی دکتر مصدق استعفا داد تا مجلس جدید آزادانه اقدام کند. بنابراین فرمان نخست وزیری او در 19 تیر 1331 صادر و مأمور تشکیل کابینه شد. مصدق در 25 تیر به بهانه عدم موافقت شاه با وزارت جنگ وی استعفا داد.بلافاصله مجلس به قوام رأی اعتماد داد و وی نخست وزیر شد. آیت الله کاشانی، قوام را خائن به ملت دانست و خواستار بازگشت مصدق به نخست وزیری بود چون معتقد بود که دکتر مصدق با استعفای خود ثمره مبارزات مردم را از بین می برد. از این رو این وضعیت برای وی قابل تحمل نبود.

قیام 30 تیر 1331

قوام افرادی چون امینی،‌ علا و ... را نزد آیت الله کاشانی فرستاد تا شاید وی را وادار کنند تا با نخست وزیری او مخالفت نکند اما موفقیتی به دست نیاورد. در این زمان نطق رادیویی قوام، مهلک ترین ضربه را به وی وارد کرد. او در این نطق مخالفان را به محاکمه در محاکم انقلابی تهدید کرد و وعده داد که دیانت را از سیاست جدا خواهد کرد اما آیت الله کاشانی در اعلامیه ای قوام را سرجایش نشاند و از مردم خواست تا برای مقاومت آماده شوند و صریحا قید کردند که اگر دکتر مصدق بازنگردند، انقلاب را متوجه دربار خواهد کرد. کاشانی در 29 تیر در ضمن مصاحبه ای اعلام کرد؛ به خدای لایزال اگر قوام نرود اعلام جهاد می کنم و خودم کفن پوشیده و با ملت در پیکار شرکت می نمایم.به هر حال قیام 30 تیر شکل گرفت؛ قوام معزول و مصدق نخست وزیر شد.

دوره دوم نخست وزیری مصدق

قیام 30 تیر به همراه موفقیت غیرمنتظره ایران در دیوان لایحه مبنی بر اعلام عدم صلاحیت دیوان لاهه مبنی بر اعلام عدم صلاحیت دیوان در رسیدگی به شکایت دولت انگلیس علیه ایران توازن را در مجلس به هم زد.مجلس یکپارچه به دولت مصدق رای اعتماد داد و به مدت 6 ماه اختیار قانون گذاری به مصدق واگذار شد.مصدق در 4 مرداد کابینه ی خود را به شاه معرفی کرد و وزارت جنگ را به خودش اختصاص داد و کفالت این وزارتخانه را به عهده سرلشگر وثوق گذاشت. اختلاف نظر بر سر انتصاب افراد دیگر روز به روز جو را مسموم تر می کرد. انتصاب مرتضی قلیخان بیات به ریاست شرکت ملی نفت ایران و دکتر رضا فلاح به مدیریت پالایشگاه آبادان نیز اعتراضاتی را برانگیخت.

دوره دوم نخست وزیری مصدق

این دو نفر از همکاران شرکت نفت انگلیس بودند که بعد از کودتا هم همان سمت ها را حفظ کردند.در این خصوص، آیت الله کاشانی نامه ای به مصدق نوشت و وی را از عواقب کار آگاه ساخت اما مصدق در جواب نوشت: "چنانچه بخواهند اصلاحاتی بشود باید از مداخله در امور مدتی خودداری فرمایند."افرادی چون بقایی در مجلس کمیسیون تعقیب مسببین حادثه 30 تیر را تشکیل دادند از جمله خواسته های ایشان توقیف قوام و اموال وی بود؛ اما دولت مصدق با مسامحه از مجازات عاملان کشتار مردم در 30 تیر خودداری کرد و با اینکه مجلس شورا قوام را مفسد فی الارض شناخت، مصدق او را در  حمایت خود قرار داد. پس از آنکه مصدق توانست مساله نفت را حل کند، سیاست اقتصاد بدون نفت را در پیش گرفت و روابط سیاسی ایران با انگلستان قطع شد.ئرگیری بین جناح های متجدد و سنتی جبهه ملی در دی ماه 1331 با درخواست مصدق از مجلس برای تمدید اختیارات فوق العاده برای 12 ماه به اوج رسید.

دوره دوم نخست وزیری مصدق

 مخالفان اعلام کردند که دکتر مصدق رای اعتماد میدهند و ادامه حکونت او را ضروری میدانند اما دادن اختیار قانون گذاری درست نیست. به هر حال این اقدامات به همراه عواملی دیگر سبب شد که مصدق همراهان قدیمی خود را از دست بدهد. در این اوضاع و احوال گروهی از فرماندهان ارتش که مصدق پس از قیام 30 تیر برکنارشان کرده بود تصمیم گرفتند مخفیانه "کمیته نجات وطن " تشکیل دهند. عضو اصلی این کمیته سرلشکر فضل الله زاهدی بود. افسران سلطنت طلب، با گسترش شبکه مخفی، به بی ثبات کردن حکومت پرداختند و اوباشی اجیر کردند که با پلاکاردهای حزب توده در دست مساجد را مورد بی حرمتی قرار دهند.

دوره دوم نخست وزیری مصدق

آنان پشتیبان اصلی مصدق در بین نظامیان، سرتیپ افشار طوس، را کشتند. در این شرایط حکومت جدید واشنگتن به ریاست آیزنهار با تغییر خط مشی پیشین تصمیم به پشتیبانی از انگلستان گرفت و کرمیت روزولت از سازمان سیا را به تهران فرستاد تا هزینه یک کودتای نظامی را تامین کند.

 کودتا در طی دو مرحله به اجرا درآمد. مرحله اول کودتا در 25 مرداد شکست خورد. دکتر مصدق پس از این واقعه با بی اعتنایی به کودتا و بی توجهی به آیت الله کاشانی همه زمینه های مقابله با کودتا را از دست داد و نتیجه آن شد که در 28 مرداد سقوط کرد.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

کودتای 28 امرداد که با همدستی انگلیس، آمریکا و ایادی داخلی‌شان به بار نشست و توانست دولتی ملی را سرنگون کند و قدرت و ثروت را برای بیست‌وپنج سال دیگر به جیب بیگانگان روانه سازد، از زوایای گوناگون شایان بررسی و درنگ است. آنچه در پی می‌آید، بخشهایی از سخنان شادروان دکتر صدیقی، وزیر کشور دولت مرحوم مصدق درباره علل شکست نیروهای ملی است که به کودتای 28 امرداد 1332 انجامید. در همین مطلب خلاصه، وی فهرست‌وار مطالبی را برمی‌شمارد که حاکی از طرز نگرش یک جامعه‌شناس به عوامل مختلف درونی و بیرونی، موقعیت جغرافیایی، ساختار جامعه ایران، نارسایی‌های قانون اساسی، موضع سیاستهای بین‌المللی و بسیاری زمینه‌های دیگر در پدید آمدن موقعیتی است که منجر به توقف نهضت ملی صنعت نفت گردید. این مطلب با اندکی تلخیص از کتاب «یادنامه دکتر صدیقی» برگرفته شده است.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

به نظر من خمیرمایه حرکت 28 امرداد در سی‌ام تیر آماده شده بود، زیرا همه مردم و کلیه طبقات طرفدار دکتر مصدق بودند و از جان و دل او را می‌ستودند؛ ولی مرحوم خلیل ملکی و عده‌ای دیگر اصرار کردند که عناصر وابسته به حزب توده در یک تظاهر جداگانه شرکت کنند و ملیون در یک زمان دیگر؛ در نتیجه در آن روز یک نیمروز چپ‌ها با نظم خاص و قدرت تشکیلاتی فراوان و یک نیمروز عناصر ملی با ضعف تشکیلاتی دست به تظاهر زدند و این تقسیم قوا نشانه‌ای به وجود آورد که دولتهای غربی اولاً در ارزیابی قدرت واقعی دولت آقای دکتر مصدق به تضعیف پایگاه دولت معتقد شوند و نبودن تشکیلات را دلیل تفوق نیروهای چپ به حساب بیاورند، زیرا تظاهرات توده‌ای‌ها در آن روز ظاهراً چند برابر طرفداران نهضت ملی ایران شده بود.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

به این ترتیب دولت انگلستان که هدف اول مبارزات ملی مصدق بود، توانست نظر موافق دولت آمریکا را برای آغاز یک حرکت ضدملی در ایران آماده سازد.

باید بدانیم که این اقدامات با زمینه‌سازی که در داخل برای تضعیف دولت فراهم ساخته بودند، همراه بود و از شرایط داخلی نیز به خوبی بهره‌برداری می‌کردند. در آن ایام مخالفان موفق شدند سرتیپ افشار طوس ـ رئیس شهربانی ـ را به وضع ناهنجاری پس از شکنجه به قتل برسانند. من به مناسبت تصدی وزارت کشور از یک سو و نیابت نخست‌وزیر از سوی دیگر، هم رابط دولت و مجلس و هم ناظر بر این پرونده بودم.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

گویا پنج‌شنبه هیجدهم تیر 1332 بود که برای معرفی آقای مبشر به عنوان کفیل وزارت دارایی به مجلس رفتم (آقای کاظمی به عنوان سفیر ایران در پاریس انتخاب شده بودند) جلسه پرالتهابی بود. آقای زهری دولت دکتر مصدق را به عنوان شکنجه متهمان قتل افشار طوس استیضاح کرده بود و جلسه مجلس به شدت متشنج شد. بعدازظهر آن روز بود که برای گزارش کار مجلس به اتفاق آقای لطفی خدمت آقای دکتر مصدق رفتیم و هنگامی که اصرار مجلسیان را در لزوم حضور شخص ایشان برای پاسخگویی استیضاح در مجلس شورای ملی به اطلاع رسانیدیم، ایشان نظر خود را در این باره که دیگر با این مجلس نمی‌توان کار کرد بیان داشت، و به من که جویای توضیح بیشتری در این باره بودم، گفتند: «تا شنبه تحمل فرمایید.” روز شنبه وکلای فراکسیون نهضت ملی استعفا کردند و موضوع رفراندوم به تصویب دولت رسید. چنانچه می‌دانید، مردم در حمایت دولت رأی به انحلال مجلس دادند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

گویا پنج‌شنبه هیجدهم تیر 1332 بود که برای معرفی آقای مبشر به عنوان کفیل وزارت دارایی به مجلس رفتم (آقای کاظمی به عنوان سفیر ایران در پاریس انتخاب شده بودند) جلسه پرالتهابی بود. آقای زهری دولت دکتر مصدق را به عنوان شکنجه متهمان قتل افشار طوس استیضاح کرده بود و جلسه مجلس به شدت متشنج شد. بعدازظهر آن روز بود که برای گزارش کار مجلس به اتفاق آقای لطفی خدمت آقای دکتر مصدق رفتیم و هنگامی که اصرار مجلسیان را در لزوم حضور شخص ایشان برای پاسخگویی استیضاح در مجلس شورای ملی به اطلاع رسانیدیم، ایشان نظر خود را در این باره که دیگر با این مجلس نمی‌توان کار کرد بیان داشت، و به من که جویای توضیح بیشتری در این باره بودم، گفتند: «تا شنبه تحمل فرمایید.” روز شنبه وکلای فراکسیون نهضت ملی استعفا کردند و موضوع رفراندوم به تصویب دولت رسید. چنانچه می‌دانید، مردم در حمایت دولت رأی به انحلال مجلس دادند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

 توجه به این نکته نیز بی‌فایده نیست که به نظر من پیام آیزنهاور که با آن شدت دولت آقای دکتر مصدق را مورد تهدید قرار داده بود، متأثر از برداشت آیزنهاور مقامات آمریکایی از نمایشات سی تیر بود. روز نهم امرداد آقای کهبد به مناسبت پیروزی آقای دکتر معظمی در انتخاب ریاست مجلس شورای ملی یک میهمانی ناهار به افتخار ایشان در کرج ترتیب داده بودند که در آن جلسه و قبل از ناهار من از حضار که اکثراً رجال ملی و امنای دولت بودند، چند دقیقه‌ای وقت خواستم و با تحلیل جریانات سیاسی گفتم که وقوع یک کودتا محتمل به نظر می‌رسد.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

البته در هنگام اخذ تصمیم راجع به انحلال مجلس، این مطلب خدمت آقای مصدق هم عرض شد که: «ممکن است در غیاب مجلس، شاه به عزل دولت و نصب نخست‌وزیر دیگر اقدام کند»؛ ولی آقای دکتر مصدق این اقدام را از طرف شاه محتمل ندانستند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

شنیده‌ام که اشخاص دیگری هم وقوع کودتا را اطلاع داده بودند و کسانی هم بودند که تلفنهایی به منزل نخست‌وزیر و اغلب در شبها می‌کردند و اصل بر این بود که وقتی کسانی در اتاق ایشان بودند و تلفن زنگ می‌زد، همکاران از اتاق خارج می‌شدند تا آقای دکتر مصدق آزادانه صحبت کنند و البته حزب توده هم مدعی بود این مطلب را به نخست‌وزیر اطلاع داده و روزنامه‌ها هم مطالبی نوشته بودند؛ ولی بعدها که معلوم شد این حزب حدود ششصد نفر افسر در ارتش داشته است، باید پرسید که اگر آنها قبلاً توافقی نکرده بودند، آیا اجرای کودتا امکان‌پذیر بود؟

عوامل شکست نهضت ملی ایران

پاسخ این سؤال که «چگونه نهضت ملی ایران با چنان اتحاد و همبستگی که میان قشرهای جامعه ایجاد کرده بود، دچار پراکندگی شد و شکست خورد؟» مفصل است؛ باید از طرفی علل اصلی و اساسی و از سوی دیگر علل عارضی و حتی حوادث نامترقب را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. بعضی از علل مزبور، فهرست‌وار ذکر می‌شود:

1ـ کیفیات و خصوصیات جامعه ایرانی و اوضاع و احوال طبقات و گروههای شهری، روستایی و ایلیاتی و اختلافات سنتی، برخورد منافع آنها و ضعف رشد سیاسی ناشی از آن اوضاع و احوال.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

2ـ موضع جغرافیایی ـ سیاسی «ژئوپولیتیکی» ایران و سوابق روابط بین‌المللی آن و دگرگونی‌های حادث در اوضاع و احوال مرامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای بزرگ و منافع و رقابت‌ها و طمع‌ها و زدوبندهای گوناگون داخلی و خارجی آنها. در این باب نگرش‌ها و منافع جغرافیایی و سیاسی و اقتصادی و ملاحظات بین‌المللی دولت‌های شوروی و انگلستان و آمریکا درخور توجه مخصوص است.

3ـ تأثیر فعالیت «تراست»ها و شرکت‌های بزرگ و چندملیتی در امور سیاسی و اقتصادی داخلی خود و کشورهای خارج.

4ـ تصویر ظاهراً دور از واقع اختلاف اساسی بین دولت‌های سرمایه‌داری دخیل در امور سیاسی و اقتصادی و تکیة بر آن تصور.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

5ـ امور مربوط به حکومت مشروطه ایران و نقایص و ابهام در قوانین اساسی مشروطیت.

6ـ عدم صراحت کافی در حقوق سلطنت و موضع قانونی شاه و معارضه و درگیری آن حقوق با تمایلات و توقعات شخصی و تجاوزات او و درباریان به حقوق ملت.

7ـ فقدان احزاب سیاسی ملی مؤثر، به لحاظ شرکت در انتخابات پارلمان و نظارت در سیاست داخلی و خارجی.

8ـ مشکلات انجام انتخابات آزاد، ناشی از خصوصیات اوضاع نامساعد جامعه ایران و تأثیر جهل و گمراهی در اعمال نفوذهای داخلی و خارجی.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

9ـ ضعف اصول و ماهیت پارلمانی و ناپایداری اکثریت در مجلس شورای ملی و مجلس سنا، همراه با سستی اخلاقی و سیاسی بعضی از نمایندگان.

10ـ قلت عده سیاستمداران درستکار و شجاع و مصلح و آگاه به مواقف سیاست داخلی و بین‌المللی.

11ـ عقاید و افکار دکتر مصدق و بینش ملی و اجتماعی و سوابق سیاسی او و برخورد این امور با موانع و محظورات داخلی و خارجی.

12ـ جبهه ملی و کیفیت ایجاد و تشکیل و خصوصیات شخصی و مرامی اعضای آن.

13ـ تشکیل تقریباً بدون مقدمه و بدون سابقه ذهنی دولت دکتر مصدق و نقصان بررسی‌ها و پیش‌بینی‌های لازم.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

14ـ ترکیب سیاسی نمایندگان مجلس هفدهم و تأثیرپذیری برخی از آنها از جریانات نامطلوب و کارشکنی داخلی و خارجی (شرقی و غربی) و تغییر روش سیاسی و تضعیف دولت به وسایل گوناگون.

15ـ تبلیغات زیانبار بعضی از گروه‌های متشکل سیاسی که برخی از آنان با مقامات خارجی پیوستگی داشتند.

16ـ عمل گروهی مخالفان متعدد (به علل گوناگون) بعضی از سناتورها، افسران در حال خدمت، افسران بازنشسته، ملاکان بزرگ صاحب قدرت و نفوذ و کارگردانان خیانت پیشه و رشوه‌دهی و فسادپراکنی خارجیان ذی نفع.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

17ـ اشتباهات مسئولان و دست‌اندرکاران امور؛ مثلاً در انتخاب مشاغل اشخاص و ملاحظه‌کاری در اتخاذ بعضی تصمیمات، به خصوص در هفته‌های آخر در برابر زیاده‌روی‌ها و گفته‌ها و نوشته‌ها و مداخلات خارج از مصلحت اشخاص و گروه‌ها.

18ـ دشواریهای ناشی از قطع فروش نفت و مسدود کردن ذخایر ایران به لیره انگلیسی در بانک انگلستان و خودداری شوروی از پرداخت مطالبات ایران.

19ـ به وجود آمدن زمزمه‌های مخالفت حاصل از اقدامات اصلاحی دکتر مصدق همراه با تبلیغات و کارشکنی‌ها و ایجاد تشنجات در طبقات مردم.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

هرچند عمل دکتر مصدق از حیث سیاسی مواجه با شکست شد، اما آثار حقوقی و تاریخی آن باقی ماند. از نظر حقوقی، مخالفان به رغم زد و بندها نتوانستند اصل ملی شدن صنعت نفت ایران را نفی کنند و از نظر تاریخی، تاثیر کار او در ایران و دیگر کشورهای استعمارزده محفوظ مانده و مورد توجه است.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

اما بدون تردید اشتباهاتی روی داده و غفلت‌هایی هم شده است؛ در اینجا به چند مورد که مربوط به روزهای پیش از کودتا و بعد از آن حادثه است، اشاره می‌کنم: یکی از این اشتباهات، همان ترتیب تظاهرات سالگرد سی‌ام تیر بود که موجب پراکندگی نیروها گردید و درست در جهت خواست و هدف تبلیغات دشمن انجام گرفت. گفتند صبح ملّیون تظاهرات برپا کنند و عصر عناصر چپ. انگلیس‌ها از این پراکندگی نیروها استفاده کردند و در تبلیغات خود، عناصر چپ را قدرتمندتر از آنچه بودند، معرفی کردند تا آمریکایی‌ها را از خطر کمونیسم بترسانند و موفق هم شدند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

اشتباه دیگر، انتخاب زمان مذاکره با هیأت نمایندگی شوروی، برای رفع اختلافات مرزی و تصفیه دعاوی ایران در تهران بود؛ یعنی در نیمه دوم امردادماه 1332 که دستگاه تبلیغات بریتانیا، آمریکایی‌ها را از خطر روزافزون نفوذ کمونیستها در ایران به هراس انداخته بود و درست در همان موقع، رهبر اقلیت مجلس شورای ملی، طی تلگرامی به دبیرکل سازمان ملل اطلاع داد که دکتر مصدق قصد دارد یک رژیم کمونیستی در ایران ایجاد کند!

عوامل شکست نهضت ملی ایران

بعد از شکست کودتای شب 25 امرداد اشتباهات متعدد مهم دیگری روی داد؛ وقتی میتینگ عصر روز 25 امرداد در میدان بهارستان تمام شد، مردم را به حال خودشان رها کردند. بعد از آن سخنان تند، باید مردم عصبی و تحریک شده را راهنمایی می‌کردند. از همان پایان میتینگ، افراد حزب توده در شهر پراکنده شدند و هرچه خواستند، گفتند و انجام دادند. این همان چیزی بود که دشمنان ما و مجریان طرح کودتا می‌خواستند. ملیون بدون آنکه در پایان میتینگ دستورالعملی دریافت کنند، متفرق شدند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

درست است که با شکست کودتا و فرار شاه، مردم هیجان‌زده شده بودند و در انتظار تغییر و تحولی از سوی دولت بودند، ولی نباید از جانب میتینگ دهندگان رها می‌شدند. در آن موقع باید به مردم تفهیم می‌شد که بیش از هر زمان هوشیار باشند. باید تماس رهبران ملیون با مردم قطع نمی‌شد، می‌بایست به طور منظم به مردم آموزش داده می‌شد و تفهیم می‌گردید که نظم و آرامش را حفظ کنند و در انتظار تصمیمات دولت باشند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

من بعدازظهر روز 25 امرداد، در خانه نخست‌وزیر بودم و با رئیس شهربانی ارتباط داشتم. او به طور منظم اخبار را به من اطلاع می‌داد و من با نخست‌وزیر مشورت می‌کردم. سخنان ناطقین میدان بهارستان را هم اجمالاً شنیدم. حدود ساعت هفت بعدازظهر، ‌آقایان دکتر شایگان و مهندس رضوی به خانه دکتر مصدق آمدند. در همین موقع رئیس شهربانی تلفن کرد و گفت: «توده‌ای‌ها از میدان بهارستان در حال شعار دادن به حرکت درآمده‌اند و معلوم نیست برنامه آنها چیست» و کسب تکلیف کرد. چندساعت بعد از فرار شاه، نمی‌شد بگوییم قوای انتظامی تظاهرکنندگان را با خشونت پراکنده کنند و حادثه بیافرینند. من به اتاق دکتر مصدق رفتم و با تندی به دکتر شایگان و مهندس رضوی گفتم: «مردم را رها کرده‌اید و آمده‌اید اینجا؟ بعد از آن سخنرانی‌های تند باید مردم را هدایت می‌کردید، حساسیت موقع را باید برای دهها هزارتن مردمی که در آنجا جمع شده بودند، تشریح می‌کردید. باید به فکر مردمی باشید که آنها را به حرکت در آورده‌اید. ‌آنها را رها کرده‌اید و به اینجا آمده‌اید؟»

عوامل شکست نهضت ملی ایران

دکتر مصدق سکوت کرده بود. آنها هم همین‌طور... آقایان حرکت کردند و رفتند داخل شهر و میدان سپه که مراقب مردم باشند؛ ولی آن وقت دیر بود.

از ماههای آخر سال 1331 بر اثر تحولات وقایع خارجی و حوادث داخلی، دولت در انتظار پیشامدهای تازه‌ای بود. ما توطئه‌های چندی را پشت سر گذاشته بودیم و غافل نبودیم: توطئه‌ 9 اسفند، قتل افشار طوس، تحصن سرلشکر زاهدی در مجلس، توطئه‌ بختیار‌ها در جنوب... به خصوص از 12 امرداد که روز رفراندم بود، انتظار عکس‌العمل از سوی دشمن را داشتیم. روزنامه‌ها هم در مقالاتشان، درباره احتمال کودتا هشدار می‌دادند. ساعت 9 روز پنج‌شنبه 22 امرداد 1332، نتیجه رفراندم طی اعلامیه دولت به وسیله رادیو به اطلاع مردم رسید. نخست‌وزیر طی نامه‌ای که برای شاه فرستاد، درخواست انحلال دوره هفدهم مجلس شورای ملی را کردند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

عصر روز 24 امرداد برای حضور در هیأت دولت به منزل نخست‌وزیر رفتم و تا ساعت 22 نزد نخست‌وزیر بودم. سرتیپ ریاحی هم احضار شد و درباره تانک‌هایی که در اختیار گارد سلطنتی بود، مذاکره کرد و پس از اخذ دستور خارج شد و پس از مدتی مراجعت کرد و به نخست‌وزیر گفت پیش‌بینی‌های لازم برای مقابله با هر واقعه‌ای به عمل آمده است.

در ساعت سه و نیم صبح سرتیپ مدبر ـ رئیس شهربانی ـ خبر کودتا و شکست آن را اطلاع داد. من اتومبیل رئیس شهربانی را خواستم و به خانه نخست‌وزیر رفتم. در حدود ساعت چهارصبح آنجا بودم. درباره کودتا و نامه‌ای که سرهنگ نصیری حامل آن بود، گفتگو به عمل آمد. در ساعت شش صبح اعلامیه مربوط به چگونگی کودتا تهیه شد و در ساعت هفت از رادیو پخش شد و از هیأت دولت دعوت به عمل آمد. قبل از ظهر خبر رسید که شاه از رامسر به بغداد رفته است. از کارهای مهم آن روز اعلام انحلال مجلس و بازداشت جمعی از نظامیان و غیرنظامیان است که متهم به شرکت در کودتا بودند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

عصر روز 24 امرداد برای حضور در هیأت دولت به منزل نخست‌وزیر رفتم و تا ساعت 22 نزد نخست‌وزیر بودم. سرتیپ ریاحی هم احضار شد و درباره تانک‌هایی که در اختیار گارد سلطنتی بود، مذاکره کرد و پس از اخذ دستور خارج شد و پس از مدتی مراجعت کرد و به نخست‌وزیر گفت پیش‌بینی‌های لازم برای مقابله با هر واقعه‌ای به عمل آمده است.

در ساعت سه و نیم صبح سرتیپ مدبر ـ رئیس شهربانی ـ خبر کودتا و شکست آن را اطلاع داد. من اتومبیل رئیس شهربانی را خواستم و به خانه نخست‌وزیر رفتم. در حدود ساعت چهارصبح آنجا بودم. درباره کودتا و نامه‌ای که سرهنگ نصیری حامل آن بود، گفتگو به عمل آمد. در ساعت شش صبح اعلامیه مربوط به چگونگی کودتا تهیه شد و در ساعت هفت از رادیو پخش شد و از هیأت دولت دعوت به عمل آمد. قبل از ظهر خبر رسید که شاه از رامسر به بغداد رفته است. از کارهای مهم آن روز اعلام انحلال مجلس و بازداشت جمعی از نظامیان و غیرنظامیان است که متهم به شرکت در کودتا بودند.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

ظاهر اوضاع حکایت می‌کرد که دولت آمادگی رودرویی با کودتا را دارد؛ همان‌طور که کودتای شب 25 امرداد به سرعت و با قاطعیت شکست خورد. سرتیپ تقی ریاحی ـ رئیس ستاد ـ با نخست‌وزیر در تماس بود و تا عصر روز 28 امرداد که او را دستگیر کردند، در ستاد ارتش حضور داشت. من دربارة اینکه سرتیپ ریاحی به فراخور موقع، از نظر نظامی صلاحیت اداره ارتش را در آن دوران حساس داشت یا نه، اظهار نظر نمی‌کنم؛ ولی این را می‌توانم بگویم که او ظاهراً قصد خدمت داشت.

عوامل شکست نهضت ملی ایران

مشکل ما، چه در کادر سیاسی و چه در رده نظامی و فرماندهی، این بود که مردانمان انگشت‌شمار بودند. ما در آن دوران نیاز به اشخاص باشخصیت و عالم و میهن‌دوست داشتیم. فراموش نمی‌کنم روز 28 امرداد، حدود ساعت ده صبح، نخست‌وزیر تلفن کرد و گفت: «حکم ریاست شهربانی را به نام سرتیپ محمد دفتری صادر کنید.” این کار انجام شد. روز بعد، از دکتر مصدق پرسیدم: «آقا به این افسر اعتماد داشتید؟»‌ دکتر فرمود: «کاش می‌بودید و می‌دیدید. این افسر که با ما نسبت دارد، صبح روز 28 امرداد آمد و با گریه گفت: آقا به من خدمتی رجوع کنید. من چه موقع مناسب‌تر از حال می‌توانم به شما خدمت کنم؟»

عوامل شکست نهضت ملی ایران

همه چیز به ظاهر آماده بود؛ ولی عده‌ای از مسئولان نظامی به دشمن پیوسته بودند و یا خودشان را کنار کشیده بودند. گمانم این توضیح مختصر، جواب کافی باشد به چگونگی آمادگی دولت برای مقابله با کودتا!

در تهران از دو ساعت بعدازظهر آن روز احساس کردیم که تسلط بر اوضاع دشوار است و پس از اشغال مرکز رادیو و آگاهی شهرستانها از جریان کار در مرکز، تسلط مخالفان قطعیت یافت. اما اینکه چرا نخست‌وزیر پیامی برای مردم نفرستاد، باید بگویم که چنین پیامی وضع را آشفته‌تر می‌کرد. مردم تهران روبروی نظامیان تحریک شده طاغی قرار می‌گرفتند. خطر جنگ خانگی در میان بود و خونهای زیادی ریخته می‌شد که با آن موافق نبودیم.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 35
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 46
  • بازدید ماه : 46
  • بازدید سال : 395
  • بازدید کلی : 12,629